فاجعه برجام چگونه بر سر ملت آوار شد/عبرتهای برجام و تغییر ریل در دولت رئیسی
برجام باعث شد از یکسو آمریکاییها و اروپاییها به تشدید تهدیدها و تحریمها علیه ایران روی بیاورند و از سوی دیگر با عدم توجه به ظرفیتهای داخلی، فاجعهای بر سر ملت آوار شود و مردم شاهد بروز و ظهور مشکلات اقتصادی و تورمهای چند صددرصدی و فلجکننده باشند.
قرار بود با برجام، تمام تحریمها لغو شود؛ هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد هم چرخ کارخانهها، قرار بود سیب و گلابی برجام برسد و دلار هزار تومان باشد، قرار بود چُنان رونق اقتصادی ایجاد شود که هیچ فردی به یارانه نیاز نداشته باشد، قرار بود مشکلات مسکن و اشتغال و ازدواج حل شود، قرار بود... اما حالا 7 سال از امضای برجام گذشته و هیچکدام این وعدهها محقق نشده است.
دولتی که به دولت وعدهها مشهور شده بود طی 8 سال، زلف همه مشکلات کشور را به برجام گره زد و هیچ گرهای از کار فروبسته این کشور نگشود.
امروز 23 تیر 1401، سالروز امضای توافقنامهای است که به اعتراف بانیان داخلی آن، فرجامی جز «تقریباً هیچ»، سندی «توخالی» و «دستاوردی روی هوا» نداشت. ازاینرو بررسی برخی از زوایای پیدا و پنهان این فاجعه، ضرورتی است که برای عبرتگیری و درسآموزی تاریخی، نباید بهسادگی از کنار آن گذشت.
بانیان قطعنامه 1929در نقش منجیان کشور!
یک سال پس از فتنه 88 بود که شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه 1929، جمهوری اسلامی ایران را رسماً زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و بند 41 آن قرار داد تا با اعمال تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران دومینویی از تحریمهای شدیدتر بعدی علیه کشورمان را آغاز کند.
تا قبل از فتنه 88، آمریکا در قبال مقاومت ایران در برابر تحریمها، سیاست انفعالی در پیش گرفته بود. باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا سه ماه قبل از انتخابات 88 در پیام نوروزی به ایرانیان اعلام کرد که میخواهد با رهبران ایران صحبت کند.
اوباما در فروردینماه 88 هم در نامهای به رهبر انقلاب از ایشان خواسته بود که برای آغاز فصل جدیدی از مناسبات بین ایران و آمریکا به واشنگتن کمک کند.
اما حوادث 88 باعث شد تا ورق برگردد. اوباما بعد از فتنه 88، رسماً حمایت از جنبش سبز را یکی از اهداف استراتژیک ایالاتمتحده عنوان کرد. تا یک سال بعد از آن هم عملیات روانی و تبلیغی رسانههای غربی علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داشت و رئیسجمهور دموکرات آمریکا بعد از صدور قطعنامه 1929 شورای امنیت و در تیرماه 89، قانون «سیسادا» یا قانون تحریمهای جامع ایران را امضا کرد.
وقتی خبرنگار واشنگتنپست از هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا پرسید که «قطعنامه 1929 علیه ایران چه اثر قابلتوجهی دارد؟» او در پاسخ گفت: «این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است و...»
بااینکه مدعیان اصلاحات بانیان و مقصران اصلی تحریمهای جامع آمریکا علیه ایران بودند اما با کاندیدا شدن روحانی در انتخابات 92 فرصت را غنیمت شمرده، در ستادهای انتخاباتی او لحاف پهن کرده و در نقش منجیان کشور ظاهر شدند.
روحانی: «آمریکا کدخدا است!
اگر با آمریکا ببندیم راحتتریم»
حسن روحانی هم در اردیبهشت 92 در قد و قامت یک اصلاحطلب ظاهر شد و با تکرار شعارهای غربگرایانه در جمع دانشجویان دانشگاه شریف اعلام کرد «آمریکا کدخدا است» و «اگر با آمریکا ببندیم راحتتریم». او که با وعده «رفع تحریم» روی کار آمده بود طی 8 سال از دولتش، با دوگانه «معیشت- مذاکره» علت اصلی همه مشکلات کشور را تحریمها عنوان کرد.
وعدههای برجامی دولت روحانی/حمایت همهجانبه مدعیان اصلاحات
حسن روحانی که همه مشکلات را به برجام پیوند میزد و یک ماه قبل از امضای برجام (17 خرداد 94) گفته بود: «تحریم باید از بین برود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود!» همزمان با امضای برجام (23 تیر 94) اعلام کرد که «تمام» تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، اقتصادی و... نه تعلیق بلکه بهطور کامل «لغو» خواهد شد.
از تیرماه 94 به بعد روزنامههای اصلاحطلب که محمدجواد ظریف را با القابی نظیر «امیرکبیر عصر ما» و «آرش کمانگیر» در صفحه اول خود مینشاندند، وعدههای مکرر روحانی و ظریف مبنی بر «لغو همه تحریمها»، «برطرف شدن همه تحریمهای بانکی»، «بازگشت پولهای بلوکه شدن ایران»، «تجارت با کشورهای مختلف دنیا» و... را با تیترهایی چون «ترک برداشتن دیوار تحریم و بیاعتمادی»، «صبح بدون تحریم»، «تحریمها به تاریخ پیوست» و اینکه «امضای کری تضمین است» در صفحه اول خود منتشر میکردند.
واقعیت قطعنامه 2231
قطعنامه 2231 شورای امنیت در تاریخ ۲۳ تیرماه 94 و در پیوند با برنامه اقدام مشترک (برجام) به تصویب رسید. شورای امنیت، علیالظاهر همراه با تصویب این قطعنامه هر 6 قطعنامه پیشین که علیه ایران صادر و منجر به تحریمهای وسیع در رابطه با موضوع هستهای کشورمان شده بود را ملغی کرد اما درواقع و چنانکه کیهان پیشتر به آن اشاره کرده بود؛
یک) شورای امنیت راه را برای بازگشت قطعنامههای تحریمی قبلی همچنان باز گذاشت (مکانیسم ماشه.)
دو) بعد از اجرایی شدن قطعنامه ۲۲۳۱، بخشی از تحریمها علیه ایران باقی ماند (ازجمله در مورد خریدوفروش تسلیحات متعارف و فروش موادی با کاربرد دوگانه نظامی، یا ممنوع شدن صادرات و واردات تسلیحات متعارف تا پنج سال، ممنوع شدن هر فعالیتی در زمینه موشکهای بالستیک با قابلیت حمل سلاحهای اتمی تا هشت سال و همچنین ادامه تحریمهای حقوق بشری علیه شخصیتها و مقامات ایرانی)
سه) شورای امنیت اعلام کرد که با تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ ایران از دستورکار این شورا خارج نمیشود و آژانس باید بهطور دورهای طرفهای برجام را از اجرای توافق و پایبندی ایران به تعهداتش مطلع کند. بر همین اساس پرونده ایران تا سال ۲۰۲۵ یا هر موقع که آژانس اعلام کند ایرانیها هیچ فعالیت هستهای انجام نمیدهند، در دستور کار شورای امنیت باقی میماند!
ماحصل این تعهدات و تکالیف که شورای امنیت برای ایران در نظر گرفت این بود که «ایران از ذیل ماده ۴۱ منشور ملل خارج شده و پرونده ایران دیگر به شکل اضطراری در شورا مطرح نیست.»
روحانی طی 8 سال دولت خود، برجام را برگ برنده دولت تدبیر و امید معرفی کرد درحالیکه مفاد قطعنامه 2231 حاکی از آن بود که این توافقنامه، نهتنها قطعنامههای قبلی علیه ایران را ملغی نکرده بلکه همه آنان را در یک پکیج (قطعنامه 2231) تجمیع کرد و در رفع تحریمها تأثیر قابلتوجهی نداشت! از این رو بود که مدعیان اصلاحات و برخی دولتمردان بعد از مدتی شروع کردند به بزک مرده برجام!
چه کسانی برجام را امضا کردند؟
برجام برای منافع حزبی و سیاسی
نکته قابلتأمل آنکه کسانی برجام را امضا کرده بودند که اولاً) برجام را بدون کار کارشناسی و تخصصی امضا کرده بودند و ثانیاً) هدف آنها صرفاً سیاسی، جناحی و حزبی بوده است و ثالثاً) به آمریکا خوشبین بودند و به مقاومت در برابر زیادهخواهی و باجخواهی آمریکاییها اعتقادی نداشتند.
1. برای ادعای اول، همین اعتراف سال گذشته محمدجواد ظریف (وزیر خارجه دولت روحانی و رئیسسابق تیم مذاکرهکننده ایران در مذاکرات هستهای) مبنی بر اشتباه فاحش تیم مذاکرهکننده دولت روحانی در مذاکرات منتهی به امضای برجام شاید کافی به نظر برسد.
ظریف سال گذشته طی اظهاراتی در شبکه اجتماعی کلابهاوس اعتراف کرد که: «در مجلس گفتم که در برجام کلمه ساسپنشن (Suspension) نیست و این اشتباه از من بود، چهار بار یا سه بار کلمه ساسپنشن (تعلیق) در ضمیمه استفاده شده بود. این را مذاکرهکننده ما، به ما اطلاع نداده بود!»
اشاره ظریف به اظهارات خود در تاریخ ۳۰ تیرماه ۱۳۹۴ در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی بود که گفته بود: «اصلاً تعلیق در هیچ جا نیامده، در هیچ جای برجام تعلیق نیامده. هرکس تعلیق ترجمه کرده، اشتباه کرده. هیچ جای برجام تعلیق نیامده!»
محمود نبویان، نماینده مجلس در تاریخ ۲۵ آذر ۹۴ گفته بود: «فردای روز توافق، دکتر ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریمها استفاده نشده و همهجا «لغو» تحریمها آمده است و همانجا بنده در ۴ جای متن توافقنامه، کلمه «تعلیق/ suspend» را به ایشان نشان دادم که واکنش ظریف اینگونه بود: «ئه! من اینجاها را ندیده بودم.» احمد توکلی، نماینده سابق مجلس هم همین موضوع را روایت کرده بود.
2. برای ادعای دوم و انگیزههای سیاسی و جناحی دولت روحانی در امضای برجام هم بد نیست به اظهارات ظریف در مهرماه 93 و در جریان مصاحبهای که با خبرنگار ارشد یک شبکه آمریکایی در محل شورای روابط خارجی آمریکا ترتیب داده شده بود، اشاره کنیم.
وی در این نشست در پاسخ به اینکه «آیا شکست در مذاکرات هستهای بر سیاست خارجی ایران تأثیرگذار خواهد بود؟» پاسخ داد: «بیتردید، همینطور است زیرا ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند.» او گفت: «در آن زمان مردم با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت (احمدینژاد) به دلیل شکست در مذاکرات درواقع به ما پاداش دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد!... حالا من بار دیگر زنده شدهام... به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بهویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند... من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رأی نشان خواهند داد.»
ظریف در مذاکرات سعدآباد در دولت اصلاحات هم خطاب به محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ملتمسانه تأکید کرده بود که اگر او (البرادعی) تفسیری متفاوت از دستور «تعلیق» ارائه دهد، او و دوستانش انتخابات ریاستجمهوری را خواهند باخت!
از سوی دیگر حضور «تریتا پارسی» بنیانگذار و رئیسنایاک در محل مذاکرات هستهای یا «هومن مجد» عضو مؤثر و کلیدی تشکیلات امنیتی «نایاک» در کنار تیم مذاکرهکننده و حتی بالکن ظریف در هتل «کوبورگ» (محل مذاکرات سال 93) و اساساً حضور و نفوذ باند نیویورکیها و جاسوسان در هیئتهای مشاوره تیم مذاکرهکنندهکننده ایران هم شاهد دیگری بر غلبه نگاه سیاسی و جناحی به کار فنی و کارشناسی در مذاکرات هستهای است.
«تریتا پارسی» در کتاب «از دست دادن یک دشمن» میگوید که «با ظریف جلسات خصوصی دوساعته داشتم» یا «عبدالرسول دری اصفهانی»، نماینده بانک مرکزی و مسئول امور بانکی تیم مذاکرهکننده هستهای ایران با گروه ۵+۱ و یکی از کارکنان ستاد اجرای برجام بود که یکم مردادماه 95، رسانههای داخلی خبر دستگیری او به اتهام جاسوسی را منتشر کردند. وی که از رئیسجمهور حسن روحانی، نشان درجه سه خدمت دریافت کرده بود هنگام سفر به ترکیه، در داخل هواپیما بازداشت شد.
حجتالاسلام اژهای، سخنگوی وقت قوه قضائیه در یک نشست خبری گفت: «عبدالرسول دری اصفهانی فرزند حسین، دو تابعیتیای بود که اتهامش جاسوسی و ارائه اطلاعات به بیگانگان بود که با دو سرویس هم مرتبط بود و دادگاه او را به پنج سال محکوم کرد که بعد از اعتراض این حکم در دادگاه تجدیدنظر قطعی شد و وی باید تحمل حبس کند.»
3. برای مورد سوم هم بایستی گفت که دولت روحانی با برجستهسازی کلیدواژه «مذاکره» و توافق به هر قیمتی، برجام را مدیریت میکرد و اعتقادی به مقاومت در برابر باجخواهی آمریکاییها نداشت. به حدی این خلأ احساس میشد که یک جمله ظریف مبنی بر اینکه «هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکنید» بعدها به دلیل نچسب بودن به گفتمان انفعالی دولت و تیم مذاکرهکننده، در افکار عمومی دستمایه طنز و تمسخر قرار گرفت.
درخصوص این ادعا شاید اشاره به «غیبت لاوروف در عکس یادگاری ایران و ۱+۵ در زمان قرائت بیانیه مشترک» و همچنین «اشکهای تاکتیکی وندی شرمن برای عراقچی!» خالی از لطف نباشد.
لاوروف، وزیر خارجه روسیه چند روز بعد از بیانیه مشترک برجام (تیرماه 94) در مصاحبهای گفت: ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما علیرغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد!
حدود یک سال بعد، سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه و مذاکرهکننده ارشد روسیه در توافق هستهای ایران با ۵ بهعلاوه یک، در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفت: این موضوعی پنهان نیست که روسیه طی مذاکرات هستهای حامی رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در زودترین موعد ممکن بود، ما حتی در مقاطعی پیشنهادهایی را تدوین کردیم که براساس آن تحریم تسلیحاتی یک ماه پس از اجرای برجام رفع شود، اما نتیجه متفاوت بود.
وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکایی هم در کتابی که با عنوان «من ترسو نیستم» منتشر شده، ناگفتههایی از روند مذاکرات هستهای ایران و گروه 5+1 را به تصویر کشیده و در آنجا روایت میکند که چطور باگریه ظاهری و اشک تاکتیکی (احساسی) توانسته مذاکرهکنندگان ایرانی را منفعل و نظرشان را عوض کند. او حتی در جایی میگوید که عراقچی در کریسمس برای من کارت پوستال میفرستاد و نمیدانست که من یهودیام! وندی شرمن در بخشی از این کتاب صریحاً میگوید «در مذاکرات با ایران مظلومنمایی میکردم» وی در تشریح حربه اشک میگوید: «بعد از سکوتی طولانی، عراقچی از موضوعی که مطرح کرده بود، صرفنظر کرد. اشکهای من گواه این بودند که دیگر چیزی برای ارائه دادن وجود ندارد و ما به توافقی به زبان تصمیم سازمان ملل رسیدهایم. آن پایان اشکآلود آخرین چرخش اساسی مکعب روبیک شد.»
«نقطههای خیالی» و هشدارهایی که نادیده گرفته شد
حسن روحانی پس از توافق ایران و 1+5 با ارسال نامهای به مقام معظم رهبری، دستاوردهای قطعی توافق اولیه ایران با گروه 1+5 را به محضر ایشان و ملت شریف ایران تبریک گفت. مقام معظم رهبری هم در تاریخ 24/4/94 در پاسخ به نامه رئیسجمهور درباره روند مذاکرات هستهای، ضمن تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرهکننده کشورمان تأکید کردند: برخی از 6 دولت طرف مقابل به هیچ رو قابلاعتماد نیستند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 29/7/94 هم در نامهای به حسن روحانی، با اشاره به بررسیهای دقیق و مسئولانه برجام در مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستورات مهمی را درخصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور صادر و با برشمردن تأکیدات و الزامات ۹گانه در اجرای برجام، مصوبه جلسه ۶۳۴ مورخ 19/۵/94 شورای عالی امنیت ملی را با رعایت این موارد و الزامات تأیید کردند. در بخشهایی از این نامه آمده است:
«- هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزله نقض برجام است.
- در سراسر دوره 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (ازجمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد.
- وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل بهویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود.»
وزرای خارجه ایران و آمریکا دیماه 93 طی مذاکرات ژنو، عصر یک روز برای تنفسی کوتاه مذاکرات را ترک و دقایقی در خیابانهای ژنو قدم زدند. این پیادهروی دیپلماتیک و سیاسی با حضور برخی از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای، محافظان و خبرنگاران و رسانههای مختلف حاضر در محل همراه بود.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب، در بهمنماه 93، بخشی از سخنان ایشان درباره مذاکرات هستهای و تحریمها علیه ایران را با عنوان «نقطههای خیالی» دوباره منتشر کرد؛ عنوانی که روی عکسی از پاهای ظریف و جان کری، وزرای نقش بسته بود اما بااینحال مقامات دولت روحانی به هشدارها توجهی نکردند.
نتیجه برجام؛ «تقریباً هیچ»، «نزدیک به صفر»
سندی «توخالی» و «دستاوردی روی هوا»
شهریورماه 94 درحالیکه کمیسیون برجام مشغول بررسی متن این توافق بود و ابهامات زیادی درباره نقاط ضعف آن مطرح میشد؛ ترکان مشاور ارشد رئیسجمهور با بیان اینکه «ممکن است عدهای بخواهند با کارهای تبلیغاتی بررسی برجام را در مجلس به تأخیر بیندازند» خواستار تصویب سریعتر آن شد و گفت: «کاری که دوستان ما دارند در مجلس انجام میدهند اعم از دعوت افراد مختلف و جلسات متعدد خوب است اما باید متوجه باشند که هر یک روز تأخیر مجلس در بررسی برجام، 100 میلیون دلار به اقتصاد کشور آسیب میرساند. بیگمان نوع برخورد برخی از نمایندگان محترم مجلس در بهتأخیرانداختن بررسی برجام در کمیسیون ممکن است به اهدافی که ما از توافقنامه برجام داشتهایم، ضربه وارد کند.»
با این حال، طی هشت سال دولت روحانی، دهها بار با طرفهای برجام مذاکره شد اما به اعتراف وزیر خارجه و سایر دولتمردان، نتیجه برجام «تقریباً هیچ»، «نزدیک به صفر»، «سندی توخالی» و «دستاوردی روی هوا» بود.
علیاکبر صالحی، رئیسوقت سازمان انرژی اتمی در شهریور ۹۵ گفت: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، آمریکاییها از شیوه نادرستی استفاده میکنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم میکردیم دقت بیشتری میکردیم این فرصت برای آمریکا پیش نمیآمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوءاستفاده کند» او همچنین در آبان 96 صریحاً گفت که «آمریکا از روز نخست دبه را آغاز کرد.»
ولیالله سیف، رئیسبانک مرکزی ایران در فروردین 96 در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفت: «توافق هستهای ایران و گروه 1+5 موسوم به برجام، تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران دربر نداشته است. اظهارات سیف درخصوص نتایج برجام بازتاب گستردهای در رسانههای خبری داخلی و خارجی داشت.»
سید عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده روحانی آذرماه 97 میزان بهرهمندی ایران از مزایای برجام را «نزدیک به صفر» اعلام کرد. او همچنین تیرماه سال گذشته در سخنرانی خود در نشست شورای امنیت گفت: «ایران بیشترین هزینه را داد و از برجام بهرهای نبرد.»
مقامات دولت روحانی و مدعیان اصلاحات بااینکه بارها به شکست برجام اعتراف کردند اما بازهم به بزک آن پرداخته و سعی کردند القا کنند که در بروز و ظهور مشکلات اقتصادی کشور ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه مقصرند الا دولت!
عدم توجه دولت روحانی به ظرفیتهای داخلی و معطل کردن کشور به مسئله برجام باعث شد از یکسو آمریکاییها و اروپاییها به تشدید تهدیدها و تحریمها روی بیاورند و از سوی دیگر فاجعهای بر سر ملت آوار شود و کشور شاهد شدت گرفتن مشکلات اقتصادی و تورمهای چندصد درصدی، 7 برابری قیمت خودرو، 9 برابری قیمت مسکن، 9 و 10 برابری قیمت سکه و دلار باشد.
عبرتهای برجام و تغییر ریل در دولت سیزدهم
«عدم اعتماد و خوشبینی به آمریکا و اروپا»، «ضرورت مقاومت در برابر باجخواهی غربیها»، «ضرورت متوقف نبودن به سیاست خارجی و رابطه با غرب»، «مقاومت در برابر شرطیسازی اقتصاد کشور از سوی غرب»، «تکیه بر ظرفیتها و توانمندیهای داخلی»، «توجه به دیپلماسی اقتصادی»، «اتخاذ رویکرد فعالانه و گسترش روابط و مناسبات تجاری و سیاسی با همسایگان»، «حضور در بلوک کشورهای ضدآمریکایی مانند روسیه، چین و ونزوئلا» و... ازجمله درسها و عبرتهایی است که ۸ سال مذاکره برجام پیشروی دولت فعلی قرار داده است.
بر همین اساس است که دولت رئیسی با تغییر ریل دیپلماسی ایران و طرح و ایستادگی بر شروط اصلی (لغو تحریمها، راستیآزمایی و ارائه تضمین از سوی آمریکا) از همان ابتدا اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران خواهان یک توافق خوب است ولی نه توافقی که در دولت قبل تنظیم و امضا شد!
دولت سیزدهم با واردات گسترده واکسن و سرعتدهی به واکسیناسیون عمومی، از گره زدن ضروریات کشور به مسائلی مانند برجام و افایتیاف، اعتبارزدایی و بر ضرورت توجه به ظرفیتهای داخلی و خنثیسازی تحریمها تأکید کرد.
دولت فعلی در طول بیش از 10 ماه گذشته با تأکید بر ضرورت دیپلماسی منطقهای و توسعه روابط با کشورهای همسایه، چند برابر کردن حجم مراودات و مناسبات تجاری با سایر کشورها را در دستورکار خود قرار داد تا نشان دهد که برجام، تنها کلید حل مشکلات کشور نیست!
منبع: کیهان
دیدگاه تان را بنویسید