راند آخر مچاندازی آمریکا و ایران در مذاکرات هستهای
اقتضائات و موانع دولت سیزدهم برای احیای برجام که با جنگ روانی دولت آمریکا پیگیری میشود کدام است
پس از بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار مسؤولان نظام و حمایت از جهتگیری کلی دستگاه دیپلماسی در مذاکرات، دور تازهای از اعمال فشار و فضاسازی با هدف تغییر رویکرد تیم مذاکرهکننده ایرانی شکل گرفت. اخیرا تعدادی از سیاسیون و چهرههای رسانهای جریان اصلاحطلب مدعی شدند خروج سپاه پاسداران از لیست FTO در آخرین دور مذاکرات عراقچی در دولت قبل پذیرفته شده بود و تعلل و بیبرنامگی تیم مذاکرهکننده جدید سبب شد آمریکا در این زمینه دچار تردید و عقبگرد شود. این گزاره تا جایی تکرار شد که حتی فردی مانند علی جنتی، وزیر مستعفی ارشاد دولت یازدهم که مدتها در رسانهها خبری از وی نبود، به تکرار آن پرداخت. حدود یک ماه قبل بود که والاستریت ژورنال به نقل از منابع غربی حاضر در مذاکرات، از خروج نام سپاه از لیست تروریستی به ازای هدف قرار ندادن مقامات آمریکایی بر سر انتقام ماجرای شهادت سردار سلیمانی خبر داده بود که ظاهرا مورد موافقت تیم مذاکرهکننده قرار نگرفته بود. چند روز قبل دور جدید فضاسازیها توسط علی واعظ، مدیر میز ایران در گروه بینالمللی بحران رقم خورد که با تایید خبر والاستریت ژورنال مدعی شد در پیشنهادی که به عراقچی شده بود نیز تاکید بر مذاکرات منطقهای برای دوران پس از احیای برجام در دستور کار بوده است. واعظ همچنین گفته است تیم جدید به علت سرسختی در مذاکرات امتیازات بیشتری در حوزه رفع تحریمها و راستیآزمایی به دست آورده است.
* هماهنگی مثلث قدیمی!
حامیان دولت سابق و سیاسیون و رسانههای اصلاحات در پس احیای برجام به دنبال اثبات ایده نهچندان موفق خود در زمینه تعامل با دنیا و طلبکار شدن در فضای داخلی هستند. تیم گروه بحران نیز که متهم به روابط نزدیک با صهیونیستها و تصمیمسازی برای تیم قبلی در زمان امضای برجام است، به دنبال نشان دادن شرایط مساعد برای ایران است و اهداف دیگری در پس صحنه دنبال میکند؛ اهدافی که شامل مقصرنمایی از سپاه پاسداران در زمینه عدم احیای برجام و شکست مذاکرات، بیبرنامگی و توقعات نابجای تیم مذاکرهکننده و سختگیری رهبری و عدم اهمیت ایشان به مشکلات اقتصادی مردم و در عین حال حسن نیت(!) آمریکاییها در احیای برجام است. در همین حال پایگاههای فارسیزبان اپوزیسیون در چند هفته اخیر با برجسته کردن مخالفت جمهوریخواهان و اسرائیلیها با احیای توافق، در یک بازی تکراری هم سعی بر مثبتنمایی از وضع احیای مذاکرات به علت اینگونه مخالفتها داشتند و هم سعی بر مقصرنمایی از رهبر انقلاب و سپاه پاسداران در مساله به نتیجه نرسیدن مذاکرات. این خط تحلیلی به گونه برجستهای در شبکهها و پایگاههای اپوزیسیون همچون بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، رادیو فردا، صدای آمریکا و... پیگیری و القا شد. در شرایطی که با افزایش قیمت نفت و افزایش فروش نفت به یکونیم میلیون بشکه در روز و بازگشت بیش از ٨٠ درصد وجه حاصل از آن، تنگنای ارزی و درآمدی خزانه کمتر شده و ایران به موقعیت بهتری دست یافته است، آمریکا نیز هیچ تعهد قطعی به رعایت حقوق ایران در برجام نداده است و هیچ تضمین قابل اتکایی مبنی بر عدم خروج مجدد از برجام یا کارشکنی در اجرای عملی آن نداده است، هماهنگی مثلث فوق در اصرار بر احیای سریع و شتابزده برجام، جای تامل دارد.
* مانع اصلی چیست؟
مانع اصلی عدم احیای برجام، آمریکاست. دولت آمریکا مادام که دست از مذاکره بر مبنای منطق زمان گریز (زمان لازم برای ساخت بمب اتم بر مبنای مقدار اورانیوم غنیشده در دسترس)، پروندهسازی برای ایران و گره زدن برنامه هستهای ایران به مسائل منطقهای برندارد، خبری از احیای برجام نخواهد بود. افزون بر آن باید گفت در عمل حتی با وجود تضمین دادن آمریکا نیز امکان عدم کارشکنی آمریکا در انتفاع ایران از منافع اندک برجام و عدم خروج مجدد از توافق، قطعی نیست. در اوج اجرای برجام در سالهای ٩6-٩4 نیز آمریکا هم در روابط بانکی ایران اخلال ایجاد کرد و هم در سرمایهگذاری خارجی در ایران به طوری که رقم سرمایهگذاری خارجی با وجود اجرای برجام در سال ٩۵، حتی به میزان سال ٩١ در دولت دهم هم نرسید.
* راهکار نهایی در راند آخر
راند آخر مچاندازی آمریکا و ایران در مذاکرات هستهای، اقتضائات خود را میطلبد. رویکرد منطقی دولت فعلی در گره نزدن تمام امور به مذاکرات و کوتاه نیامدن از حقوق قطعی ملت ایران، نقطه قوت آن بوده است اما برای ادامه موفق این سیاست، دولت با موانعی مواجه است.
عدم مشاهده تغییرات معیشتی محسوس در جامعه و کارشکنی مثلث اصلاحات- اپوزیسیون- آمریکا، خاصه با جنگ شدید روانی و رسانهای، از موانع دولت در این مسیر است. از طرف دیگر برای عادی شدن پرونده هستهای، ایران تا مرداد ١۴٠۴ باید قطعنامه ٢٢٣١ سازمان ملل را که برجام ضمیمه آن است اجرا کند و متاسفانه با توجه به تعهدات بلندمدت تیم ظریف در دولت قبل، برای عادی شدن پرونده هستهای، ایران ناگزیر از احیای برجام است، که البته با فرض احیای برجام و اجرای آن، باز هم هیچگونه تضمینی مبنی بر پروندهسازی جدید علیه برنامه هستهای ایران وجود ندارد. در بلندمدت راهکار و افق روشنی نمیتوان متصور شد اما در کوتاهمدت برای احیای برجام و استفاده ایران از منافع مالی اندک آن، اهرم برگشتپذیری سریع برنامههای غنیسازی سطح بالای کشور میتواند تا حدی موثر باشد. هر توافقی برای احیای برجام، باید شامل راستیآزمایی، امکان برگشتپذیری سریع و عدم پیوند با مسائل نظامی و منطقهای باشد، تا انتفاع از اندک منافع موجود در برجام و تداوم اجرای آن تا اتمام مهلت زمانی، تعهدات را تضمین کند.
منبع: وطن امروز
دیدگاه تان را بنویسید