هفتههای اخیر را از جهاتی میتوان دشوارترین روزهای دولت سیزدهم در صد و اندی روزی که زمام امور را در قوه مجریه به دست گرفته، دانست. همزمانی آغاز دور جدید گفتوگوهای وین به عنوان یکی از مسائل مهم و البته پرچالش در عرصه سیاست خارجی و تدوین بودجه 1401 به عنوان نخستین آزمون اقتصادی حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی و دولتمردانش باعث شد نخستین ارتباط جدی میان دولت و افکار عمومی شکل گیرد. هرچند 100 روز نخست دولت را میتوان 100 روز پرتحرک و مثبت ارزیابی کرد که شامل سفرهای استانی رئیسجمهور و وزرا و مدیران دولتی به اقصی نقاط کشور، عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای و انعقاد قرارداد گازی با ۲ همسایه شمالی کشورمان و جابهجایی بخش عمده مدیران اجرایی بود اما ۲ موضوع مذاکرات وین و تدوین بودجه 1401 نخستین آزمون دولت جدید و تازهنفس رئیسی در مواجهه با افکار عمومی، فضاسازیهای رسانهای و تضاد آرا و منافع به حساب میآید، چرا که برخلاف عمده تحرکات و اقداماتی که در 100 روز ابتدایی دولت مشاهده شده بود، این 2 موضوع هم با طیف کثیری از نظرات متفاوت در جامعه پیوند خورده و هم اینکه مردم آینده اقتصادی خود را تا حد زیادی تحت تاثیر سیاستهای دولت در این 2 موضوع میدانند. مضاف بر اینها عمده وعدههای انتخاباتی رئیسی نیز به تغییر مدیریت اقتصادی کشور، بهبود فضای کسبوکار و تغییر ریل سیاست خارجی مربوط میشد و انتظارات از دولت نیز در این باره بیش از سایر موارد است. بر این مبنا اقناع جامعه و مواجهه با روایتهایی که از سوی رسانههای مخالف دولت در جامعه پخش میشود را باید آزمون دشوار و تعیینکننده رئیسی در اصلاح و تقویت رابطه میان دولت سیزدهم و جامعهای دانست که بر اثر ناکارآمدیها و تجارب تلخی که در بازه 8 ساله روی کار بودن روحانی تجربه کرده، اعتماد خود به دولت را از دست داده است. شخص رئیسجمهور نیز در ماههای اخیر بارها بر اهمیت این موضوع و عزم دولتش برای همراه کردن مردم با تصمیمات دولت و جلوگیری از تکرار تجربه بحران بنزینی در دولت روحانی تاکید کرده است، البته تجربه موفق دولت در مدیریت افکار عمومی پس از حمله سایبری به جایگاههای سوخترسانی در آبانماه را میتوان شاهد مثالی از این عزم دانست که مانع عملیاتی شدن یک بحران امنیتی و ایجاد نارضایتی عمومی در سالگرد حوادث آبان 98 شد.
* اقناع عمومی؛ از وین تا بودجه 1401
آنچنان که گفته شد 2 وعده تغییر و اصلاح مدیریت اقتصادی کشور و تغییر ریل سیاست خارجی را افکار عمومی در مقطع زمانی کنونی در 2 موضوع تدوین بودجه 1401 و روند مذاکرات مورد قضاوت و ارزیابی قرار میدهد، از همین رو بیراه نخواهد بود اگر قضاوت افکار عمومی درباره بودجه 1401 و مذاکرات وین را پا به پای آورده نهایی دولت از این 2 میدان مهم و حیاتی به حساب آوریم. شواهد اما نشان از آن دارد که دولت در ارائه روایت دست اول و برقراری ارتباط با افکار عمومی در این 2 موضوع موفق نبوده است، به گونهای که به رغم تاکید چندباره دولت برای عدم تمایل به ادامه دومینوی خلق نقدینگی و اصلاح ارز ترجیحی به نفع طبقات پایین جامعه، کلیدواژه «بودجه ریاضتی» از نخستین ساعات ارائه بودجه 1401 به مجلس شورای اسلامی از سوی رسانههای اصلاحطلب تکرار شد و سوالات و نگرانیهای زیادی برای مردمی که معیشتشان در سالهای اخیر ضربههای سنگینی خورده، به وجود آورد. در این میان اما دولت توفیق چندانی در قانع کردن مردم نسبت به اصلاحات اقتصادی نداشت. در همین زمینه با توجه به تاثیرپذیری متقابل تصمیمات اقتصادی دولت و رفتار اقتصادی مردم، این که افکار عمومی نسبت به نقشه راه اقتصادی دولت به حدی از اقناع نرسد، میتواند برای دولت گران تمام شود. فعالیت گسترده رسانههای اصلاحطلب در داخل کشور و شبکه عظیم رسانهای ضدانقلاب در خارج از کشور و تقلا برای فرستادن سیگنالهای منفی میتواند جامعه را نسبت به سیاستهای دولت بدبین کند. از همین رو گفتوگوی دولتمردان با مردم و قانع کردن آنها نسبت به نقشه راه اصلاحات اقتصادی و تضمین دادن اثربخشی میانمدت این اصلاحات بر زندگی و معیشت عمومی، وظیفهای است که نباید نسبت به آن تاخیری شود.
یک ماه پیش بود که رئیسجمهور در حاشیه یکی از برنامههای سفر زنجان خبر از گام عملی دولت برای اصلاح وضعیت اقتصادی داد و گفت: «این اصلاح حتما با نظر نخبگان و اقناع مردم است، دولت در این زمینه شوک اقتصادی وارد نخواهد کرد و در اجرای تصمیمات و جراحیهای اقتصادی مردم را سهیم میکنیم، نه غافلگیر». در این زمینه البته دولت نیز باید با تدبیرسنجی مراقب باشد در پاتک رسانههای رقیب غافلگیر نشود و قاعده بازی را در مواجهه با افکار عمومی از دست ندهد. بیاعتمادی مردم نسبت به تصمیمات دولتمردان میراثی است که ترمیم آن هر قدر نیز دشوار و زمانبر باشد، باید با توجه دولتمردان پیگیری شود.
موضوع دیگری که از چند هفته قبل و پیش از داغ شدن موضوع بودجه 1401 ضعف ارتباطگیری و روایتپردازی دولت را مشخص کرد، مساله گفتوگوهای وین بود. در این زمینه در سطح داخلی رسانهها و نیروهای نزدیک به دولت سابق تمام تلاش خود را معطوف به تکرار گزاره شکست مذاکرات به بهانههای مختلف کردند و سعی میکنند از هر طریق ترمیم جایگاه دولت روحانی را در دستور کار قرار دهند. برای پی بردن به این نکته کافی است نگاهی به تعابیر رسانههای اصلاحطلب در 2 هفته اخیر انداخت که گزارههای ضدملی و همسو با منافع طرف غربی را برجسته میکنند و در حالی که وضعیت کنونی پرونده هستهای نشان از کارنابلدی تیم متبوع اصلاحطلبان در گفتوگوهای 8 سال گذشته دارد، پیشاپیش تیم مذاکرهکننده را برای نپذیرفتن زیادهخواهیهای طرف عهدشکن آمریکایی و درخواست تضمین برای عدم تکرار تجربه خروج یک طرفه از تعهدات، مورد شماتت قرار میدهند. از سوی دیگر ابهام درباره روند طی شده مذاکرات از سوی طرف ایرانی باعث شده رسانههای غربی دست برتر را در روایتپردازی از مذاکرات جاری در دست بگیرند. برای نمونه در حالی که هنوز چشمانداز روشنی از آینده مذاکرات و سرنوشت برجام وجود ندارد، رسانههای غربی با انتشار اخبار ضدونقیض تا حد زیادی ذهنیت مردم را نسبت به این مذاکرات شکل دادهاند.
ناگفته پیداست در چنین موضوعاتی انفعال و عدم اقناع عمومی دست طرف مقابل و جریان رقیب را برای جهت دادن به ذهنیت عمومی نسبت به تحولات آتی بازتر میکند.
* چالش روایت منسجم
دولت با گذر زمان بیش از پیش در جایگاه پاسخگویی به مطالبات عمومی قرار میگیرد و درباره «هست»ها بیش از «باید»ها مورد سوال قرار میگیرد. در چنین شرایطی هر قدر روایت دولت از اعتبار و گستره بیشتری در افکار عمومی برخوردار باشد، رئیسجمهور و دولتمردان نیز با آسودگی بیشتری میتوانند برنامه خود را پیگیری کنند.
جای خالی یک روایت منسجم از وضعیت موجود و استراتژی دولت برای رسیدن به یک موقعیت مطلوب و مورد پذیرش عمومی در ماههای اخیر به چشم آمده و در صورتی که نسبت به آن تدبیری اندیشیده نشود، دولت در آینده نزدیک بخش زیادی از توان و هزینه خود را باید صرف ابهامزدایی از برنامههایش کند. در همین زمینه «وطنامروز» اوایل مرداد سال جاری و پیش از آغاز به کار رسمی دولت سیزدهم نسبت به نیاز جدی دولت در روایت شرایط موجود و طریقه گذار از آن تذکر داده و در گزارشی با عنوان «امکانپذیری تغییر» نوشته بود: «اهتمام بر انجام اصلاحات مالی و تقویت اقتصاد مولد در برابر اقتصاد دلالی، سوژههای زیادی را برای رقبای دولت ایجاد میکند تا با استفاده از تعارض منافع ایجاد شده، رعب و هراس را در جامعه حاکم کنند. در این فضا تبیین صحیح برنامههای اقتصادی و اقناع عمومی برگ برنده دولت به حساب میآید. تجربه نوع مدیریت پرخسارت دولت دوازدهم در افزایش یکباره نرخ سوخت و عدم گفتوگو با مردم نباید در دوره ریاستجمهوری رئیسی تکرار شود. در نهایت رئیسجمهور باید به این واقعیت واقف باشد که هر موضع او در محیط سیال جامعه با قضاوتها و برداشتهای مختلفی روبهرو میشود، پس روایت هوشمندانه روایتی است که بیشترین ملاحظات اجتماعی در آن رعایت شده باشد».
با این حال آنچنان که در روزهای اخیر مشهود بود عدم ارتباطگیری و اقناع صحیح عمومی میتواند تصمیمهایی را که به نفع اکثریت مردم اتخاذ میشود هم با چالش مواجه کند. در چنین فضایی عنصر زمان و انباشت تدریجی پرسشهای مردم اهمیت روایت دولت را بیش از پیش عیان میکند.
دیدگاه تان را بنویسید