پاسخ سلیمی‌نمین به تغییر عنوان خبری حوادث اخیر در شبکه‌های فارسی‌زبان

کد خبر: 1183395

سلیمی‌نمین درباره تغییر عنوان خیزش سراسری مردم ایران به خیزش انقلابی ایرانیان در رسانه‌های فارسی زبان نوشت: خیزش سراسری نیازمند وجوه اشتراک قوی بین اقشار مختلف جامعه است نه مطالبات نازل و منحصر به یک قشر در روزهای گذشته.

پاسخ سلیمی‌نمین به تغییر عنوان خبری حوادث اخیر در شبکه‌های فارسی‌زبان

سلیمی‌نمین درباره تغییر عنوان خیزش سراسری مردم ایران به خیزش انقلابی ایرانیان در رسانه‌های فارسی زبان نوشت: خیزش سراسری نیازمند وجوه اشتراک قوی بین اقشار مختلف جامعه است نه مطالبات نازل و منحصر به یک قشر در روزهای گذشته.

عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران درباره چرایی تغییر عنوان خبری حوادث اخیر در رسانه چندهویتی ایران اینترنشنال نوشت:  تغییر عنوان کلی و تیتر برجسته‌ای که اخبار مربوط به ایران در یک رسانه چند هویتی خارج کشوری، ذیل آن منتشر می‌شد به چه معناست؟ بدون هیچ‌گونه بحث و تفسیری، سر لوحه اخبار پر حجم و غیر متعارف در مورد ایران از «خیزش سراسری مردم ایران» به «خیزش انقلابی ایرانیان» تغییر یافت. آیا هدایت‌کنندگان چنین رسانه‌هایی باور داشتند که با تمرکز بر گسل‌های فرهنگی بین نسل‌ها که یک معضل بشریت امروز است و ایجاد دو قطبی در این زمینه، در کوتاه‌مدت می‌توانند در ایران خیزش سراسری راه بیندازند؟

پاسخ این پرسش بر اساس همه تجربیات بشری، منفی است. خیزش سراسری نیازمند وجوه اشتراک قوی بین اقشار مختلف جامعه است. مطالبات نازل و منحصر به یک قشر که در روزهای گذشته در سطح چند دانشگاه مطرح شد آیا می‌توانستند یک ملت را بر پایه آن متحد سازند؟ آن هم با خشونت کلامی و رفتاری غیر قابل تصور که موجب وهن محیط‌های علمی شد. قراین و شواهد بسیاری دلالت بر آن دارند که هادیان این جنگ رسانه‌ای و روانی اصولاً به دنبال قواعد انقلاب در ایران نبودند؛ زیرا به‌خوبی می‌دانستند برای یک تغییر اصولی می‌بایست ابتدا راه حلی منطقی مطرح شود؛ این منطق در صورت برتر بودن به‌تدریج اقشار مختلف جامعه را به خود جلب و جذب می‌کند.

اتحاد حول اشتراکاتی که دارای ظرفیت تحول است، قدرت ملی را برای برداشتن گام‌های رو به جلو تشکیل می‌دهد. برای نمونه، بعد از کودتای بیگانه در 28 مرداد 1332 که دولت قانونی دکتر مصدق سرنگون، و سلطه خارجی و استبداد پهلوی مجدداً مستقر شد این نفی حاکمیت ملی، فضای تلخ سرخوردگی را بر سراسر کشور حاکم کرد. آمریکای پیروز در کودتا هر روز امتیازاتی طلب می‌کرد. وقتی نوبت به کسب امتیاز کاپیتولاسیون رسید حتی باهری- وزیر دادگستری دولت- هم اعلام کرد که ملت ایران این تحقیر را تحمل نخواهد کرد؛ با وجود این، پانزده سال طول کشید تا یک فهم مشترک شکل گیرد و ملت را برای پایان دادن به سلطه بیگانه و استبداد بر کشیده آنان متحد سازد.

آن چه در روزهای گذشته شاهد بودیم دقیقاً روندی بر خلاف تحولات اساسی است. در این تحرکات با هدایت بدخواهان جاخوش کرده در شکاف‌های فرهنگی، تلاش برای ایجاد افتراق در صفوف ملت را شاهدیم. فحاشی‌های برخی افراد مرتبط با شبکه‌های هدایت شده (که با فرهنگ ایرانیان هیچ سازگاری ندارد و نوعی بازگشت به دوران رضاخانی است که به صورت عادی به وزرایش حوالت می‌داد) طرح یک منطق برتر برای جذب دیگران نیست، بلکه ایجاد خصومت برای درگیری‌های خونین بود. همان‌گونه که تجربیات تاریخی به ما منتقل می‌سازد ایجاد تنش و چند پارچگی اجتماعی لازمه و پیش‌نیاز هرگونه مداخله بیرونی است؛ ما در ایران این روند تلخ را در دو صحنه (سوم اسفند 1299 و 28 مرداد 1332) از نزدیک درک کرده‌ایم.

خوشبختانه جنگ رسانه‌ای اخیر علیه ایران بیش از این‌که داخل را تحت تأثیر خود قرار دهد، در کمین‌نشستگان خارج را متوهم ساخت؛ پرچم‌های تجزیه‌طلبی و سهم‌خواهی از پیکره ایران برافراشته شد، پیاده نظام صدام و سایر مرتبطین با سعودی‌ها، بقایای پهلوی‌ها و... خود را بر اریکه قدرت تصور کردند، فحاشی و دریدن یکدیگر در برابر دیدگان ناظران، بسیاری از پیوند‌ها را آشکار ساخت اما با عبور از این تجربه این سؤال در محافل به طور جدی مطرح می‌شود که چرا بدخواهان به کاستی‌ها و ضعف‌های اقتصادی نپرداختند.

تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی بی‌سابقه برای قرار دادن مردم در برابر نظام سیاسی وضع شده بود؛ چرا این تهاجم ترکیبی همان روند را دنبال نکرد؟ پاسخ آن است که تمهیدات دولت جدید در تهران، واشنگتن را کاملاً از ادامه سرمایه‌گذاری در این زمینه مأیوس ساخته است، اما رویکرد طرح مطالبات اقتصادی وجه دیگری نیز دارد و آن تضعیف گروه‌های منفعت‌طلب اقتصادی در داخل کشور است. جا دارد بعد از پشت سرگذاشتن کامل این تجربه، تحقیق جامعی در مورد افراد منفعت‌طلب جا خوش کرده در چتر حمایتی گروه‌های سیاسی صورت گیرد.

این تحقیق می‌تواند دلایل اتخاذ مواضع افراطی از سوی این منفعت‌طلبان اقتصادی را روشن کند. همچنین مطالبات دانشجویی در صورتی که در مسیر عدالت‌خواهی و مبارزه با رانت‌خواران از قِبَل گروه‌های سیاسی قرار گیرد طبعاً برای جامعه دستاوردهای چشم‌گیری خواهد داشت؛ لذا شاهد بودیم برخی نیروهای افراطی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا در مسیر دامن زدن به شکاف‌های فرهنگی گام برداشتند. این گونه تحقیق‌ها می‌تواند روشن‌ سازد سخنان افرادی چون آقای سعید شریعتی که در صدد تبرئه داعش برآمدند تا تحرکات اخیر را تشدید کنند آیا ناشی از نگرانی‌ها از بازگشت توجه‌‌ها به ضرورت مقابله با گروه‌های منفعت‌طلب است یا خیر.

همچنین روشن خواهد شد که برخی تحرکات در دانشگاه‌ آزاد به مدیریت اسبق سی‌ساله این مجموعه که تخلفات اقتصادی فراوانی از وی به ثبت رسیده است (دست‌کم در دو تحقیق و تفحص مجلس) مرتبط است یا خیر؛ بنابراین محققانه باید دید تندروها می‌خواهند توجه جامعه را از چه امری منحرف سازند./تسنیم

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد