گزارشی از شوی تبلیغاتی جدید تل آویو علیه قدرت دفاعی ایران
رژیم صهیونیستی اخیراً تصاویری از رهگیری دو فروند پهپاد متعلق به جبهه مقاومت را بعد از تقریباً یک سال منتشر کرده است که نگاهی به جزئیات تصاویر و نحوه رهگیری این پرندهها، ضعف جدی گنبد آهنین را نشان میدهد.
به گزارش مشرق، در روزهای اخیر بار دیگر دو موضوع مهم با محوریت جمهوری اسلامی ایران و رژیمصهیونیستی، مدنظر رسانهها و کارشناسان قرار گرفته است. موضوع اول شهادت دو مستشار سپاه پاسداران در سوریه است که ناجوانمردانه توسط این رژیم به شهادت رسیدند و انشاءالله طبق وعده پاسداران انقلاب، صهیونیستها تاوان آن را به نحو مقتضی و مؤثر خواهند داد، اما در کنار آن، اسرائیلیها در روزهای اخیر با انتشار تصاویری، ادعای رهگیری یک پهپاد ایرانی را مطرح کردهاند که بنا به اعتراف آنها، در حال نزدیک شدن به سرزمینهای اشغالی بوده است. نکته مهم این اعلام آن است که عملیات رهگیری توسط جنگندههای اف۳۵ رژیم صهیونیستی انجام شده که با توجه به این ویژگیها، اقدام مذکور از چندین منظر قابل توجه و بررسی است.
برای فهم بهتر داستان اخیر باید به ۱۳آذر سال۱۳۹۰ برویم؛ روزی که شاید یکی از مهمترین حوادث در حوزه دفاعی ایران رخ داد و یک فروند پهپاد جاسوسی آرکیو۱۷۰ساخت امریکا که وارد حریم سرزمینی کشور ما شده بود، در تور سیستمهای جنگ الکترونیکی سپاه قرار گرفت و تقریباً به سلامت در شرق کشور به زمین نشست. دست پیدا کردن ایران به این پهپاد که میتوان گفت لبه فناوری بدون سرنشین در جهان امروز بود، یک موقعیت منحصربهفرد را برای کارشناسان ایرانی ایجاد کرد تا از نزدیک با این تکنولوژی آشنا شوند. ایران قبل از رسیدن به این غنیمت پرارزش نیز کشوری فعال و پیشرو در حوزه پرندههای بدون سرنشین بود ولی رسیدن به «جانور قندهار» به صورت جدی ایران را در این رقابت پیش انداخت.
ایران از همان دوران برنامه مدونی را نه فقط برای دستیابی به اصرار این پهپاد آغاز نمود بلکه بحث مهندسی معکوس و ساخت نمونههایی بر اساس این پرنده بدونسرنشین را نیز آغاز کرد. صنایع دفاعی کشور ابتدا یک نمونه ۱۵درصد از اندازه واقعی این پهپاد را ساختند و در سال ۱۳۹۳ پروسه ساخت دو نمونه ۴۰درصد از پهپاد آرکیو۱۷۰ با نامهای شاهد ۱۴۱ و شاهد ۱۶۱ آغاز میشود. مدل اول دارای موتور پیستونی و مدل دوم دارای موتور جت است. در سال ۱۳۹۴ نیز ساخت نمونههای ۶۰درصد به اسم شاهد ۱۸۱ و ۱۹۱ انجام میشود که در اینجا هم مدل۱۸۱ مجهز به موتور پیستونی و مدل۱۹۱ نمونه مجهز به موتور جت است.
بر اساس تصاویر منتشرشده توسط صهیونیستها، این بار سامانههای پدافندی و راداری آنها با یک پهپاد مجهز به پیشران پیستونی طرف بودهاند که ظواهر امر نشان میدهد پرنده مورد استفاده در این عملیات، شباهتهایی به شاهد ۱۸۱ یا ۱۴۱ داشته است.
آشنایی با شاهد ۱۴۱ و شاهد ۱۸۱
شاهد ۱۴۱ یک پهپاد با اندازه ۴۰درصد نسبت به آرکیو۱۷۰ امریکایی است و در کنار بحث استفاده از موتور پیستونی امکان حمل حداقل دو تیر از خانواده مهمات مینیاتوری مثل سری سدید را دارد. شاهد ۱۸۱ پهپاد شناسایی، مراقبت و رزمی است که نمونه ۶۰درصد و موتور آرکیو۱۷۰ است و طی سالهای گذشته به صورت انبوه در نیروی هوافضای سپاه تولید شده است. این پهپاد با برد هزارو ۵۰۰ کیلومتر، مداومت پروازی ۵/۴ ساعت، سقف ارتفاع پروازی ۲۵هزار پا و دارای بیشینه وزن برخاست ۵۰۰کیلوگرم است که توان حمل دو تیر بمب هدایتشونده از سری سدید را دارد. این پرنده بدون سرنشین مسلح نیز بر اساس الگوبرداری از پهپاد آرکیو۱۷۰ غنیمت گرفته شده از امریکا تکمیل شده است و از پیشران توربوپراپ بهره میبرد.
نکته جالب اینکه صهیونیستها ادعا کردهاند پهپاد مورد نظر، شاهد ۱۹۷ با سرعت ۲هزار کیلومتر بر ساعت است. سوای اینکه تا به امروز پهپادی به نام شاهد ۱۹۷ توسط ایران معرفی نشده است، این مسئله که چطور یک پرنده بدون سرنشین مجهز فقط به یک موتور پیستونی میتواند به سرعت بیش از ۵/۱ ماخ! برسد هم از جمله شاهکارهای فنی و اطلاعاتی است که به نظر فقط از صهیونیستها برمیآید و نشان میدهد علاوه بر سردرگمی آنها برای کشف حقیقت، تلاش دارند خود را در این عملیات، پیروز نشان دهند.
روایتی از نفوذ به سرزمینهای اشغالی
آنچه صهیونیستها در خصوص این عملیات گفتهاند این است که پروسه شناسایی و انهدام پهپاد وارد شده به سرزمینهای اشغالی، در تاریخ ۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۹۹ رخ داده است و طی آن و بر اساس تصاویر، دو پهپاد به اعتقاد آنها ایرانی، توسط جنگندههای اف ۳۵ اسرائیلی رهگیری و سرنگون شدهاند، همچنین آنها مدعی شدهاند پهپاد سوم نیز توسط جنگ الکترونیک ساقط شده است. در عین حال اسرائیلیها ادعا کردهاند در پروسه شناسایی و رهگیری این پرندههای بدون سرنشین، این اهداف را به وسیله سیستمهای شناسایی و مراقبتی زمینپایه تحت نظر داشتهاند، البته باید توجه داشت تأکید صهیونیستها درباره شناسایی این پهپادها توسط سامانههای زمین پایه، کاملاً با روایت کلی ماجرا تناقض دارد؛ اگر این رهگیری به صورت موفق و ادامهدار بوده است، مشخصاً امکان ارسال اطلاعات به سیستمهای تسلیحاتی و شلیک و انهدام از یک سامانه زمینپایه مثل سری گنبد آهنین یا فلاخن داوود، گزینه ارزانتر و سادهتری نسبت به پرواز اف۳۵ به حساب میآید، اما حالا که بحث رهگیری هوایی به میان میآید پس یعنی یا روایت شناسایی و تعقیب زمینی دقیق نبوده است یا سیستمهای زمینپایه اسرائیلی توان درگیری با هدف جدید را نداشتهاند.
نکته جالب دیگر اینکه تصاویر منتشرشده توسط صهیونیستها از پهپاد مورد نظر، از دید سیستم اپتیکی موسوم به EOTS یا سامانه تصویربرداری کلاه خلبان در جنگنده اف۳۵ است. در این مرحله دقیقاً نمیدانیم از چه سلاحی برای این درگیری استفاده شده است ولی به دلیل اثر کم گرمایی هدفی مثل پهپادهای مورد نظر، معمولاً ترکیبی از اطلاعات به دست آمده از سامانههای اپتیکی به موشکهای هدایت راداری سری امرام منتقل شده و عملیات پرتاب موشک انجام میشود. یک سؤال مهم دیگر در خصوص این درگیری این است که چرا اسرائیلیها از دیگر پلتفرمهای پروازی خود مثل اف۱۵ و اف۱۶ استفاده نکردهاند؟
مشخصاً هزینه استفاده از این جنگندهها برای عملیات اینچنینی پایینتر است. شاید تنها پاسخ قابل ارائه در این خصوص این است که اصولاً دیگر پرندههای اسرائیلی، حتی با سیستمهای جستوجوگر اپتیکی نیز توان یافتن این هدف را نداشتهاند و اسرائیلیها مجبور به وارد کردن پیشرفتهترین جنگنده خود به میدان شدهاند. در عین حال بر این مسئله نیز در رسانههای غربی تأکید شده که این درگیری اولین رزم واقعی جنگنده اف۳۵ در شرایط جنگ هوا به هوا بوده است.
تمرین یا نبرد واقعی، مسئله این است!
بر اساس تصاویر منتشر شده توسط صهیونیستها آنچه از برخی از این پهپادها به دست آمده است، تعداد سلاح کمری بوده و مشخصاً و با نگاهی به وضعیت تسلیحات سبک در اختیار نیروهای مبارز در غزه مشخص میشود رساندن تعدادی اسلحه کمری به این منطقه با پهپادی به این شکل، قصد اصلی نبوده و صرفاً یک آزمایش برای امکان رساندن برخی محمولههای کوچک ولی خاص برای این منطقه است. این پروسه هم برای نیروهای مقاومت و هم برای صهیونیستها، درسهای مهمی به همراه دارد، اما مهمترین درس آن، این بود که آنچه در این میان توسط اسرائیلیها به میدان آمد، نهایت توان رهگیری و دفاع هوایی آنها بود ولی آنچه قدرتی همچون جمهوری اسلامی ایران بتواند به میدان بیاورد، صدها بار سریعتر، مدرنتر و پیچیدهتر از مدلهای کوچک و مجهز به موتور پیستونی همچون پرندههای فوق است.
همان طور که گفته شد حادثه مورد نظر در اسفند ماه سال۱۳۹۹ رخ داده و قطعاً ارزش عملیاتی خاصی برای اسرائیلیها نداشته است و میتوان به خوبی متوجه شد، نیروهای مقاومت در حال تست سیستمهای دفاع هوایی در سرزمینهای اشغالی بودهاند، اما سؤالی که مشخصاً پیش میآید این است که چرا امروز و تقریباً بعد از یک سال از این حادثه اقدام به انتشار این تصاویر کردهاند؟ دلایل مختلفی در خصوص این اقدام میتوان متصور شد که مهمترین آنها، مشکلات داخلی رژیم صهیونیستی و تلاش برای بزرگنمایی اقدامات پهپادی برای انحراف افکار عمومی، تلاش برای تهدید نشان دادن ایران در آستانه به نتیجه رسیدن مذاکرات برجامی یا تحتالشعاع قرار دادن قدرت پهپادی ایران در ایام رونمایی از شهر پهپادی سپاه پاسداران است.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید