مفاد توافق وین با ایران چیست؟
نشریه فارن پالیسی گزارشی به قلم کالوم لینچ نوشت: توافق هسته ای احیا شده می تواند هم به نفع واشنگتن باشد هم تهران، اما در عین حال نشان داده این دستاوردی است که به سختی می توان آن را عرضه کرد.
مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران ماههاست که بین موفقیت و شکست ناگهان تغییر مسیر داده و تلاشهای کارشناسان را برای پیش بینی نتایج آن با مشکل مواجه کرده است. این توافق از نظر محدودیتهای بیشتر برای کند کردن پیشرفتهای هستهای ایران، دستاوردی برای واشنگتن دارد و تهران هم به منابع مالی تازهای دست مییابد که میتواند به شکل بالقوه از آن برای تامین مالی برخی از فعالیتهای شرورانهتر خود نظیر تامین مالی نایبان منطقهای از حزبالله تا حوثیها استفاده کند. اما چنین توافقی مملو از خطرات سیاسی است که استفاده از آن را برای هر دو طرف به شکل بالقوه دشوار میکند.
علی واعظ کارشناس گروه بینالمللی بحران و حامی توافق که اعتقاد دارد بخت اینکه بتوان توافق تازه را عرضه کرد، ۵۰-۵۰ است، گفت: "شما باید تصمیم بگیرید کدام مهمتر است: غنی سازی اورانیوم یا غنیسازی ایران. اگر شما بیشتر نگران غنی سازی اورانیوم هستید، پس این توافق بهتر از جایگزین آن است. اگر شما بیشتر نگران غنی سازی ایران هستید، آنگاه شما باید درباره سناریوی نداشتن توافق بحث کنید."
مذاکرات فعلی با هدف احیای برجام که توافقی چشمگیر در ۲۰۱۵ بود، صورت میگیرد؛ توافقی که امکانات حاصل از برداشته شدن تحریمهای هستهای را به ایران پیشنهاد میکرد و در ازای آن این کشور باید به شکلی قابل راستی آزمایی به محدودیتهایی برای برنامه هستهای خود متعهد میشد؛ محدودیتهایی که هدف آن اطمینان از این بود که این کشور نمیتواند در کوتاه مدت به سلاح هستهای دست یابد. دونالد ترامپ، رییس جمهوری سابق آمریکا در سال ۲۰۱۸ به صورت یک جانبه از این توافق خارج شد و تحریمهای بیشتری را علیه تهران وضع کرد. یک سال بعد، ایران که تا آن زمان به توافق وفادار مانده بود، شروع به افزایش فعالیتهای هستهای و نادیده گرفتن مفاد توافق اولیه و به این ترتیب کاهش دادن زمان موسوم به گریز هستهای برای تولید مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت بمب از یک سال به چند هفته کرد.
دولت بایدن به پیوستن مجدد به برجام متعهد شد، مشروط بر اینکه ایران به مفاد توافق بازگردد و در آوریل ۲۰۲۱ باب مذاکرات غیرمستقیم با ایران را دوباره گشود. این مذاکرات که ماه پیش به نتیجه نزدیک شده بود، با نمایندگان دولتهای (قبلی و جدید) ایران ادامه یافته اما اخیرا بر سر مطالبه روسیه درباره اینکه در این توافق، برای تحریمهای وضع شده علیه روسیه به علت حمله به اوکراین، استثنای زیادی در نظر گرفته شود، با مانع مواجه شده است. روسیه برای توافق ایران مهم است زیرا در حال حاضر کشوری است که مایل و قادر است اورانیوم ایران را از این کشور خارج کند.
مذاکره کنندگان و امضاکنندگان اصلی این توافق هستهای با ایران – چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلیس و آمریکا و نیز اتحادیه اروپا که مذاکرات را تسهیل میکند- عمدتا به علت به بن بست رسیدن مذاکرات به کشورهایشان بازگشتهاند. مانع نهایی شامل دو درخواست ایران برای حذف نام سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریست خارجی آمریکا و تامین تضمین هایی است که این توافق مجدداً با روی کار آمدن جمهوری خواهان در آمریکا لغو نخواهد شد. دولت بایدن ظاهراً به احتمال حذف نام سپاه از این فهرست که میتوانست همچنان با تحریمهای جداگانه مواجه باشد، فکر میکرد اما موضوع با واکنش شدیدی در واشنگتن، اسرائیل و خلیج(فارس) مواجه شده است. معلوم نیست آیا آمریکا این نیروی ایران را از این فهرست خارج خواهد کرد.
توافق جدید
اعلام توافق هستهای مزایای آشکاری برای سیاستگذاران آمریکا دارد. توافق ایران را ملزم میکند فعالیت پیشرفتهترین سانتریفیوژهای خود را متوقف کنند؛ سانتریفیوژهایی که پیوسته اورانیوم را از سطوح ضروری برای تولید انرژی به سطوح مورد نیاز برای کلاهکها غنیسازی میکنند. ایران هم باید آن سانتریفیوژها را تحت نظارت بینالمللی انبار کند و ذخیره اورانیوم به شدت غنی شده خود را رقیق کند - اورانیومی که به خلوص تا رده تسلیحاتی نزدیک شده است – یا آن را به خارج منتقل سازد. اما این توافق از نظر سیاسی سخت عرضه میشود. توافق جدید از توافق اول ضعیفتر خواهد بود زیرا زمان گریز هستهای آن کوتاهتر است. این توافق ایران را با در اختیار داشتن نسل جدید سانتریفیوژهای پیشرفتهای رها میکند که این کشور پس از خروج دولت ترامپ از توافق آنها را فعال کرد.
منتقدان در واشنگتن و خاورمیانه از قبل مخالفت خود را با توافق هستهای دیگر اعلام کرده و میگویند این توافق فقط مسیر ایران به سمت سلاح هستهای را به تعویق میاندازد و آن را متوقف نمیکند. بر اساس مفاد توافق اولیه ۲۰۱۵، ایران میتواند به شکل قانونی برخی فعالیتهای غنیسازی خود را در ۲۰۲۶ و ۲۰۳۱ از سرگیرد. ایران حق افزایش حجم ذخیره اورانیوم خود در ژانویه ۲۰۳۱ را به دست آورد که فعلاً سقف آن در حدود ۶۶۰ پوند (۳۰۰ کیلوگرم) تعیین شد و بعدا اورانیوم را در سطوح بالاتر از آنچه اخیرا بر اساس توافق هستهای ۲۰۱۵ مجاز است، غنی سازی میکند. این شروط زمان گریز هستهای برآورد شده ایران را – زمانی که لازم دارد تا اورانیوم رده تسلیحاتی کافی برای بمب تولید کند – کوتاه میسازد. معلوم نیست آیا توافق جدید این شروط را تمدید میکند خیر؟
اما ایران به دنبال خروج آمریکا از توافق و در مقایسه با آنچه در شرایط پایبندی قبلی به توافق میتوانست انجام دهد، اورانیوم بیشتر با خلوص بیشتر را از قبل غنیسازی کرده است.
اما برنامه هستهای ایران مدت ۱۰ سال دیگر تحت نظارت گسترش یافته بین المللی قرار خواهد داشت. توافق اولیه از ایران میخواست توافق موسوم به پروتکلالحاقی را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی امضا کند که نسبت به امضا کنندگان توافق منع اشاعه هستهای، برنامه هستهای آن را در معرض بازرسیهای سرزده بیشتر قرار میداد.
ایران همواره گفته است به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و برنامه هستهای خود را با هدف تامین نیاز آینده کشور به انرژی دنبال میکند. اما ایران برنامه مخفی را با هدف طراحی کلاهک سلاح هستهای دنبال کرده بود. اطلاعات آمریکا بعدا به این نتیجه رسید که ایران کار بر روی سلاح هستهای را متوقف کرده است. اما دولت ایران هنوز به سوالات مکرر آژانس درباره برنامه هستهای پاسخ رضایت بخش نداده است.
بعید است که کنگره آمریکا بتواند یا بخواهد جلوی اجرای توافق را بگیرد. سناتور دموکرات چاک شومر و رییس اکثریت سنا که مخالف توافق هستهٰای اولیه ۲۰۱۵ بود، اکنون از این مذاکرات حمایت میکند و سناتورهای دموکرات دیگر، کریس مورفی و اد مارکی هم علنا از آن حمایت کردهاند. مورفی با اشاره به اینکه سیاست فشار حداکثری ترامپ موجب "غنی سازی حداکثری" شد و آمریکا را "در مسیر خطرناک جنگ قرار داد" به کنگره گفت: "هیچ جایگزین خوبی برای ورود مجدد به توافق هستهای ایران وجود ندارد."
او افزود: "این سیاستهای اشتباه، ایران را به سلاح هستهای نزدیکتر کرده است." از دست رفتن مذاکرات میتواند تبعات منفی جدی برای واشنگتن داشته باشد زیرا نظارت بینالمللی بر برنامه هستهای ایران برداشته میشود و دورنمای درگیری نظامی با تهران شکل میگیرد. این امر همچنین در زمانی ایجاد میشود که غرب به دنبال منابع نفت و گاز تازهای است تا کاهش صادرات روسیه به علت تحریم آن پس از حمله به اوکراین را جبران کند. برای تهران، نرسیدن به توافق آن را از میلیاردها دلار درآمدهای نفتی آینده و وجوه آزاد شده، محروم میسازد. فرانسه و انگلیس احتمالا بند مربوط به بازگشت خودکار توافق هستهای ۲۰۱۵ را فعال میکنند که موجب وضع مجدد تحریمهای موشک بالستیک و هستهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران میشود.
کسانی که موافق کنار گذاشتن این توافق و مذاکره مجدد بر سر توافقی قویتر هستند، این استدلال را مطرح کردهاند که ایران فقط جسارت خواهد یافت در فعالیتهای بیشتر از جمله برنامه موشک بالستیک شرکت کند که همچنان در کنار دیپلماسی هستهای پیشرفت میکند. نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل از توافق تازه انتقاد و پیشبینی کرده است که از توافق اولیه ضعیفتر خواهد بود و هشدار داده برخی بندهای اصلی آن در دهه بعد منقضی میشود و ایران را در "مسیر سریع غنی سازی در رده تسلیحاتی" قرار میدهد.
او افزود: "برای اسرائیل و همه نیروهایی که به دنبال ثبات خاورمیانه هستند، این توافق چنانچه به نظر میرسد، به احتمال زیاد خاورمیانهای خشونت آمیزتر و بی ثبات تر را ایجاد میکند."
اما بنت از ورود به کارزار تحریک آمیز علنی نظیر آنچه بنیامین نتانیاهو مقام قبل از او دنبال میکرد و در تلاش برای برهم زدن مهمترین ابتکار عمل دیپلماتیک رییس جمهوری وقت باراک اوباما برای خاورمیانه، در کنگره نطقی به شدت تند ایراد کرد، خودداری کرده است.
حامیان توافق اذعان دارند که این توافق احتمالاً کامل نیست اما میگویند جایگزین آن بدتر است: دولت ایران با محدودیتهای کم برای فعالیتهای هستهای رها میشود و تقابل بیشتر و احتمالا جنگ وجود خواهد داشت. آنها اشاره میکنند کارزار فشار حداکثری که دولت ترامپ آغاز کرد، اشتباهی وحشتناک بود و به تهران پوشش سیاسی برای محدود کردن نظارت بینالمللی داد و این کشور را با ذخایر اورانیوم به شدت غنی شده رها کرد و همه اینها زمان دستیابی این کشور را به ساخت بمب هستهای کوتاهتر کرد.
ژنرال کنت مکنزی رییس وقت فرماندهی مرکزی آمریکا در اواسط مارچ به خبرنگاران گفت: "ما نمیخواهیم ایران سلاح هستهای داشته باشد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف احتمالاً از طریق راه حل مبتنی بر مذاکره است. این امر مشکلات دیگر رفتار ایران در عرصه (خاورمیانه) را حل نخواهد کرد و من فکر نمیکنم کسی در دولت آمریکا این واقعیت را نداند" اما "اگر شما بتوانید بحث سلاح هستهای را از روی میز بردارید، اینکه دیگر نباید نگران آن باشید، ظرفیت قوی محسوب میشود."
ریچارد گلدبرگ، مشاور شورای امنیت ملی ترامپ که مسئول اجرای کارزار ضد ایران بود این انتقاد را رد کرد که سیاست رییس جمهور قبلی نتوانست ایران را مهار کند.
گلدبرگ گفت: "من این ایده را که کارزار فشار حداکثری ناکام بود، رد میکنم" و استدلال کرد ایران پس از انتخاب جو بایدن به ریاست جمهوری تقابل خود را با آمریکا شدت بخشید و غنیسازی اورانیوم و حمایت خود را از نایبانش که به نیروهای آمریکایی و متحد در منطقه حمله میکنند، افزایش داد. "ما از ژانویه ۲۰۲۱ فشار حداکثری نداشتهایم."
ایران بر اساس مفاد توافق هستهای ۲۰۱۵، فقط اجازه داشت اورانیوم با غنای پایین شامل یو-۲۳۵ با غنای ۳.۶۷ درصد داشته باشد. یک سال بعد ترامپ از این توافق خارج شد و ایران شروع به افزایش سطح غنی سازی خود تا ۴.۵ درصد و توسعه سانتریفوژهای پیشرفتهتری کرد که قادرند فعالیتهای غنی سازی را مغایر با توافق اولیه، شتاب بخشند. ایران اولین بار در ژانویه ۲۰۲۱ و در روزهای پایانی دولت ترامپ اعلام کرد سرگرم غنی سازی در سطح ۲۰ درصدی است. از آن زمان تهران غنیسازی ۶۰ درصدی را هم شروع کرده است که از نظر فنی فاصله کمی تا غنی سازی در سطح ۹۰ درصدی که رده تسلیحاتی محسوب میشود، دارد.
هنری رُم تحلیلگر مسائل ایران در گروه یورآسیا گفت هرچند عرضه توافق نهایی به عنوان یک دستاورد کامل دیپلماتیک بسیار چالش برانگیزتر خواهد بود، مخالفان کنگره رای لازم برای متوقف کردن آن ندارند.
وی گفت: "صرف نظر از اینکه شما چطور این توافق را ببندید، خطری منطقهای وجود دارد. ایرانیها منابع مالی جدید زیادی خواهند داشت و بخشی از آن در اختیار نایبان منطقهای آنها قرار میگیرد." رم افزود با این حال نمیتوان پیشبینی کرد نتیجه آن به عنوان مساله اساسی در انتخابات میان دورهای آمریکا خود را نشان دهد. او گفت: "در حدی که تحلیلگران ایران مایلند فکر کنند مساله آنها در مرکز جهان قرار دارد، من شواهد زیادی ندیدهام از اینکه رایدهندگان هم این مساله را تا این اندازه جدی بگیرند."/منبع: اقتصاد آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید