ائتلاف ایران و «بریکس» علیه یکجانبهگرایی امریکا
ائتلاف ایران و «بریکس» علیه یکجانبهگرایی امریکاایده تشکیل گروه «بریکس» به عنوان بزرگترین ائتلاف اقتصادی قرن به توافق مقدماتی چهار کشور برزیل، روسیه، هند و چین با نام بریک» (BRIC) در حاشیه شصتویکمین اجلاس سازمان ملل در سال ۲۰۰۱ برمیگردد که با پیوستن آفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۳ به جمع آنها «بریک» به «بریکس» تغییر نام داد. عنوان بریکس از حروف اول نام انگلیسی (BRICS) کشورهای عضو این گروه (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقایجنوبی) گرفته شده است. اولین اجلاس رسمی بریکس در سال ۲۰۰۹ در روسیه برگزار شد. از آن زمان نشست سالانه این گروه به شکل چرخشی در کشورهای عضو برگزار میشود.
ائتلاف ایران و «بریکس» علیه یکجانبهگرایی امریکاایده تشکیل گروه «بریکس» به عنوان بزرگترین ائتلاف اقتصادی قرن به توافق مقدماتی چهار کشور برزیل، روسیه، هند و چین با نام بریک» (BRIC) در حاشیه شصتویکمین اجلاس سازمان ملل در سال ۲۰۰۱ برمیگردد که با پیوستن آفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۳ به جمع آنها «بریک» به «بریکس» تغییر نام داد. عنوان بریکس از حروف اول نام انگلیسی (BRICS) کشورهای عضو این گروه (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقایجنوبی) گرفته شده است. اولین اجلاس رسمی بریکس در سال ۲۰۰۹ در روسیه برگزار شد. از آن زمان نشست سالانه این گروه به شکل چرخشی در کشورهای عضو برگزار میشود.
مهمترین دستورکارگروه بریکس از ابتدای شکلگیری تاکنون بر «حمایت از نظم چندجانبهگرایی واقعی، افزایش مبادلات تجاری بین کشورهای عضو، تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی، تأسیس بانک توسعه جنوب- جنوب، تمرکززدایی از دلار در تجارت بینالمللی، کاهش وابستگی اقتصادی به اروپا و امریکا، ایفای نقش در بحرانهای اقتصادی برای نجات کشورهای در حال ورشکستگی و مدیریت بحرانهای امنیت و سیاسی حمایت عدالت، انصاف و وحدت در روابط بینالملل، حفظ ثبات جهانی، امنیت مشترک و رشد نوآورانه، برقراری منطقه عاری از سلاحهای کشتار جمعی، به ویژه در منطقه خاورمیانه و حلوفصل مسالمتآمیز «مناقشه فلسطین» در قالب تشکیل دولت آشتی ملی» استوار بوده است.
ائتلافی همگرا و علیه یکجانبهگرایی
امنیت ملی و منافع اقتصادی دو عنصر اصلی سیاست خارجی کشورهاست. بر همین اساس کشورها در عرصه منطقهای و بینالمللی اقدام به یارگیری و ایجاد اتحاد و ائتلاف میکنند. این ائتلافها یا در تضاد با قدرت دیگری شکل میگیرد یا برای افزایش توان و کارایی کشورهای ائتلافکننده انجام میشود. ائتلاف گروه بریکس بر مبنایی، هر دو رویکرد را در برمیگیرد. منطقه جنوب آسیا، غرب آسیا، آسیای میانه و قفقاز و روسیه از جمله مناطقی هستند که شاهد منازعات و قطببندیهای منطقهای و بینالمللی بوده است. مهمترین منازعهای که بیش از هر مؤلفه دیگر موجب تداوم بحران و تنشها در جنوب شده است، راهبردهای امریکا و اروپا در حوزه سیاست خارجی، دفاعی و امنیتی بوده است، به همین جهت سیاست خارجی همگرایی کشورهای اعضای بریکس و همچنین شانگهای، موجب شده است طراحی سازمانها و نهادهای منقطع از امریکا و اروپا در دستور کار قدرتهای بزرگ غیرغربی قرار بگیرد.
«بریکس» قدرت نوظهور منطقهای
بازیگران نوظهور منافع ملی خود را در مشارکت اقتصادی، بازسازی روابط راهبردی تاریخی مستقل بر مبنای همکاری منطقهای جستوجو میکنند. اساساً هدف ائتلافهای جدید، پاسداری از امنیت و منافع استراتژیک اعضای ائتلاف در منطقه و جهان است. بریکس به عنوان یک قدرت نوظهور منطقهای، به دلیل تجربه دموکراسی و نقش اقتصادی آن در جنوب آسیا از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است، از این رو بدون شک در تعیین سیاست خارجی اعضای بریکس تحولات جهانی، منطقهای از تحولات داخلی تعیینکنندهتر خواهد بود. عوامل ساختاری متأثر از شرایط منطقهای و بینالمللی در تعیین سیاستها و رویکرد کشورهای عضو بریکس نقشی تعیینکننده دارد.
روابط راهبردی اعضای پیمان بریکس با ایران، تابعی از تغییرات جهان در حال گذار است. شرایط محور ایران، چین و روسیه به عنوان قدرتهای مستقل و مؤثر در عرصه روابط بینالملل، در ترسیم معادلات سیاسی و امنیتی آینده تعیینکننده خواهد بود. مشارکتجویی این بازیگران قدرتمند در شکل دادن به ائتلافهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی، فرصتی استثنایی در تاریخ سیاسی روابط بینالملل در گروه جغرافیایی آسیا و جنوب- جنوب است که در کنار دیگر متحدان میتواند بلوکبندی قدرتمندی در نبرد سختافزاری و نرمافزاری با راهبرد یکجانبهگرایی امریکا به عنوان دشمن مشترک در حال افول باشد. این اقدام همچنین متحدان راهبردی امریکا را در عرصه بینالملل به حاشیه خواهد برد.
ایران، عضو مؤثر و قدرتمند «بریکس»
ایران به عنوان یک بازیگر مؤثر مستقل همواره از رویکرد نگاه به شرق و راهبرد چندجانبهگرایی در جهان حمایت کرده است، از این رو تهران با ظرفیتهای ژئوپلتیکی، ژئواکونومیک و حتی ژئوکالچر (جغرافیای فرهنگی) عظیمی که در اختیار دارد، میتواند به عنوان یکی از اضلاع قدرتمند بزرگترین ائتلاف اقتصادی، سیاسی و امنیتی قرن یعنی بریکس باشد. در جهان در حال گذار امروز اعضای دو پیمان بزرگ قرن جدید یعنی بریکس و شانگهای، در شرایطی قرار دارند که تعامل و اتحاد آنها برای یکدیگر اهمیت راهبردی دارد و در مقابل ایران میتواند از نظر اقتصادی- انرژی، منابع اولیه، باز مصرف و ترانزیت- متحد راهبردی و همچنین متحدی قدرتمند و مطمئن در حوزه سیاسی، دفاعی و امنیتی برای این کشورها باشد. با توجه به روند تحولی جهان و ظهور بازیگران جدید به عنوان قدرت برتر در آینده، ایران در چارچوب همکاری و شراکت راهبردی، میتواند نقشآفرینی خود را در معادلات آینده در سایه ائتلافهای دوجانبه و چندجانبه تضمین و از سد سیاستهای تحریم و تهدید امریکا و غرب عبور کند، همچنین به متحدان جدیدی در سطح منطقه و جهان دست یابد و جایگاه خود را در نظام نوین جهانی از موضع قدرت تعریف و تعیین کند. حضور ایران به شکل مستقیم و غیرمستقیم در ائتلافهای اقتصادی، امنیتی و سیاسی در گروه جغرافیای جنوب- جنوب و آسیا فرصتها و دستاوردهای بسیاری در حوزههای حیثیتی، اقتصادی، دفاعی و امنیتی به دنبال خواهد داشت، اهم این دستاوردها از شانگهای تا بریکس در حال و آینده کاملاً محسوس و مشهود است.
دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران
۱. افزایش منزلت ایران در محیط بینالملل
۲. ایجاد بازدارندگی در مقابل جنگ ارزی و اقتصادی دشمن و جلوگیری از تبدیل تهدیدها به بحران ۳. تولید اعتماد و ترمیم وجاهت ایران در سطح بینالملل ۴. پایهریزی خط دفاعی مکمل از طریق ائتلافهای فراگیر غیرغربی ۵. تسهیل امکان راهبرد بومیسازی امنیت منطقه و خروج امریکا از منطقه ۶. بازتولید نقش تاریخی ایران در مبادلات جهانی ۷. کمک به ایجاد یک محیط بینالمللی باثبات و امنتر در چارچوب راهبرد نگاه به شرق و سیاست چندجانبهگرایی ۸. شکلگیری جبهه رسانهای منطقهای در دفاع از منافع مشترک و مقابله با دشمن مشترک ۹. تسهیل فرایند خنثیسازی راهبردهای اسلامهراسی، ایرانهراسی و شیعههراسی در منطقه و چینهراسی و روسیههراسی در داخل ۹. تجمیع منابع معدنی، انرژی، تکنولوژی، بازار مصرف، قرابت جغرافیایی و تسهیل ترازیت (آبی وخاکی) و... در تقویت، توسعه و تحکیم راهبرد نگاه به شرق در مقابل نگاه تکساحتی ناتو ۱۰. قدرتیابی ایران در مواجهه با جنگ ارزی و تقویت پول ملی با جایگزینی ارز غیردلار در مبادلات اقتصادی.
پیامها و پیامدها
مشارکت جامع راهبردی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب پیمانهای قدرتمندی مانند بریکس و شانگهای حاوی چندپیام و پیامدهای معینی است:
۱. قطعیت روند چندقطبیشدن نظام بینالملل و درک ضرورت چندجانبه از سوی بازیگران بزرگ ۲. ارائه الگوی نوین از اتحاد جهانی که از نظر هدفگذاری، رویکرد متعهد و مقید به استقلال، تمامیت ارضی متحدان و موازین بینالمللی در مقابل مدل رفتاری استعماری غرب ۳. تقویت و ارتقای نقش ائتلافها و اتحادهای منطقهای و جهانی در چارچوب ایده نظم نوین مبتنی بر چندجانبهگرایی در بلوک غیرغربی، پیامی مستقیم به جبهه ناتوی نظامی، اقتصادی و فرهنگی است، این یعنی اعلام رسمی فروپاشی نظم مبتنی بر هژمون امریکا.
همه اعضا به نحوی در شرایط جنگ اقتصادی و ارزی با امریکا قرار دارند، این امر، ایران و بیشتر اعضای بریکس و شانگهای را به یک اتحاد و ائتلاف راهبردی هدایت کرد. در واقع پاتک غافلگیرانه به راهبرد امریکا برای به زانودرآوردن ایران، روسیه و چین در نبرد اقتصادی، دفاعی، امنیتی و دیپلماسی است. بازنگری در ساختار و اصول تجارت بینالملل از اصول مشترک گروه بریکس و شانگهای است. اکنون ایران حلقه اصلی جنوب- جنوب محسوب میشود. این رویداد برای امریکا یک کابوس تاریخی است. ائتلافهای اقتصادی بریکس و شانگهای، تلاش ۷۵ ساله امریکا برای جلوگیری از ائتلاف مسکو و پکن و نیمقرن فشار برای بازگرداندن ایران به شرایط قبل از انقلاب را خنثی خواهد کرد چراکه ایران نه تنها تسلیم نشد بلکه از طریق اتخاذ راهبرد مقاومت مثبت و حمایت از راهبرد نگاه به شرق و همسایهمحوری با توافق با مهمترین رقیبان بینالمللی امریکا، در آِینده موفق به خنثیسازی تحریمها و شکستن راهبرد تحریمهای حداکثری خواهد شد. ائتلاف بریکس و شانگهای در بعد نظامی و امنیتی نیز ائتلاف تاریخی، سیاسی و امنیتی غرب، یعنی ناتو را دچار «مرگ مغزی» خواهد کرد، از متحدان منطقهای امریکا سلب اعتماد خواهد کرد، راهبرد تحریم نفتی، تحریم بانکی و تحریم سرمایهگذاری را در مسیر شکست تاریخی قرار خواهد داد. در واقع ایران در راستای راهبرد متوازن «خنثیسازی» و «رفع تحریمها» در موقعیت ممتازی قرار گرفته و با تکیه بر راهبرد نگاه به شرق و همسایهمحوری موفق شده است، به موازات مذاکرات «وین» برای رفع تحریمها، خنثیسازی تحریمها را با مشارکت در ائتلافهای جدید «بریکس و شانگهای» با موفقیت مدیریت کند. احیای کریدور جنوب- جنوب و حضور ایران در بریکس و شانگهای به مفهوم قدرت گرفتن ایران در حوزه اقتصادی و نویددهنده روزهای خوبی برای ایران قوی است.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید