«فردا» گزارش میدهد
کارگزاران خودتخریبگر
«شرق» در گزارشی مواضع اقتصادی حزب کارگزاران را بررسی کرده و نوشته است: کارگزاران سازندگی خودتخریبگر است و این را خود برای ما نوشته است.
گروه سیاست سایت فردا - از وقتی انتخابات تمام شده اصلاحطلبان تقریبا به حاشیه رفتهاند. طبیعی هم هست، نه در قوا و ارکان قدرت موقعیتی به دست آوردهاند و نه رقابتی در پیش است. افول سرمایه اجتماعی و شکست در انتخابات اخیر هم مضاف بر علت شده تا مدتی را در رخوت و احتمالا فکر احیا به سر ببرند. در همین مدت اما بیشترین اخبار اصلاحطلبان حول محور حزب کارگزاران بوده است. همان حزبی که با موضع انتخاباتی خود و آن محافظهکاری ذاتیاش صدای برخی احزاب دیگر این جریان را درآورده بود. یک روز تغییر دبیرکل و امید به تغییر رویه کارگزاران و یک روز هم ذرهبین روزنامه اصلاحطلب روی مواضع اقتصادی این حزب؛ خلاصه که همچنان کارگزاران پر سروصداترین حزب اصلاحطلب است.
مثلا همین امروز که «شرق» خواسته مواضع اقتصادی احزاب سیاسی را بررسی کند، کارش را از کارگزاران شروع کرده است. محمد آزاد در گزارشی با تیتر « کارگزاران، محافظهکاری به سبک ایرانی» از فاصله گرفتن کارگزارانیها از مواضع ویترینیشان نوشته و آورده است: « نوشتن درباره حزب کارگزاران سازندگی ایران اسلامی و دیدگاههای اقتصادی آن بسیار جذاب است؛ چراکه مواضع اقتصادی این حزب چنان شفافیتی دارد که با خیالی آسوده میتوان درباره آن قضاوت کرد و نیازی به نیتخوانی و تفسیر ندارد»
وی درباره «سند مواضع» که در پایگاه اطلاعرسانی حزب کارگزاران موجود است، نوشته: «سندی کوتاه و خوشترکیب که برای حزبی در ایران یک امتیاز مثبت ثبت میکند. تشکیل و زادهشدن این حزب چنان به ما نزدیک است که نیازی به شرح آن نیست؛ اما کارگزاران با ورود تیم رسانهای و پذیرفتن اعضای جدید مشی اقتصادی کاملا مشخصی را پی گرفت که تا پیش از آن اگر هم پیگیری میشد، تئوریزه نشده بود»
در ادامه این گزارش و وقتی که به فصل اقتصاد سند مواضع کارگزاران رسیده، آمده است: «جدای از ادعای وجود تضاد در اندیشه کارگزاران این نوشتار ادعای دیگری هم دارد به این قرار که ورود «چپ فارس» به پروژه کارگزاران در خدمت پوشاندن این تناقض درآمد و مانع از این شد که تضاد درونی آن مشخص شود و به اطرافیان آن نشان دهد که برخی حرفها و نیز عملکرد این حزب چطور میشود که برای خود اطرافیان و متحدان سیاسی این حزب نیز تعجبآور است. تعجبی که با دقت به نوشته بسیار رسمی و کوتاه حزب یعنی متن «سند مواضع» نیز آشکار میشود و از این نظر باید امتیاز دومی هم به کارگزاران داد و آن صداقت است. حزبی که به قول اعضای آن حزب مهندسان است و عنوان شیکتر آن میشود حزب تکنوکراتها یا فنسالاران. نگاهی به سه گفتار از هفت گفتار سند مواضع حزب بیندازیم. به نظر میرسد در گفتار سوم مواضع حزب دچار تضاد میشود که دقت در چهار گفتار بعدی اگر آن تضاد را تشدید نکند، حداقل بلاموضوع میشود.»
گزارش نویس شرق ادامه داده: «در اولین بند سند مواضع که در متن مشخص نیست تاریخ نگارش آن چه زمانی است، کارگزاران در گفتار اول خود را حزبی «میانهرو» و «معتدل» میخواند و از نبود سابقه میانهروی در تاریخ سیاسی ایران شکوه میکند و در دومین بند سند، «آزادی» را «ارزش» و «روش» میخواند که در «همه ابعاد تشکیلاتی» مبنای کار است. .... در گفتار دوم دقتی بکنیم که در آن میخوانیم که حزب کارگزاران در«عینحال» که «حزبی ایدئولوژیک» نیست، یک «حزب لائیک» هم نیست و این دو تناقضی ندارند. البته این دو تناقضی ندارند، ولی نادقیق به کار رفتهاند.... در فصل سوم و درباره اقتصاد چنین مینویسند که: «کارگزاران نهاد اصلی اقتصاد را نهاد بازار آزاد رقابتی و غیرانحصاری میداند و گرچه برای دولت در توسعه نقش قائل است، اما این نقش را زمانی میپذیرد که دولت تنها در مرحله گذار جامعه از توسعهنیافتگی به توسعهیافتگی به موتور توسعه تبدیل شود؛ نه اینکه با انحصار، مانع از رشد بخش خصوصی شود و استقلال و اختیار و آزادی نهاد بازار آزاد رقابتی و غیرانحصاری را تهدید کند».
نگارنده(گان) متن اگر میخواستند به تضادی در متن خود ارجاع بدهند، نقطه درست آن در واقع اینجا بود. حزب کارگزاران از زمانی به بعد، در ویترین به حزبی لیبرال بدل شد و با محوریت تیم رسانهای و اعضای جدید این درونمایه در ادبیات حزب هرچه پررنگتر شد؛ اما در مواضع و در مواقعی حساس، با جدیت و به شکل آشکار مدافع قدرت در صحنه حاضر دولت بود. در میان هجمه چپگرایانه به مواضع راست افراطی حزب کارگزاران، نقد اساسیتر فراموش شد؛ یعنی ناهمخوانی درونی موضع کارگزاران. این را باید هدیه چپ ایران به کارگزاران دانست که از موضع برونمبنایی، چنان نقدهای آتشینی بر مواضع ویترینی کارگزاران انجام دادند و چنان گردوخاکی برخاست که چشمها بر تضادهای درونی مواضع با اعمال کارگزاران بسته شد. گرچه در این متن با تکیه بر مفهوم «توسعهیافتگی» گویی مجوزی برای حمایت از دولتی حداکثری، حداقل تا رسیدن به توسعه فراهم شده است، اما میدانیم مفاهیم و کلمات روی کاغذ به هر شکل ممکن میتوانند وارد شوند و پی هم بیایند، ولی در واقعیت لزوما بازتابی مشابه ندارند و اینچنین است که کارگزاران واقعی عملا بدل شده است به حزبی که در مواضعی بسیار حساس، لگد به ایدههای ویترینیاش میزند.»
محمد آزاد در جمع بندی این گزارش آورده است: «کسی که حتی بنا بر تعریف خود به «حقوق فطری» و «حقوق بشر» معتقد است و مکمل آن «مالکیت خصوصی» و «نهاد خانواده» را از اصول خود میداند و از بازار آزاد رقابتی دفاع میکند، یک لیبرال کلاسیک است؛ یعنی حتما و لابد به دموکراسی حداکثری باور دارد؛ نه به این دلیل که اندیشهها یک بسته ازپیشآماده هستند که به شکل کمبو و دستهجمعی فروخته میشوند، بلکه به این دلیل ساده که بازار آزاد رقابتی، حقوق فطری و حرمت مالکیت خصوصی بدون وجود دموکراسی مقدور نیست. به شکل تجربی، امواج ضددموکراتیک در بسیاری از نقاط دنیا به نقض مستقیم مالکیت خصوصی و ازبینرفتن حقوق فطری و حاکمیت ایدئولوژی منتهی شدند. دموکراسی کلاسیک، بازتاب سیاسی بازار آزاد کلاسیک است. به گفتار نخست سری بزنیم و برگردیم. «جان لاک»، از آبای لیبرالیسم جهان، جملهای دارد که از آن زمان آویزه گوش هر لیبرال محترمی است به این مضمون که کسی که در وضع طبیعی خواستار گرفتن آزادی است، حتما همه چیزهای دیگر را هم خواهد گرفت (ازجمله مالکیت خصوصی را). هرچند در نظریه لیبرالی حق مالکیت خصوصی در جایگاهی برتر از حقوق موضوعه است. یگانگی منافع فردی و جمعی در واقع سدی برای ضددموکراتیکشدن تقدم مالکیت خصوصی است. تناقض با چنین باور اساسی لیبرالیسم کلاسیک را کارگزارانِ ویترین به بهترین شکلی با هیاهوی چپگرایان فارس در گردوخاک پنهان کرد؛ هرچند در عملکرد خود در نهایت دقت و وفاداری باقی گذاشت. لیبرالیسم حقیقتا بدون آزادی در اقتصاد و جامعه ناخواناست و دچار فروپاشی از درون میشود و نظر همیشه پایه عمل است؛ کارگزاران سازندگی خودتخریبگر است و این را خود برای ما نوشته است.»
دیدگاه تان را بنویسید