«فردا» گزارش میدهد:
ابتکار عمل در دستان بورل است؟/ تردید اروپا در احیای توافق هستهای
بورل می خواهد این بار برچه مبنایی عمل کند؟ آیا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قصد دارد بار دیگر به پیام آور طرح ها و پیشنهادات واشنگتن تبدیل شود؟
گروه سیاست فردا/ حنیف غفاری: برگزاری کنفرانس بغداد 2 در امان پایتخت اردن، فرصتی برای بازخوانی مذاکرات صورت گرفته در وین و ترسیم نقشه راهی برای آینده این مذاکرات بود. همترین رویداد نخستین روز کنفرانس بغداد۲ در بحرالمیت امان، پایتخت اردن، دیدار وزیر امورخارجه ایران با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود. دیداری که با توجه به مجموع اتفاقات چهارماه اخیر در ایران و واکنش غرب به آن، امیدی به برگزاری آن نبود.بورل پس از پایان دیدار و گفتوگو با امیرعبداللهیان در توییتی نوشت که دو طرف در این دیدار توافق کردند کانال ارتباطی را باز نگه دارند و برجام بر اساس مذاکرات صورت گرفته در وین ازسرگرفته شود.
این اظهارات بورل در حالی صورت می گیرد که در اتحادیه اروپا و متعاقبا، تروییکای اروپایی طی دو سال اخیر رویکرد ثابت و سیاست مشخصی را در قبال احیای توافق هسته ای دنبال نکرده است. در بسیاری از مقاطع، احیای توافق هسته ای به جای متغیر مستقل، به متغیری وابسته به اهداف بازیگران اروپایی تبدیل شد. برهمین اساس، رویکرد تروییکای اروپایی و شخص بورل در قبال حل و فصل موانع باقیمانده در مسیر احیای توافق هسته ای، از جمله مسائل پادمانی با آژانس، ارائه تضمینهای اعتباری و رفع عملیاتی تحریمها تابعی از ملاحظات فرامتنی ،خصوصا خواسته های ایالات متحده آمریکا بوده است.
اکنون بورل بار دیگر از تلاش خود برای احیای توافق هسته ای و چینش میز مذاکرات وین سخن می گوید. سوال اصلی اینجاست که بورل می خواهد این بار برچه مبنایی عمل کند؟ آیا او ( مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) قصد دارد بار دیگر به پیام آور طرح ها و پیشنهادات واشنگتن تبدیل شود؟ شاید این نقش آفرینی را دیگر بازیگران مانند عمان و قطر به مراتب بهتر از بورل و انریکه مورا ایفاکنند! احتمال دیگر این است که بورل و همراهانش بار دیگر، برجام را نه به مثابه یک توافق حقوقی، بلکه به عنوان سندی سیاسی مورد بررسی قرار داده و بر همین اساس، رویکرد خود در قبال احیای آن را به مولفه های غیرحقوقی، سیاسی و محیطی گره بزنند.در این صورت، قطعا پیشرفتی درمذاکرات رخ نخواهد داد!
طی ماههای قبل، بورل و انریکه مورا به عنوان دو دیپلمات اروپایی برجسته، طرحی را با هدف پایان دادن به موارد اختلافی موجود در مسیر احیای برجام ارائه کردند اما بهدلیل پیوستگی منافع واشنگتن و تروییکای اروپایی و تقویت این پیوستگی در جنگ اوکراین، عملا اروپا از کسوت یک بازیگر مستقل و میانجی خارج و خود نیز به مهره بازی ضدایرانی کاخ سفید تبدیل شد! قطعا در چنین شرایطی باید مراقب سیگنالهای ارسالی (چه از نوع ایجابی و چه سلبی) ازسوی دیپلماتها و مقامات ارشد اتحادیه اروپا بود. بهرغم برداشتها و تفاسیر بعضا مثبتی که در قبال مواضع بورل به چشم میخورد، باید توجه داشت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مواضع خود، کماکان کمترین هجمهای را متوجه مقصر اصلی پیچیدهسازی وضعیت برجام، یعنی دولت آمریکا نمیکند. مقامات اروپایی بارها با صدور بیانیههایی دروغین، ایران را بهواسطه اصرار بر دو مؤلفه مهم «لزوم ارائه تضمینهای اعتباری ازسوی آمریکا» و «لزوم مختومهسازی موارد ادعایی آژانس قبل از اجرایی شدن برجام» مسبب شکست در مذاکرات دانستهاند! این در حالی است که نمایندگان تروییکای اروپایی بارها پشت میز مذاکرات، منطق جمهوری اسلامی ایران را بابت لزوم تحقق این دو مؤلفه پذیرفته و در برابر آن نتوانستهاند پاسخی دهند.
یکی از پیش شرطهای اصلی نهایی شدن مذاکرات، پرهیز اروپاییان در ایفای نقش منفی در این آوردگاه می باشد. موضوعی که بورل و مورا حداقل تا کنون نسبت به آن پایبند نبوده اند. تاکید می کنیم که تجربه رفتارهای گذشته اتحادیه اروپا، خصوصا در قبال پرونده هستهای ایران نشان میدهد که بازی نهایی و تعیینکننده این مجموعه در تقابل با تعامل با کشورمان، متغیری وابسته به «رویکرد استراتژیک و تاکتیکی کاخ سفید» است. حتی برخی مواضع ایجابی مقامات اروپایی، خود میتواند نوعی «تاکتیک فریب» جهت «هدایت صحنه منازعه» باشد. بورل در مواضع ماههای اخیر خود کمترین اشارهای نسبت به عدم تعهدپذیری اتحادیه اروپا در موارد یازدهگانه (وفق بیانیه بروکسل که پس از خروج ترامپ از برجام قرائت شد) نکرده است! در این معادله، باید ضمن تاکید بر دیپلماسی، مراقب تصویر سازی کاذب غرب از صحنه مذاکرات برجام ماند. فراموش نکنیم که تروییکای اروپایی در این معادله یک «متهم» محسوب می شود و نباید اجازه داد خود را به عنوان"طبکار"نشان دهد!
دیدگاه تان را بنویسید