تحلیل از چپ و راست؛
درباره یک فایل صوتی
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
از دشمن انتظاری نیست شما را چه میشود؟
حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان نوشت: « این فایل صوتی دو سال قبل منتشر شده و پاسخ روشنگرانهای هم دریافت کرده بود و اکنون پس از دو سال بار دیگر و این بار از سوی رادیو آمریکا باز نشر شده و علاوهبر شماری از مدعیان اصلاحات، تقریباً تمامی رسانههای غربی و عبری و عربی برای مقابله با سپاه به آن پرداخته و هنوز هم این هجوم همهجانبه ادامه دارد. چرا؟ بخوانید! ... در این فایل صوتی طرف مکالمه سردار جعفری (فرمانده سابق سپاه) گزارشی از یک سوءاستفاده و فساد مالی که در یکی از شرکتهای پوششی سپاه اتفاق افتاده بود را به فرمانده سپاه ارائه میکند. تا اینجای ماجرا بسیار طبیعی است و گزارش فساد مالی به فرمانده سپاه نه فقط ناپسند و مذموم نیست، بلکه اقدامی پسندیده و حاکی از مسئولیتشناسی طرفین مکالمه نیز هست. ... سردار جعفری، فرمانده وقت سپاه بعد از استماع گزارش و اطمینان از صحت آن بلافاصله، دستور عزل شریفی - شخص سوءاستفادهکننده- را صادر کرده و او را به دستگاه قضایی معرفی میکند. ... دستگاه قضایی شخص سوءاستفادهکننده را تحت پیگرد قضایی قرار داده و حکم جلب او را صادر میکند. این نکته نیز نشانه سلامت دستگاه قضا و جدیت در پیگرد مفسدان اقتصادی است و صدالبته افتخارآمیز نیز هست. ... فرمانده وقت سپاه، مدیران ذیربط و آقای قالیباف باید در مقابل فساد اقتصادی مورد اشاره چه اقدامی انجام میدادند که ندادهاند؟! شریفی نیز مانند سایر مفسدان اقتصادی دست به فساد زده و از سوی سپاه عزل و معرفی و بازداشت شده. عزل و تحویل وی به دستگاه قضا و بازگرداندن او از خارج کشور نشانه سلامت و پاکدستی سپاه است یا...
ادعای مقابله با فساد برخی از مدعیان اصلاحات قبل از آنکه تعجبآور باشد، خندهدار است. ظاهراً خودشان را به فراموشی زدهاند و اصرار دارند به یاد نیاورند که دوستان و همحزبیهای آنها بالاترین رکورد فسادهای کلان اقتصادی را دارند.»
درباره یک فایل صوتی
محسن مهدیان در روزنامه همشهری نوشت: «یک فایل صوتی اخیرا منتشر شده است که در آن یک مسوول سابق سپاه به جمعی از مسوولین تهمت فساد اقتصادی می زند. این فایل صوتی را نمونه ای بگیریم از لاابالی گری نقد و مطالبه در فضای مجازی. مرورکنیم. نکته مهم در این فایل صوتی که سالها پیش منتشر شده است چیست؟ مجموعه ای از گزارش ها و اتهامات به برخی از مسوولین کشور. فرض کنید همان روزها این صوت را گوش دادید. احتمالا برای تان سوال می شود که ماجرا چیست؟ آیا اتهامی که مطرح شده درست است؟
ابتدا یک سوال؛ هرکس هرچه گفت می شود دلیل؟ چه کسی باید سند بیاورد؟ آنکه تهمت می زند یا آنکه تهمت شنیده است؟ مجموعه ای از ادعاها در یک صوت می شود سند فساد دیگری؟ عبور کنیم.
اما چند روز بعد از اینکه فایل رو گوش دادید مشخص می شود فرد مدعی در این فایل صوتی به دلیل گزارش های غلط برکنار شده است. جالب نیست؟ پیش رویم. مدتی بعد مشخص می شود اتهاماتی که مطرح شده است در گزارش شورای شهر اصلاح طلب مطرح و توسط وزارت کشور اصلاح طلب رد شده است. بازهم کافی نیست؟ مدتی بعد مشخص می شود دادگاهی برگزار شده است و همه اتهامات به مسوولین در این فایل صوتی را رد کرده است و متهمین اصلی محکوم شدند. احتمالا شبهه رفع می شود. نمی شود؟
جالب اینکه مدتی بعد فرد دیگری در شورای شهر سابق که اتهاماتی مشابه زده است، در دادگاه محکوم می شود. به قاعده عقل وقانون حق و ناحق تعیین تکلیف شده است. حالا فرض کنید چند سال بعد یک نفر از راه برسد و همان فایل صوتی را به شما بدهد و با هیجان کودکانه ای بگوید سند جدید یافتم از فساد مسوولین. مضحک نیست؟
این فایل صوتی مهم نیست. این اخلاق ظالمانه در فضای مجازی است که نگران کننده است.
چند نکته:
یکم. اولا محکمات را رها نمی کنند و ظن و گمان را بچسبند. فرض کنید دادگاهی هم نبود که اتهامات را بررسی کند. واقعا به همین سادگی با ادعایی در یک فایل صوتی می شود یک مسوول را فاسد نامید؟
دوم. مدعی برکنار شده است. اتهامات در دادگاه رد شده است. اتهام زننده دیگری محکوم شده است. الان چه کنیم؟ باز هم تکرار کنیم؟ نکند دادگاه هم ظالم است؟ آنوقت به چه کسی باید اعتماد کرد؟ سنگ روی سنگ بند می شود؟ رسانه اهریمنی، متناسب ذاتش عمل می کند؛ مدعیان داخلی چه؟!
و در نهایت؛
شبهه را نگذاریم بماند. برای مردم توضیح دهیم. کسانی که در این فایل صوتی طرف اتهام هستند، کم نگذارند. پاسخگو باشند. ظلم نمی ماند و کف روی آب است.»
منشوری برای حرکت به سوی تمدنسازی
روزنامه جوان نوشت: « با سپری شدن ۴۰ سال از عمر پربرکت انقلاب اسلامی ایران و در سالگرد پیروزی آن، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب، اقدام به نگارش بیانیه گام دوم انقلاب نمودند که در عین اجمال، کامل و گویاست و با در برداشتن موارد آمده در زیر یک سند راهبردی برای تکمیل فرایند انقلاب اسلامی در ۴۰ ساله پیشرو به حساب میآید؛
۱. بیان چرایی و چگونگی بروز و ظهور انقلاب اسلامی ایران به عنوان تجربهای جدید و بدون سرمشق گرفتن از سایر انقلابها.
۲. بیان برخی چالشها، موانع و دشمنیها علیه انقلاب اسلامی و نظام انقلابی برآمده از آن.
۳. اشاره به پیشرفتها و دستاوردهای انقلاب اسلامی.
۴. ارائه توصیههای راهبردی و مهم برای ادامه و تکمیل روند انقلاب اسلامی.
... این سند نویدبخش، طی فرایند انقلاب در چشم انداز پیشرو با سهولت و سرعت بیشتر است که در پیوند با عوامل زیر قابل فهم میباشد:
۱. فراهم شدن بسیاری از زیرساختهای پیشرفت و حرکت در ابعاد سخت افزارانه و نرم افزارانه در ۴۰ سال گذشته.
۲. انباشت تجارب مدیریتی و دانش تجربی حاصل از تلاش جهادی نسلهای گذشته انقلاب.
۳. ارتقای سطح دانش، ایمان و بصیرت نسل جوان فعلی و تربیت شده در نظام انقلابی. معنای موارد آمده در فوق، زمانی شفافتر و دقیقتر خواهد بود که به یاد داشته باشیم، نسلهای گذشته نه در شکلگیری انقلاب اسلامی و نه تشکیل و تثبیت نظام سیاسی برآمده از انقلاب، هیچ تجربه پیشینی، الگو و راه طی شدهای نداشته و حرکت خود را براساس انگیزه و تکلیفی درونی پیش برده و از این رو هزینهها و زحمات سنگینی را متحمل شدهاند. اما نسل جوان امروز میتواند از آن تجارب گرانسنگ برای ادامه راه بهره ببرد و به پیشرفتها شتاب بیشتر ببخشد.
البته همانگونه که پیش از این دشمنان انقلاب و نظام انقلابی، با تصور شکست و خاتمه آن از هیچ فشار، تهدید و جنایتی فروگذار نبودند، در ادامه نیز باید دشمنیها و سنگاندازیها را متصور بود. از اینرو نسل جوان امروز نیز باید ایمان و انگیزه دینی و جهادی لازم را برای ورود به عرصه مدیریت تقویت و خودسازی را لازمه جامعهپردازی و تمدنسازی بداند. همانگونه که نسل جوان آغازکننده انقلاب اسلامی و تشکیلدهنده و تثبیتکننده نظام انقلابی، قبل از هر دانایی و تواناییای به خودسازی پرداخته و معنویت را پایه تمامی حرکتهای جهادی خود قرار داده و درخشیدند، به حساب میآید.
بالاتر و مهمتر از این، ایران قدرتمند که به این سطح از موفقیت و پیشرفت در عرصه دفاعی و نظامی و آن هم در شرایط جنگ و مبارزهای مداوم و تحریمهای شدید رسیده نه تنها الگویی برای پیشرفت بلکه الگویی برای استقلال و پیشرفت همزمان شده است و الهامبخش سایر ملتهایی گردید که به دنبال رهایی از سلطه دیگر قدرتها بوده و یا به تداوم حمایت دیگران و یا به عبارتی وابستگی در قدرت دفاعی دچار تردید شدهاند.
در سطح داخلی نیز این میزان از پیشرفت و اقتدار دفاعی برای تمامی ایرانیان، به ویژه نسل جوان که درعرصههایی سطح پیشرفتها با انتظامات آنها فاصله دارد، نه تنها امید بخش بلکه مولد اعتماد به نفس اثبات توانایی و ایجاد انگیزه برای تلاش و حرکت است و این همان راز نگرانی دشمنان ایران اسلامی و رمز هراس آنان از ایران و ایرانیان است.
اما در مقابل این هراس و کینه دشمنان، تمامی علاقهمندان به عزت ملی و دارندگان غیرت دینی و ملی با نگاه به دستاوردها و پیشرفتها در عرصه اقتدار دفاعی و توان نظامی کشور، احساس سربلندی کرده و برای ابراز خرسندی و احترام به پدیدآورندگان آن که شهدا در صف اول آنان هستند، در جشن ملی پیروزی انقلاب، شرکت نموده و اقتدار ایران اسلامی و مرگ دشمنان آن را فریاد میزنند.»
فضای مجازی و آسیبها
عباس عبدی در یادداشتی برای «اعتماد» نوشت: « فضای مجازی ظرفیت آن را پیدا کرده تا هر گاه خواستیم مفری برای فرار از بار مسوولیت پیدا کنیم، آن را به عهده فضای مجازی بیندازیم. از جمله قتل فجیع یک خانم در اهواز را به عهده آن انداختند ... مساله این است که این رفتارها از جمله فرار دختران و زنان از خانه مربوط به سالهای اخیر نیست، پیش از انقلاب هم وجود داشت، بسیاری از زنان اماکن خاص فراریهای از خانه به ویژه از شهرستانها بودند. آن زمان تقصیر کی بود؟ ... به نظر میرسد که در برابر پیشرفتهای فناوری نباید موضع انفعالی و دفاعی گرفت و خواهان محدودیت شد، چون منافع آن بسیار زیاد و وجودش ضرورت پیشرفت است و هزینههای آن از جمله استفاده افراد شرور و مجرمین را باید از طریق سازوکارهای درونی آن و نیز آموزش و فرهنگسازی کنترل کرد. بدون تردید اگر آن خانم مقتوله تماس اینترنتی نداشت به آن رابطه کشیده نمیشد، ولی به احتمال فراوان مثل نسلهای پیش از خودش از طریق دیگر به ایجاد رابطهای عاطفی اقدام میکرد. مشکل اینجاست که اگر دختر ۱۲ ساله را شوهر دهید و زندگی زناشویی برای او از زمانی آغاز شود که باید سرگرم آموزش و تفریح و بازی باشد، در این صورت او را وارد سیاهچالهای خطرناک کردهاید و همزمان به دست او نیز یک وسیله خطرناک مثل تلفن هوشمند دادهاید. در اینجا، مسوولیت اصلی به عهده اینترنت نیست، اینترنت هم مثل خودرو فقط سرعت حمل و نقل را زیاد میکند و اگر کسی خواست فرار کند، از این طریق عمل خواهد کرد، ولی از هر یک میلیون مسافر شاید یک نفر قصد فرار داشته باشد. بنابراین مشکل اصلی، رویکردی است که نسبت به پدیدهها و فناوریهای نو وجود دارد. رویکرد شکستخوردهای که از زمان ورود هر فناوری به ایران با مخالفت محافظهکاران مواجه میشد، حتی آن را حرام میدانستند، ولی تاکنون سابقه نداشته که بتوان جلوی پیشرفت حتی یکی از فناوریها را گرفت؟ چون پیشرفت آن متناسب با نیاز بشر است. چیزی که نیاز بشر است نمیتوان راهش را سد کرد. هر گونه مقاومت در برابر آن فقط روح و جسم را فرسوده میکند، سپس در برابرش کوتاه میآیند و منفعل میشوند. بهترین راه، استقبال از فناوری است، طبعا میتوان مردم را برای کاهش عوارض سوءاستفاده از آن همراه کرد و بدون کاربرد روشهای گرفتن و بستن و جمع کردن و مجازات نمودن، استفاده صحیح از آن را ترویج کرد و جلوی تبعات منفی آن را گرفت یا کم کرد. بهطور قطع باید گفت که دشمنی با اینترنت و فضای مجازی حتی از دشمنی با روزنامه و رادیو و تلویزیون هم بیثمرتر است.»
طعم شیرین فناوری
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در روزنامه ایران نوشت: «امروزه فضای مجازی و خدمات مبتنی بر فناوری ارتباطات و اطلاعات تمامی عرصههای زندگی بشر از اقتصاد، آموزش و امنیت گرفته تا فرهنگ و اجتماع را تحت تاثیر خود قرار داده است. در یک کلام زندگی بشر امروزی با این فناوری مهم گره خورده است و هر روز ظرفیتهای تازهای را برای جامعه بشری به ارمغان می آورد. دو سال پیش در چنین روزهایی، ترس از کرونا، به همراه سیلی از پیشبینیهای غمانگیز و نگرانکننده، همه جهان را در وحشت فرو برد. با همه مصائبی که مردم سراسر جهان پس از شیوع این ویروس منحوس تحمل کردند اما به مدد توسعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی امکان دورکاری، توسعه کسب و کارهای آنلاین و خدمات عمومی برخط فراهم شد و سیاستگذاران و مردم توانشان را برای مهار این بحران جهانی ارتقا دادند.
در کشور ما، توسعه زیرساختهای ارتباطی در تمام سالهای پس از دفاع مقدس با قدرت و قوت ادامه یافته و فاصله ورود نسلهای جدید فناوریهای ارتباطی با نسخههای ارائه شده در جهان مدام کمتر و کمتر شده است. با آنکه ارتباطات ثابت، خاستگاه اصلی خدمات ارتباطی در سراسر جهان است اما موج جذابیتها و قابلیتهای ارتباطات همراه، همه را دربرگرفته و با سرعت کمنظیری رشد کرده است. هماکنون حدود 135 میلیون کاربر ارتباطات سیار در ایران وجود دارد و با ورود هر نسل تازه، کاربران خدمات پهنباند، تجربیات تازهتر و لذتبخشتری را تجربه میکنند.
بستر اصلی ارائه خدمات پهنباند در جهان، با وجود توسعه شبکههای سیار، کماکان بر دوش ارتباطات ثابت است که میتواند فارغ از محدودیتهای منابع فرکانسی در ارتباطات سیار، سرعتهای چندصد مگابیت بر ثانیه را نیز برای کاربران فراهم کند. هم اکنون متوسط جهانی سرعت پهنباند در شبکه ثابت حدود دو برابر شبکه سیار است.
در دو دهه گذشته در کشور ما، به دلایل متعدد، توسعه شبکه ثابت از روند منطقی و طبیعی توسعه بازمانده و نقش ضروری خود را در ارائه خدمات پهنباند به اپراتورهای سیار داده است. سیاستگذاری غلط، شرایط اقتصادی و تحریمها، شرایط غیر رقابتی حاکم بر بخش ثابت و موانع سرمایهگذاری در این بخش اجازه نداده است تا شبکه فرسوده داخل شهرها از بستر مسی به شبکه فیبر نوری ارتقاء یابد.
اینک اجرای «پروژه فیبر نوری منازل و کسب و کارها» در دولت سیزدهم کلید خورده است. این پروژه ملّی و راهبردی که بر اساس آن قرار است تا پایان دولت سیزدهم بیست میلیون پورت فیبر نوری راهاندازی شود، جز با نقشآفرینی موثر دستگاههای اجرایی کشور و مشارکت دولت و بخش خصوصی و همراهی مردم امکانپذیر نیست.
در این سالها، دولت با احداث بیش از ۷۰ هزار کیلومتر شبکه فیبر نوری، وظیفه خود در طراحی شبکه ملی زیرساخت را به انجام رسانده، اما در داخل شهرها، این مأموریت بر عهده شرکت مخابرات ایران و سایر فعالان بخش خصوصی است که طبق برنامه ریزی های صورت گرفته در برنامهای سه تا چهارساله با عزم و اراده فعالان این بخش و حمایت دولت انجام خواهد شد.
رونمایی از نقشه راه ملّی پروژه توسعه ارتباطات ثابت پر سرعت مبتنی بر فیبر نوری یا FTTx که امروز با حضور فعالان بخش خصوصی، رسانهها و نمایندگان بخشهای مختلف حاکمیت به انجام میرسد، گامی بلند برای آغاز راهی دیگر است؛ راهی روشن که هدف غایی آن دسترسی مردم به ارتباطات پایدار، باکیفیت، پر سرعت و ایمن بر بستر شبکه ملی اطلاعات است تا از رهگذر آن با توسعه انواع خدمات بومی مورد نیاز جامعه و فراهم شدن بستر نشر محتواهای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی، طعم شیرین فناوری بیش از گذشته به هموطنان عزیز چشانده شود.»
پدیده درز اطلاعات در دنیای سیاست
علی میرزامحمدیدر یادداشتی برای «آفتاب یزد» نوشت: « در ماههای اخیر افشای فایلهای صوتی از گفتگوهای برخی مسئولین که محرمانه تلقی میشوند موجی از حاشیهها را به همراه داشته است. این موارد به عنوان جلوههایی از «پدیده درز اطلاعات» در جامعهشناسی رسانه در ابعاد مختلف قابل بررسی است. درز اطلاعات نه تنها در دنیای سیاست بلکه در دنیای نخبههای هنری و فرهنگی، و دیگر حوزهها میتواند مطرح شود؛ با اینهمه درز اطلاعات در دنیای سیاسی از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است. در این نوشتار بدون اشاره به مصادیق پدیده درز اطلاعات در داخل کشور، به برخی از ابعاد آن در دنیای سیاست پرداخته میشود.
پدیده درز اطلاعاتی، از پنج عنصر افشاگران یا درز دهندگان، افشاشوندگان، اطلاعات درز یافته، مخاطبان و رسانه افشاگر تشکیل یافته است. گمانهزنی درباره افراد درز دهنده و انگیزههای آنها بخشی از تحلیلها را شکل میدهد. افشاگران، اطلاعاتی از افراد یا طیفها و گروههای سیاسی در اختیار دارند که در قالب فایل صوتی، تصویری یا سند مکتوب قابل ارائه و انتشار است. آنها این اطلاعات را در اختیار رسانه افشاگر قرار میدهند و به این طریق این اطلاعات به بیرون درز پیدا میکند. اما رسانه افشاگر، معمولا هویت فرد یا افراد افشاگر را
فاش نمیکند. درباره انگیزه و اهداف درز اطلاعات میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تسویه حسابهای داخلی و جنگ قدرت در درون طیفها، برهم زدن
برساخت مسائل یا شخصیتها به این معنا که تصویری که از شخصیتها و رویدادها در ذهن افراد و رسانهها وجود دارد به چالش کشیده شود؛ بر هم زدن معادلات انتخابات؛ تحریک یا وادار کردن مقامات قضایی برای رسیدگی به تخلفات احتمالی؛ تحت تاثیر
قرار دادن افکار عمومی در جهت طرح مطالبات جدید.
از منظر جامعهشناسی رسانه درز اطلاعات نشان دهنده لایههای پنهان قدرت و رقابتهای ناسالم و شکاف قدرت در گروهها و طیفها و نهادهاست. از طرف دیگر، درز اطلاعات گاهی به این معناست که طیفهای قدرت طلب، از قدرت گیری و یا کاریزماتیک شدن
یا برجسته شدن برخی شخصیتها در هراس هستند و به شیوههای غیرمستقیم در پی تضعیف باور و برساخت عمومی درباره آنها هستند.
رسانههای انتشار دهنده اطلاعات درز یافته، انگیزهها و دلایل خود را در این پدیده دارند. آنها به احتمال از درز اطلاعات در ضدیت با ساختار حکومتی یا نهادهای خاص آن سود میبرند. این اطلاعات به خوراک و سوژههای رسانهای تبدیل میشود و موجی از حواشی رسانهای خلق میشود که در جذب مخاطب و رونق آنها
موثر است.
درز اطلاعات گاهی ناخواسته و گاهی هدفمند و از روی برنامه ریزی است. به عبارت دیگر گاهی درز اطلاعات توسط خود نهادها صورت میگیرد تا سناریوی از پیش طراحی شده خود را عملی کنند. گاهی درز اطلاعات جنبه فردی دارد و فرد درز دهنده به جهت در اختیار قرار دادن این اطلاعات پول و امتیاز دریافت کرده است و هیچ انگیزه سیاسی و یا رقابت جناحی و شغلی در میان نیست. درز هدفمند اطلاعات نشان میدهد افراد به دنبال باج گیری نبوده یا به احتمال به اهداف خود در باج گیری دست پیدا نکردهاند یا منافعی که در درز اطلاعات متصور میشود در مقایسه با منافع باج گیری احتمالی بیشتر تامین میشود.
در پدیده درز اطلاعات عنصر زمان بسیار کلیدی است. اطلاعاتی که در زمان طلایی خود درز پیدا نکنند اطلاعاتی سوخته و کمارزش از نظر رسیدن به اهداف افراد و گروهها خواهد بود. با اینهمه
درز اطلاعات در هر زمان، از نظر روشن کردن تحلیلها ارزشمند هستند. اما از نظر رسانهای، درز اطلاعات در زمان غیر طلایی موجب میشود افکار عمومی کمتر تحت تاثیر قرار گیرند.
افزایش درز اطلاعات و اهمیت یافتن آن در جامعه کنونی ایران، نشان میدهد بین گفتمان نخبگان و گفتمان عمومی شکاف وجود دارد. این شکاف موجب میشود که گفتگوهای محرمانه درز یافته از نظر عامه مردم چهرهای متفاوت از آنها نمایان کند؛ چهرهای که با انتقاد افکار عمومی همراه است. تشدید پدیده درز اطلاعات به عنوان نشانه رقابتهای ناسالم سیاسی در بین احزاب و بین گروهها و طیفهای سیاسی، خطر جدی برای کاهش سرمایه و اعتماد اجتماعی است. با اینهمه درز اطلاعات میتواند خود مقدمهای برای کنترل تخلفات و جلوگیری از فساد سیاسی و اقتصادی باشد.»
دیدگاه تان را بنویسید