اعتراف بایدن به ایرانی در تراز قدرت جهانی
شکست و فروپاشی داعش با مدیریت و فرماندهی شهید سلیمانی و شکست سنگین ائتلاف غربی، عبری، وهابی به رهبری امریکا در سوریه، یکی از مهمترین قرائن آشکار فروپاشی هژمون امریکا و غرب از یکسو و ظهور قدرت جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر محسوب میگردد.
قرن ۲۱ میلادی عملاً با رؤیاپردازی و خیز بلند امریکاییها برای تحقق نظم نوین جهانی و ایجاد نظام تک قطبی امریکایی شروع و پس از حمله تروریستی مشکوک و مهندسی شده به ساختمان تجارت جهانی با حمله به کشور افغانستان به بهانه مبارزه با تروریزم و با هدف ظاهری تجزیه کشورهای آسیای غربی و هدف پنهانی نابودی انقلاب اسلامی، محو جمهوری اسلامی، درهم کوبیدن محور مقاومت و تثبیت و تأمین امنیت رژیم تروریستی صهیونیستی آغاز شد، اما خیلی زودتر از آنچه تصور میشد آثار شکست رؤیاهای وهم آلود و خیالبافی دونکیشوتهای امریکا، آشکار و آنان را در باتلاق منطقه گرفتار کرد. «لشگرکشیهای پیدرپی به افغانستان، عراق، سوریه»، «دمیدن در کوره اختلافات مرزی کشورهای منطقه»، «ایجاد و تقویت ائتلاف وهابیون علیه محور مقاومت»، «راه اندازی جنگهای نیابتی»، «ایجاد، سازماندهی و تجهیز ۷ هزار میلیارد دلاری داعش»، «تلاش برای منزویسازی ایران در منطقه و جهان» و... همگی اگر چه موجب وارد آمدن خسارات فراوان به کشورهای منطقه شد، اما امریکا را در باتلاق منطقه بیشتر فروبرده و آثار فروپاشی هژمون امریکا را بیشتر هویدا میکرد.
شکست و فروپاشی داعش با مدیریت و فرماندهی شهید سلیمانی و شکست سنگین ائتلاف غربی، عبری، وهابی به رهبری امریکا در سوریه، یکی از مهمترین قرائن آشکار فروپاشی هژمون امریکا و غرب از یکسو و ظهور قدرت جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر محسوب میگردد. امریکاییها که پس از فروپاشی شوروی سرمست از باده غرور و غرق در رؤیای قرن جدید و نظم جدید امریکایی بوده و در اندیشه محو و نابودی انقلاب اسلامی، با قشون کشی جنون آمیز و تجهیز و تقویت گروهکهای تروریستی، موجب پاشیدن بذر ناامنی و تبدیل منطقه به بشکه باروت شده بودند، پس از به شهادت رساندن شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، به یکباره با آتشفشان اراده مردم ایران و اولتیماتوم ناشی از اقتدار جمهوری اسلامی برای خروج از منطقه غرب آسیا مواجه شدند. حمله موشکی ایران به پایگاه عین الاسد (که برای اولین بار در جهان علیه مواضع امریکا صورت گرفت) نقطه آغازین فروپاشی هژمون امریکا و ظهور ایران در تراز قدرتهای جهانی به شمار میرود.
اینک (پس از یک دوره هفتادساله سلطه امریکا بر منطقه) بیش از یکسال است که با اقتدار ایران «هیچ ناو امریکایی در منطقه خلیج فارس حضور نیافته است»، «کشتی ائتلاف غربی عبری وهابی علیه یمن به گل نشسته»، «رژیم صهیونیستی در برابر محور مقاومت حتی در داخل سرزمینهای اشغالی زمینگیر شده و نظاره گر زوال تدریجی خویش است»، «با زدن گلوبال هاوک، امنیت امریکا در فراتر از جو ایران مخدوش شده»، «امریکا با هر توجیهی مجبور به فرار از افغانستان شده»، «تمام نقشههای شیطانی امریکایی برای بازگشت به برجام و تشدید فشار به ایران، به نفع جمهوری اسلامی در حال خنثی شدن است»، «ایران دماغ نظام سلطه را در دزدی دریایی و توقیف کشتی ایران به خاک مالیده»، «ایران در حال ایجاد خط تولید پهپادهای پیشرفته در تاجیکستان است»، «ایران با فروش و آموزش پهپادهای پیشرفته به روسیه بهعنوان دومین قدرت نظامی جهان اقتدار نظامی خود را به رخ غرب سلطهگر میکشد» و... خلاصه اینکه روز به روز از قدرت غرب در منطقه کاسته و به همان میزان بر قدرت و اقتدار ایران در منطقه افزوده شده است.
جنگ روسیه علیه ناتو در اوکراین، غرب بهویژه اروپا را با بزرگترین مشکل انرژی و غذا در سده اخیر مواجه ساخته و نیاز شدید اروپا به نفت و گاز و... عملاً چاقوی تحریم علیه ایران کند و بی اثر کرده و ایران با اطلاع و اشراف کامل به نیاز غرب به انرژی، مقتدرانه به شکستن شیشه عمر دیو استعمارگر غربی از طریق دور زدن تحریمها و کم کردن فشار اقتصادی و تحمیل اراده خود به غرب در پای میز مذاکره مشغول است. در چنین شرایطی اروپا و امریکا تنها به بمباران تبلیغاتی برای خالی کردن دل مردم ایران و تأثیرگذاری بر ادراک و اندیشه مردم ایران برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی دل بسته است و در شرایطی که جهان شاهد هماهنگی کامل و تمام عیار قوای کشوری و لشکری ایران است آرزویی است که غرب به گور خواهد برد.
ایران بر خلاف انتظار و فشار سنگین غرب در حال تنظیم چشم انداز و روابط بلند مدت راهبردی با کشورهای مورد علاقه است و به توسعه و تحکیم روابط اقتصادی با کشورهای جهان بهویژه کشورهای منطقه، خاصه کشورهای همسایه پرداخته و در مسیر روابط بدون دلار حرکت میکند. تحرکات اقتصادی ایران با کشورهای مستقل، عضویت در سازمان شانگهای، تلاش برای عضویت در سازمان قدرتهای نوظهور (بریکس)، تلاش برای شکلگیری جی ۸ جدید و... چشم انداز روشنی از عبور ایران از گردنه فشار غرب را فراروی افکار عمومی ترسیم و چراغ امید و اعتماد را در دل ملت خوب ایران پرفروغ کرده است و به همان میزان غرب را به وحشت انداخته است. اینک با اطمینان میتوان گفت در آیندهای نزدیک گزینه تحریم نیز از روی میز غرب در حال پر زدن است و تقریباً هیچ گزینهای جز گزینه التماس (التماس پنهانی همراه با قمپز ظاهری) روی میز سردمداران لجوج و متوهم امریکا و اروپا نیست.
عمق راهبردی و اقتدار نظامی و دفاعی ایران، جهان را در نظم جدید جهانی با ظهور یک ابرقدرت نوظهور مواجه ساخته و این حقیقتی است که امریکاییها هم ناچار زبان به اعتراف آن گشودهاند. بایدن (که به نماد پیری و ناکارآمدی و افول هژمون امریکایی تبدیل شده است) در جریان سفر اخیرش به عربستان در اجلاس جده و در جمع سران خودفروخته کشورهای عرب منطقه رسماً و علناً جمهوری اسلامی را در کنار روسیه و چین بهعنوان ابرقدرتهایی نام برد که در حال دیکته کردن قدرت و اراده خود بر امریکا برای خروج از منطقه غرب آسیا هستند. وی در این اجلاس در سخنانی متزلزل و همراه با شک و تردید آشکار تلاش کرد به دولتهای عرب حاضر در اجلاس امید ماندن در منطقه را بدهد. وی گفت: «بگذارید به روشنی بگویم که ایالات متحده همچنان به عنوان یک شریک فعال در خاورمیانه باقی خواهد ماند. ما قرار نیست خارج شویم و یک خلأ ایجاد کنیم که توسط چین، روسیه یا ایران پر شود». سخنان بایدن در این اجلاس با تردید جدی ائتلاف غربی، عبری، وهابی مواجه شده و بیش از آنکه موجب آرامش و اطمینان دولتهای وابسته شود، تصویری روشن از ظهور ابرقدرت ایران در نقش آفرینی در کنار قدرتهای نوظهور برای رهایی از استعمار دلار و حل مشکلات خود از طریق تعمیق و تحکیم روابط بین خود را به جهان مخابره کرد.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید