هنر بازدارندگی بدون سلاح هستهای
گزارش سالانه ارزیابی تهدیدات تهیه شده توسط دفتر مدیر اطلاعات ملی امریکا نیز دیدگاه برنز را تأیید میکند. در این گزارش آمده بود: «ارزیابی ما همچنان حاکی از این است که ایران در حال حاضر در حال انجام فعالیتهای کلیدی در زمینه توسعه تسلیحات هستهای نیست که طبق نظر ما برای تولید یک سلاح هستهای ضرورت دارند.»
سفر جو بایدن به سرزمینهای اشغالی و همچنین عربستان سعودی در حالی به پایان رسید که تحلیلگران و رسانههای غربی این سفر را به مثابه شکستی برای سیاست خارجی امریکا در منطقه غرب آسیا ارزیابی کردند. این تحلیل درحالی است که پیش از سفر وی به منطقه رسانههای غربگرای داخلی نیز خط تحلیلی ایجاد ترس برای مردم ایران را پیگیری میکردند و با پرداختن مرعوبانه به طرح «ناتوی عربی» از ایجاد «اجماع منطقهای» علیه کشورمان سخن گفته و آن را به عنوان نقشه جدید امریکا برای فشار بر ایران در مذاکرات معرفی میکردند.
اما شواهد بسیاری نشان میدهد که این سفر به نتیجه نرسیده است. در جریان همین سفر بود که «انور قرقاش»، وزیر مشاور رئیس امارات متحده عربی با اعلام اینکه ابوظبی پذیرای ایجاد محور علیه هیچ کشوری در منطقه بویژه ایران نیست، خبر داد که کشورش درحال انجام فرایند اعزام سفیر به جمهوری اسلامی ایران است. «ایمن الصفدی» وزیر خارجه اردن نیز در گفتوگو با کانال سعودی «الشرق» تصریح کرد که اردن و همه کشورهای عربی خواهان روابط سالم با ایران براساس اصل احترام متقابل و روابط حسن همجواری هستند و گفتوگو نیز بهترین راه برای حلوفصل هرگونه تنشهای موجود است. وزیر خارجه سعودی نیز اصل وجود طرحی با نام ناتوی عربی برای مقابله با ایران را زیرسؤال برد و اعلام کرد دست این کشور به سوی ایران دراز است.
سرکنجبین بایدن، صفرا فزود!
حالا سفری که قرار بود به مانوری علیه ایران تبدیل شود نتیجه عکس داده است. این مسأله نیاز به کالبدشکافی دارد تا مشخص شود چرا کشورهای منطقه از همراهی با طراحی ضدایرانی امریکا و رژیم صهیونیستی استقبال نکردهاند. از جمله دلایل این مسأله را میتوان در دیپلماسی فعال ایران در منطقه و همچنین قدرت بازدارندگی تهران در مقابل تهدیدات عنوان کرد. همچنین افزایش قدرت هستهای کشورمان در طول ماههای اخیر باعث شده است تا کشورهای مختلف به قدرت غیرقابل انکار ایران احترام بگذارند؛ قدرتی که با ویژگیهای منحصر به فرد خود در ایران، بدون تعیین چشماندازی برای دستیابی به سلاح اتمی نقشی جدی در پرونده بازدارندگی ایران داشته است.
اعتراف CIA به صلحآمیز بودن فناوری ایران
اتاقهای سیاستگذاری و فکری امریکایی و غربی نیز میدانند که ایران به مرحله بازدارندگی رسیده و البته این ارتباطی با ساخت سلاح اتمی ندارد. «ویلیام بِرنز» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) چندی پیش در کنفرانس خبری نشریه «وال استریت ژورنال» گفت که این نهاد جاسوسی «هیچگونه شواهدی را مشاهده نمیکند که رهبر ایران تصمیمی درباره حرکت به سمت تسلیحاتی شدن [برنامه هستهای ایران] گرفته باشد.» گزارش سالانه ارزیابی تهدیدات تهیه شده توسط دفتر مدیر اطلاعات ملی امریکا نیز دیدگاه برنز را تأیید میکند. در این گزارش آمده بود: «ارزیابی ما همچنان حاکی از این است که ایران در حال حاضر در حال انجام فعالیتهای کلیدی در زمینه توسعه تسلیحات هستهای نیست که طبق نظر ما برای تولید یک سلاح هستهای ضرورت دارند.»
هنر میدان و دیپلماسی ایرانی
حال با اعتراف امریکاییها به عدم پیگیری ساخت سلاح هستهای توسط کشورمان باید دید چرا امریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای متحد آنها از اقدام علیه ایران دوری میکنند و دیگر ادعای روی میز بودن گزینه نظامی و حتی اجماع علیه ایران از هر زمان دیگری مضحکتر شده است.
«دنیل آر. دیپتریس» کارشناس مسائل دفاعی در یادداشتی در نشریه «نیوزویک» سخنان قابل تأملی در این خصوص نوشته است. او گفته است ایران نیازی به تولید سلاح هستهای ندارد زیرا اکنون نیز از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار است. در این یادداشت آمده است، جمله «همه گزینهها روی میز است» معنای بخصوصی دارد و منظور این است که اقدام نظامی یکی از احتمالات است. این جمله را رؤسای جمهور امریکا از زمان «جورج دبلیو بوش» تا به حال در قبال ایران تکرار کردهاند. دیپتریس متذکر میشود: «میدانیم که ایران حمله نظامی امریکا را تلافی میکند زیرا پیشتر نیز این کار را کرده است؛ زمانی که در پاسخ به کشته شدن فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران قاسم سلیمانی، دهها موشک بالستیک به دو پایگاه میزبان نیروهای امریکایی در عراق اصابت کرد. اگر ایران در پی از دست دادن یک فرد، چنین پاسخی میدهد، تصور کنید در قبال نابود شدن برنامه غنیسازی هستهای خود چه پاسخی خواهد داد.»
چرایی عدم تمایل ایران به سلاح هستهای
این کارشناس امریکایی مسائل نظامی در ادامه به بیان دلیل ایران برای عدم تمایل جهت دستیابی به سلاح هستهای میپردازد. دیپتریس مدعی شده است: «اول اینکه به لطف گروههای غیر دولتی مانند حزبالله در لبنان، حوثیها در یمن، شبهنظامیان شیعه در عراق و سوریه و گروههای فلسطینی، دشمنان ایران در خاورمیانه همین حالا نیز به قدر کفایت از حمله به قلمرو ایران بازداشته شدهاند و تهران سالها صرف تجهیز و رشد این گروهها کرده است.» در ادامه این یادداشت آمده است: «برای مثال حزبالله نزدیک به ۱۳۰ هزار راکت با برد و کالیبرهای مختلف و یک یگان پهپادی در اختیار دارد و شاید حتی از دولت لبنان قدرت بیشتری داشته باشد. حوثیها نیز به فناوریهای موشکی مشابه ایران دسترسی دارند.»
دیپتریس میافزاید: «شبهنظامیان شیعه عراقی که بعضاً در زمره نیروهای امنیتی این کشور نیز قرار دارند، همچنین یکی از عناصر اصلی نظام سیاسی عراق محسوب میشوند و حملات راکتی بیشماری را علیه نظامیان امریکایی حاضر در این کشور انجام دادهاند. نیروهای امریکایی حاضر در شرق سوریه نیز از این حملات در امان نیستند. در اختیار داشتن سلاح هستهای، بازدارندگی تهران را بسیار بیش از این خواهد کرد؟»
قدرتی نوظهور با تأثیرگذاری فرامنطقهای
نویسنده این گزارش سعی دارد با عناوینی گروههای مقاومت منطقه را بدون ریشههای داخلی تصویرسازی کند؛ با اینحال این گروهها و مردم مسلمان منطقه که به لحاظ ایدئولوژیک از گفتمان مترقی انقلاب اسلامی ایران استقبال کردهاند به کابوسی برای دشمنان ایران و اسلام سیاسی و انقلابی تبدیل شدهاند. آنها به صراحت از دخالتهای بیگانگان غربی و جنایات تاریخی آنها در منطقه اعلام برائت کرده و خواهان خروج آنها از غرب آسیا هستند. حتی مقامات کشورهایی از منطقه که به امریکا نیز نزدیک هستند اکنون دریافتهاند که تقابل با ایران باید جای خود را به همکاری با تهران بدهد چرا که ایران در برابر زیادهخواهیهای کشورهای بزرگتر از آنها نیز عقبنشینی نکرده است. حال به نظر میرسد این وضعیت و مشخص شدن ناکارآمد بودن اقدامات خصمانه برای «تغییر نظام» یا «تغییر رفتار ایران» باعث شده است تا کشورهای مختلف جهانی، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان قدرتی نوظهور در منطقه با تأثیرگذاریهای بالای فرامنطقهای به رسمیت شناخته و راه احترام متقابل را در پی بگیرند.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید