نشست داغ یا جنگ روانی
انتشار خبر رویترز مبنی بر تلاش مشترک ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپا درخصوص تهیه پیشنویس قطعنامهای برای ارائه به نشست بعدی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با هدف پاسخگوکردن جمهوی اسلامی ایران در قبال سؤالات پادمانی آژانس درباره کشف ذرات اورانیوم در سه محل هستهای، گمانهزنیهای قبلی را درباره حساسیت نشست پیشروی شورای حکام و تأثیرات جدی، فوری و مستقیمش بر تحولات بعدی نزدیک به واقعیت کرده است.
انتشار خبر رویترز مبنی بر تلاش مشترک ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپا درخصوص تهیه پیشنویس قطعنامهای برای ارائه به نشست بعدی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با هدف پاسخگوکردن جمهوی اسلامی ایران در قبال سؤالات پادمانی آژانس درباره کشف ذرات اورانیوم در سه محل هستهای، گمانهزنیهای قبلی را درباره حساسیت نشست پیشروی شورای حکام و تأثیرات جدی، فوری و مستقیمش بر تحولات بعدی نزدیک به واقعیت کرده است.
هرچند میتوان این خبررسانی رویترز را نوعی فشار سیاسی و به تعبیری عملیات روانی برای منعطفکردن مواضع ایران در آستانه نشست شورای حکام در جهت همراهی تهران با انتظارات و خواستههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی تعبیر و تفسیر کرد؛ اما اگر براساس گزارش رویترز چنین تلاشی بین واشنگتن و برلین، لندن و پاریس وجود داشته باشد و در نهایت شورای حکام بر مبنای این پیشنویس مدنظر، قطعنامهای علیه ایران صادر کند، عملا محاسبات سیاسی و خوشبینی پارهای از کارشناسان و تحلیلگران برای ازسرگیری مذاکرات وین و احتمال احیای برجام رنگ خواهد باخت؛ بهویژه آنکه به فاصله ساعاتی از انتشار این خبر شاهد واکنش تند سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه بودیم که صراحتا بیان کرد: «ایران به هر اقدام غیرسازنده در شورای حکام پاسخ محکم و متناسب را خواهد داد و مسئولیت پیامدهایش بر عهده آنهایی است که به شورای حکام و گزارش مدیرکل بهعنوان اهرم فشار و ابزار بازیهای سیاسی علیه جمهوری اسلامی نگاه میکنند».
همین واکنش تهران بهتنهایی گویای آن است که علاوه بر نشست داغ و حساس شورای حکام در هفته آتی باید منتظر جنگ تمامعیار دیپلماتیک بعدی آن هم بود که ضمن به محاق بردن مذاکرات وین میتواند کار را به جاهای باریکتر بکشاند. ذیل این نکته فعالشدن مکانیسم ماشه و مهمتر از آن ارجاع فوری پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل دو گزینه محتمل بعد از صدور قطعنامه احتمالی شورای حکام خواهند بود؛ چراکه به نظر نمیرسد تهران و مشخصا دولت رئیسی در فضای کنونی که تحت فشار طیفی از مجلس یازدهم قرار دارد، بتواند از قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها عدول کند. از این منظر میتوان تشدید دوقطبی درونساختاری با محوریت تقابل دولت و طیف رادیکال مجلس را هم بعد از قطعنامه احتمالی شورای حکام شاهد بود. مگر آنکه مدیریت به گذار کمهزینهتر از این شرایط بیندیشد.
ناگفته نماند که انتشار خبر تلاش مشترک اروپاییها و ایالات متحده برای تدوین پیشنویس صدور قطعنامه در نشست شورای حکام علیه ایران در دل خود حکایت از شکست سفر باقریکنی به اسلو را هم دارد. به هر حال تا همینجای کار هم گسل
تهران- واشنگتن به دلایل متعدد برای ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام پرشدنی نبود، اگر نشست شورای حکام نیز به صدور قطعنامهای علیه ایران منجر شود، تنش دو طرف عملا وارد نقطه برگشتناپذیری خواهد شد که میتواند آبستن تحقق هر سناریویی باشد. پیرو این نکته بهعینه رجعت به دوران ترامپ را شاهد خواهیم بود.
منبع: روزنامه شرق
دیدگاه تان را بنویسید