سخن از امید ممنوع!
طیف بیکارنامه و آلوده به رفتار قبیلهای که ماحصل مدیریت دولت مورد حمایتشان چیزی جز نابودی معیشت مردم و هدر رفت ظرفیتها و منابع کشور نبوده است، این روزها نیز از تلاشهای شبانهروزی دولت مردمی برای احیای امید در جامعه به تنگ آمده و در تقلا برای سانسور یا تخطئه اقدامات موثر و مثبت دولت در پی آنند تا بارقههای امید در دل مردم را به یأس و ناامیدی تبدیل کنند.
نظریه «برجستهسازی» در علوم ارتباطات میگوید «ما نمیتوانیم به مردم بگوییم چگونه فکر کنند اما میتوانیم تعیین کنیم که درباره چه فکر کنند و وقتی توانستیم تعیین کنیم که آنها به چه بیندیشند، سپس تحمیل چگونه فکر کردن در چارچوبی از پیش ساخته بر آنها کار سختی نیست.»
نگاهی کلی به شرایط کشور و تلاش مجاهدانه و شبانهروزی دولت مردمی سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی برای عبور دادن کشور از اقتصاد مین گذاری شده دولت مدعی تدبیر امید از یک سو و جنس اظهارات و مواضع چهرهای سیاسی مدعی اصلاحطلبی و همچنین تیتر رسانههای زنجیرهای این طیف طی هفتهها و روزهای اخیر به خوبی نشان میدهد که این جریان به کمک فضای به شدت مسموم مجازی چگونه بر این ارتباط تمرکز کرده و تلاش میکنند با برجسته کردن مشکلات و کاستیهایی که اتفاقا نتیجه عملکرد دولت مورد حمایتشان است، فکر و ذهن مردم را از تلاشهای شبانهروزی و اقدامات مثبت و موثر دولت مردمی طی 11 ماه گذشته برای گره گشایی از مشکلات کشور دور و جوانههای امید در دل آنها را بخشکانند.
تلاش جهادی رئیسی برای احیای امید در دل مردم
دولت سیزدهم، شهریور سال گذشته در شرایطی آغاز به کار کرد که هم باید به مصاف چالش اقتصادی و مصیبت شعلهور کرونا میرفت، هم باید دیپلماسی فشل را به ریل عقلانی آن برمیگرداند و هم بر تردید و سرخوردگی میان مردم و فعالان بخشهای مختلف غلبه میکرد و حال آنکه همه این ماموریتها تدریجا اتفاق میافتد. با این وجود رویکرد رئیسجمهور و برخی دولتمردان در طی همین مدت در مسیر احیای سرمایه امید و اعتماد اجتماعی بوده است.
سید ابراهیم رئیسی که گویی تعطیلی را بر خود و وزرایش حرام کرده، با تلاش جهادی و خستگیناپذیر در طی همین مدت کوتاه توانسته در مهار نسبی موج سرخوردگی سازمانیافته، توفیقاتی را کسب کند.
اقدامات مثبت و موثری مانند انجام سفرهای هفتگی استانی و رسیدگی از نزدیک به مشکلات مردم و تولیدکنندگان، کاربست اقتدار و عقلانیت انقلابی در حوزه سیاست خارجی و کاهش وزن برجام پرخسارت در معادلات ضدتحریمی، گشودن چتر دیپلماسی عملیاتی موثر از همسایگان تا «بریکس» و «شانگهای»، مهار ویروس منحوس کرونا و ثبت روزهای صفر کرونایی، زمینهسازی برای احیای فعالیتهای اقتصادی نیمه تعطیل، حمایت از تولید و محدود کردن واردات دارای مشابه داخلی رویکردهای راهگشایی است که توانسته در همین مدت کوتاه، امید آفرین شود و مقدمات بسیج ملی برای بنبستشکنیهای بزرگ را فراهم سازد.
ورشکستگان سیاسی و هراس از امیدآفرینی در جامعه
احتمالا بهدلیل همین توقف روند ریزش سرمایه اجتماعی نهاد دولت هم هست که طیف بیکارنامه و آلوده به نفاق و رفتار قبیلهای، به دست و پا افتاده و سرنا را از سر گشاد آن مینوازند. جماعت مامور فرصتسوزی و ناراضی تراشی ماحصل مدیریت دولت مورد حمایتشان طی 8 سال چیزی جز نابودی معیشت مردم و هدررفت ظرفیتها و منابع کشور نبوده است، این روزها از تلاشهای شبانهروزی دولت مردمی برای احیای امید در جامعه به تنگ آمده و در تقلا برای سانسور یا تخطئه اقدامات موثر و مثبت دولت در پی آنند تا بارقههای امید در دل مردم را به یأس و ناامیدی تبدیل کنند.
در همین رابطه روزنامه زنجیرهای آرمان روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین سیاسی این طیف نوشت: «گزارشهایی در رسانهها منتشر میشود حاکی از آن واکسن را حلوفصل شده، نفت را میفروشیم، مسکن را داریم میسازیم، کمبود برق را به سرعت حل کرده و شش هزار مگاوات ظرف یک سال به تولید برق افزودیم، تورم را مهار میکنیم و... گزارشهای از این دست بسیار است اما از نظر کف جامعه مشکلات معیشتی سر جای خودش هست».
روزنامه سازندگی ارگان حزب اصلاحطلب کارگزاران نیز در گزارش میزان محبوبیت رئیسجمهور در میان مردم را مورد تشکیک قرار داده نوشته است: «سید ابراهیم رئیسی با شعار عدالتخواهی پا به عرصه انتخابات گذاشت و نام سید محرومان لقب گرفت اما از یکسو اصلاحات اقتصادی که از جانب دولت وی انجام گرفت و از سوی دیگر عدم احیای برجام وضعیت محبوبیت او را خصوصا برای طبقهای که به وی امید بسته بود و از دل آن برآمده بود دستخوش تغییرات کرد».
همچنین روزنامه شرق نیز در تلاش برای القای ناامیدی، پیشنهاد بهکارگیری مدیران خارجی را مطرح کرده و نوشته است: «اینکه حال کشورمان در زمینههای مختلف از جمله اقتصادی، اجتماعی و محیطزیست خوب نیست، دیگر برای همه مثل روز روشن است. کشور در دورههای مدیریتی متفاوت به جایی رسیده که حتی در تامین حداقلهای معیشت مردم به مشکل خورده است. توسعه مختل شده و جامعه ایران به عقب برگشته است... ما رفاه و اقتصاد را به همه کشورهای منطقه و همه دوستان و نزدیکانی که مهاجرت کردهاند، باختهایم. چرا؟ چون پیشرفت و توسعه کشورها بدون کمک یکدیگر ممکن نیست و گذر از بحرانها به خصوص برای ایران که با دهها بحران بزرگ دست وپنجه نرم میکند، بدون کمکهای جهان نه تنها دشوار بلکه غیرممکن به نظر میرسد. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ بایدها و نبایدهای زیادی وجود دارد. یکی از کارشناسان عرصه سیاست میگفت یکی از این بایدها میتواند جهانی شدن و استفاده از مدیران خارجی باشد.»
عقدهگشایی بانیان وضع موجود علیه دولت خدمتگزار
عقدهگشایی طیف مدعی اصلاحات علیه دولت سیزدهم در حالی است که دولت روحانی با کمک همین طیف سیاسی و با شعار مذاکره و رفع تحریمها و ایجاد درآمد سرشار برای مردم رای آنها را گرفت اما 8 سال بعد بهرغم امضای برجام، علاوهبر نابود کردن معیشت مردم، افزایش چند صد درصدی قیمت مسکن، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با 800 تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت.
متولیان مینگذاری مدیریت و اقتصاد برای کشاندن کشور به خودتحریمی، خودزنی و نقطه انفجار، بهتر از هر کس میدانند که چه مصائبی را متوجه اقتصاد ایران کردهاند؛ معطل کردن کشور با خدعههای آمریکا و سه پادوی اروپایی آن، کاهش درآمد سرانه ثابت ملی از بالای 6 میلیون در سال 92 به زیر 5 میلیون تومان، اصرار بر تحمیل رکود به بخش پیشران مسکن، کوتاهی در اصلاح نظام بانکی تورمساز، حذف سامانههای شفافیتساز مثل کارت سوخت و طرح ایرانکد و شبنم، بیمبالاتی نسبت به راهاندازی «سامانه جامع تجارت»، کوتاهی در مقابل اقتصاد زیرزمینی چندصد هزار میلیاردی و فرار مالیاتی 30 هزار میلیارد تومانی، فساد دهها هزار میلیارد تومانی در واگذاری برخی شرکتها و کارخانهها، دهها هزار میلیارد تومان اختلاس و فساد در برخی بانک ها و صندوق ذخیره فرهنگیان و شرکت سرمایهگذاری پتروشیمی و نظایر آن، بیسر و سامانی شرکتهای دولتی که 75 درصد کل بودجه را به خود اختصاص دادهاند، انحراف 68 درصدی از احکام بودجه و اجرا نکردن 18 درصد دیگر، حراج رانتی 60 تن طلا (سکه) و 18 میلیارد دلار ارز دولتی به موازات تحمیل تورم به مردم و تولیدکنندگان، و... که شش رتبه افول اقتصاد ایران در رتبهبندی جهانی را به دنبال داشت و موجب شد ضریبجینی (شکاف طبقاتی) که قبل از دولت یازدهم کاهشی شده بود، دوباره افزایش یابد.
استمرار همت و مجاهدت دولت/پایان حیات مدعیان دروغین اعتدال- اصلاحات
با این حال طیف مدعیان اصلاحات که در دو دولت گذشته با همه ناکارآمدی دولت را موفق جلوه میدادند امروز سعی میکنند برای پوشش دادن به ضعف عملکردی دولتی که تمام قد سالها پشت آن ایستادند دولت رئیسی را تخریب کنند.
به عبارتی دیگر آنها هم واقعیتهای میدانی را میبینند، هم همت و مجاهدت دولت و هم امید و اعتماد ملت ایران. آنها افقی روشن بهسوی آینده خود نمیبینند و به بهای احیای حیات سیاسی و انتخاباتی خود در تلاشاند امید را در دل مردم بخشکانند.
دولت سیزدهم، بیعیب و نقص نیست و حتما باید دلسوزانه و کارشناسانه و با جدیت و انصاف، عملکرد اجزای آن را نقد کرد. اما در عین حال، هرگز نباید شرایط نابسامانی را که از سوی مدعیان دروغین تدبیر و امید به ارث رسیده، از یاد برد.
مهم این است که اکنون قطار اداره دولت به روی ریل خدمتگزاری، مغتنم شمردن فرصتهای ملی و حرمت نهادن به پدید آورندگان این فرصتها بازگشته است.
منبع: کیهان
دیدگاه تان را بنویسید