تحلیل از چپ و راست؛
جهاد «تبیین»
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
جهاد تبیین در فضای مجازی چگونه؟
عبدالله گنجی در سرمقاله امروز «جوان» نوشت: «بدون تردید در جنگ نرم، جنگ شناختی و نحوه نامعتبرسازی ادراکسازی دروغین دشمنان، هیچ راهی مهمتر از تبیین نیست. جنگیدن در این جبهه گرچه همان اخلاص رزمندگان دفاع مقدس را میخواهد، اما در صحنه عمل و اقدام، محتوا و ابزاری را میخواهد که بسیار پیچیدهتر است. آنجا سلاح را حکومت میداد و اینجا خطوط اساسی از سوی امام و رهبری صادر میشود. حقیقت تلخ این است که دو آسیب نبود زیرساخت و سطحیگرایی روند تبیین را با هزینه مواجه کرده است. ... تصویرسازی از فضای مجازی را دشمنان انجام میدهند ... در آسیبشناسی این فضا میتوان گفت اکنون دفاع و نقد حول افراد است. حمله به یک سلبریتی با بدترین ادبیات یا دفاع اسطورهای از یک انسان محترم نامش تببین نیست. تبیین به معنای برجسته شدن رگ گردن نیست. تبیین به معنای بازشدن زبان، چرخیدن قلم به روش استدلال، منطق، اقناع و اخلاق است. نیروهای انقلاب اسلامی در این میدان نیاز به چند اصل اساسی دارند که عمده آن عبارت است از: شناسایی خطوط اصلی و محل منازعه جریان انقلاب با غیریت. تا این مهم درست شناخته نشود، حضور مؤثر، نتیجهگیری حداکثری، رصد مناسب و شلیک به موقع و به اندازه رخ نخواهد داد. اصرار بر دیده شدن با خبرهای شبهزرد و هویت فیک دو عنصر دیگری هستند که تبیین را مخدوش میکنند ... البته از مظلومیت امروز حزبالله در فضای مجازی آن است که باید پاسخگوی همه چیز حکومت باشند و حتی برای مطالبهگران مطرح نیست کدام اشخاص و کدام جریانها در قدرت حضور دارند. عمدتاً چوب حکومت را حزباللهی میخورد و نان حکومت را دیگران میخورند، اما باز اشکال ندارد، چراکه باید حزبالله سنگ زیرین آسیاب باشد. رشد فکری و شناختی نیروهای مؤثر در میدان تبیین باید به صورتی باشد که چهار عنصر زمانشناسی، اولویتشناسی، مسئلهشناسی و جبههشناسی بر همه اقدامات آنان حاکم باشد. محور مواجهه و تبیین را اصول انقلاب اسلامی قرار دهند تا بر سر هر چیز پیش پا افتادهای به معرکه کشیده نشوند. بدون شناخت این اصول، مرزها محدود و دایرهها تنگ یا بیجهت گسترده خواهند شد. با شناخت و محوریت این اصول همه اقدامات تبیین حول مواجهه با افراد سامان نخواهد گرفت و خطوط مقدم دشمن درست شناسایی نخواهد شد. بدون تردید بد دفاع کردن از انقلاب اسلامی بسیار پرهزینهتر از دفاع نکردن است. ... تولید حجم حداکثری در تبیین مهم نیست بلکه عمق و تأثیر مهم است. لزومی ندارد دست را روی رگبار توئیتر گذاریم بلکه باید اولویت را شناخت و کمتر و به هنگام ظاهر شد. متأسفانه برخی گرفتار دیده شدن هستند و با ادبیات تند و متمرکز شدن بر نقد و تمجید افراد فعالیت میکنند که این موضوع به کلی تبیین نیست. این عامل تولید تنفر، کینه و هزینهسوزی بیدلیل است. انقلاب اسلامی روندها، اصول، آرمانها و جهتگیریهایی دارد که روشن است و باید در این تراز ظهور و بروز مجازی داشت و از همه مهمتر نباید دیگران با تحریک عواطف پاک جوانان مؤمن به انقلاب اسلامی میدان مبارزه و منازعه را برایشان تعریف و از میدانهای اصلی دور کنند. این امر اکنون بسیار قابل لمس است.»
جهاد «تبیین» و ابزارهای لازم
عباس شمسعلی در یادداشت روز «کیهان» نوشته است: «مسئله «تبیین» که بهعنوان مطالبه مهم رهبری از جوانان و دانشجویان مطرح شد، ... صرف اینکه یک جوان دانشجو و یا حوزوی است برای عمل به مأموریت «تبیین» کافی نیست و جوان دانشجو و طلبه برای انجام صحیح و کامل این مطالبه مهم رهبری باید در تجهیز روزافزون خود به ابزار علم و معرفت و ارتقای مبانی فکری و استدلالی صحیح تلاش کند. ... از طرفی جوانان و دانشجویان و حتی قبلتر از آن، نوجوانان باید با درک شرایط و اهمیت دادن به مسئله تجهیز خود به سلاح فکر و عقلانیت و آگاهی از طریق سیر مطالعاتی هدفمند و مفید و دستیابی به مبانی فکری ناب انقلاب و معارف و اندیشه اسلامی در کنار کسب علوم رایج و بهروز، به سطح بالا و مورد انتظار برسند و از طرفی وظیفه سازمانها و دستگاههای عریض و طویل تبلیغاتی، فرهنگی، رسانهها و نظام آموزشی چه در سطح آموزش و پرورش و چه در سطح آموزش عالی است تا زمینه ارتقای فکری و معرفتی نوجوانان و جوانان و تجهیز آنها به ابزار کاربردی و مهم فکر، عقلانیّت و آگاهی را فراهم آورند. ...
مسئله مهم دیگر در کلام اخیر رهبری اشاره ایشان به اهمیت فضای مجازی و لزوم بهرهبرداری از این فضا توسط جوانان و دانشجویان در عمل به مأموریت «تبیین» بود. ... فضای مجازی همواره در بیانات رهبری دارای اهمیت بوده و در کنار تذکر درباره خطرات موجود در آن بهعنوان یک فرصت و ابزار مناسب مورد تأکید قرار گرفته است. در این میان در کنار موضوع مهم مدیریت فضای مجازی و وظیفه دولت و حاکمیت در حفظ روح و ذهن نوجوانان و جوانان و جامعه از پلشتیها و انحرافات مختلف فکری و اخلاقی موجود در این فضا، میتوان از این بستر برای رشد سطح فکری جامعه و پاسخ به شبهات و تبیین ارزشها و اصول انقلاب اسلامی استفاده کرد. اما جوانان و دانشجویان در مسیر عمل به مأموریت تبیین باید توجه کنند که رسالت آنها در این حوزه وقتی بهتر انجام میشود که همانطور که تأکید شد خود را به ابزار تفکر، عقلانیت و آگاهی مجهز کرده باشند. در این فضا باید مراقب بود که مانند کسی نشویم که برای نجات یک غریق به دریا میزند اما خود نیز غرق میشود پس باید شنای در این فضا را آموخت. از طرفی فضای مجازی فریبنده است و برخی با اندک لایک و دنبالکننده دچار توهم خود اندیشمندپنداری میشوند در صورتی که وظیفه ما تبیین و روشنگری حقیقی با ابزار عقل و اخلاق و منطق است نه دعوت به خود.
نکته پایانی اینکه ظاهراً برخی مسئله مهم تبیین را به اشتباه و شاید از روی غرض با موضوع توجیه کمبودها و کمکاریها و مشکلات مترادف میدانند. حال آنکه تبیین میتواند نه توجیه بلکه از طرفی پاسخ به القائات و شبهات غلط مطرح شده توسط دشمن در حوزه اندیشهای و اصول و مبانی انقلاب اسلامی و حتی مسائل روز جامعه باشد و از طرفی ابزاری برای بهروز کردن و زنده نگهداشتن ارزشها و مبانی انقلاب اسلامی پیش چشم مردم و مسئولان برای مطالبه حرکت در مسیر صحیح و هشدار در صورت انحراف از مسیر باشد. در این میان دانشجویان و جوانان بهعنوان چشمان بیدار جامعه میتوانند ضمن تبیین و معرفی این اصول و عرضه نقشه راه و مسیر صحیح پیش روی کشور نه توجیهگر بلکه روشنگران و مطالبهگران دلسوز و صادق در این مسیر باشند.»
تاثیر احکام قضایی و مجازاتها بر اقتصاد ایران
عمادالدین باقی، امروز در یادداشتی برای «اعتماد» نوشته است: «چون به تازگی آقای رییسی- اینبار در مقام رییس قوه مجریه- اعلام کرده است: «باید ورود ایرانیان به کشور تسهیل شود و سرمایهگذاری در کشور توسط ایرانیان خارج از کشور در اولویت قرار گیرد. ایرانیان خارج از کشور باید بدانند وطن و خاک آنها برای آنان اولویت سرمایهگذاری را حفظ خواهد کرد» لازم دیدم بار دیگر از جنبه دیگری از رابطه دستگاه قضا با اقتصاد و زندگی مادی مردم بگویم. در دولت قبلی نیز در تیر۹۸ اعلام شد در ازای سپردهگذاری ۲۵۰ هزار دلاری به خانواده خارجی، اقامت داده میشود. اما چند روز پیش وزارت کشور اعلام کرد ظرف ۲ سال، حتی یک نفر حاضر نشد این دعوت را بپذیرد. ... مادامی که هیچ یک از سکانداران کشور حتی یک بار هم حاضر نیستند در شعارها، راهبردها، اندیشهها و آنچه در این سالها گفته و عمل کردهاند تردید کنند و معتقد به تجدید نظر شوند در بر همین پاشنه خواهد چرخید .
در دنیای امروز همهچیز به هم ربط دارد. تفکیک قوا هم به معنی جزایر دورافتاده نیست بلکه نوعی استقلال در عین همکاری و پیوستگی است اما سکانداران در ایران نه ارتباط همهچیز در عالم را به نیکی دریافتهاند نه تفکیکقوا را درست فهمیدهاند. وزرای خارجه وقتی در برابر انتقاد حقوق بشری خبرنگاران خارجی قرار میگیرند میگویند «قوه قضاییه مستقل است» چرا؟ چون جرأت نمیکند جز این بگوید. ولی موضوع فراخوان برای سرمایهگذاری، نمونهای است که نشان میدهد چطور اعتبار دستگاه قضایی بر اقتصاد کشور تاثیر مستقیم و عمیق میگذارد. چرا سرمایهگذاران خارجی جرأت نمیکنند بیایند؟
کافی است به عقب برگردید و ببینید تاکنون چند تن از صاحبان سرمایه یا نخبگان که به ایران آمدهاند به اتهاماتی بازداشت و چند سال گرفتار زندان شدهاند؟ کافی است سرنوشت دهها پرونده که یکی از معروفترینش پرونده ایران مارین سرویس بود را بررسی کنید و ببینید که چگونه افرادی که به خاطر کشورشان سرمایهشان را آوردند به بهانههای واهی نابود شدند یا گرفتار مصادره و زندان شدند. پروندههای معروف به جرایم اقتصادی و سلطانها و پرسشهای بیپاسخ درباره آنها، و نحوه دادرسی در جرایم اقتصادی را بنگرید که به استناد یک استفساریه، قانون آیین دادرسی را در این پروندهها تعطیل میکنند و به طرزی باور نکردنی حق دفاع و حق وکیل و فرجامخواهی را سلب و شدیدترین برخورد را خارج از چارچوبهای قانونی تجویز میکنند.
افزون بر اینها فقط خود دستاندرکاران حکومت میدانند احکام مصادرهها چه سرمایه عظیم و بادآوردهای ایجاد کرده که چندین نهاد بزرگ مالی در کشور پدیدآورده که میتوانند جزو کارتلهای بینالمللی باشند. ... با وجود این دعوتها برای سرمایهگذاری اما نهتنها سرمایه به ایران نمیآید که هر روز سرمایههای بیشتری فرار میکنند. ایرانیان رتبه اول خریدهای خانه را در ترکیه دارند. عربستان با فاصله زیادی در رتبه دوم و روسها در رتبه سوم قرار دارند. در سال ۲۰۲۱م نیز ایرانیان با خرید ۱۵۹۹ واحد مسکونی همچنان رتبه اول را حفظ کردهاند.
نخبگان نیز فوج فوج میروند و اینها یعنی فرار سرمایه. بعضی مقامات هم میگویند همان بهتر که فرار میکنند چون ما نخبه انقلابی میخواهیم. اصلا سرمایهگذاری خارجی پیشکش. چرا ایرانیانی که ۶۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه دارند و فقط نیمی از آن بدون نیاز به درآمد نفت، اقتصاد ایران را دگرگون میکند نمیآیند؟ که بسیاریشان وطنپرست هم هستند. آیا جز این است که سرمایهداران احساس امنیت نمیکنند؟ و به دلیل عدم احساس امنیت کسی حتی در ازای امتیاز اعطای پروانه اقامت به ایران نمیآید و آنانی هم که در ایران هستند به شیوههای مختلف سرمایهها را بر میدارند و میروند.
این خبر که از سال ۹۸ تاکنون حتی یک نفر حاضر نشده دعوت به سرمایهگذاری اندک ۲۵۰ هزار دلاری در ازای اخذ اقامت ایران را بپذیرد به تنهایی دلیل بزرگی برای ضرورت تأمل و بازنگری در سیاستهای داخلی، بینالمللی، اقتصادی و قضایی است اما هنوز هیچ نشانهای برای خروج از این جمود و انجماد وجود ندارد.»
مجهولات واکسن را معلوم کنید
مجید ابهری امروز در یادداشتی که «آفتاب یزد» منتشر کرده، نوشته است: «همسو با پروتکلهای پیشگیری، «واکسن» یکی از اصلیترین ابزار مطمئن در پیشگیری از بیماریهای واگیر دار است. سالها پیش که موسسه رازی به عنوان مرکز تحقیقات وتولید واکسن ابله تاسیس شد، هنوز بسیاری از کشورها حرکتی در محور واکسن انجام نداده بودند حتی دربسیاری از مواقع واکسنهای تولید شده در ایران به برخی از کشورها صادر میشد. تا زمان آغاز وگسترش پاندمی کووید ۱۹ تولید و صدور واکسن در یک بستر طبیعی حرکت میکرد. نقطه آغاز بیماری چین اعلام شد و قرنطینه به عنوان یکی از اصلیترین سیاستهای بهداشتی در اکثر کشورها با اشکال مختلف به کار گرفته شد. در این میان واکسنهای ضد کرونا با نامهای مختلف در بعضی از کشورها تولید ومعرفی گردید. بعضی از کشورهای سلطه جو قصد استفاده ابزاری از واکسن را داشتند، اما هوشیاریهای رهبر معظم انقلاب وبرخی از نخبگان مانع از توفیق آنها شد. همان دانشمندان و نخبگانی که از صنایع نانو تا صنعت پزشکی دستاوردهای اعجابانگیزی به جهان عرضه کرده وجایگاه افتخارآمیزی در این وادی به دست آوردند. البته همزمان با این حرکتهای غرور آفرین، وزارت بهداشت اقدام به خرید واکسنهای مختلف نمود. در این زمینه رکورد ورود واکسن به کشور را هم شکستیم هرچند تا قبل از آن سیاستهای متغیر نهادهای بهداشتی ودرمانی و ضعف مدیریت در این زمینه به ورود کند و لاکپشتی واکسن و در نتیجه افزایش چشمگیر قربانیان ورسیدن آمار روزانه تا ۷۰۰نفر انجامید. اما در دولت جدید همت استواری در این زمینه جزم شده و روند ورود واکسن سرعت وشدت گرفت.
در این میان ورود واکسن فایزر برای بانوان باردار و واکسن جانسون برای اطفال مطرح و برای زائرین کربلا جهت آزمایش ابتلا تست چشمی اعلام شد. درهمان وقت، اعلام این روش برای دست اندرکاران و متخصصان عجیب وغیر ممکن بنظر رسید ولی به خاطرعدم تضعیف نظام سلامت سخنی گفته نشد. دو روز بعد ورود واکسن فایزر حتی برای بانوان باردار غیر مقدور اعلام شد. واقعا چه خبر است مگر اخبار پزشکی ودرمانی وسرنوشت سلامت مردم در جایی کنترل نمیشود؟
سخنگوی وزارت بهداشت کجاست؟ بدتر ازهمه وضعیت واکسیناسیون دانشآموزان چه شد؟ طیف سنی مجاز برای واکسن از چه سنی است؟ وضع واکسیناسیون آموزگاران کادر آموزشی مدرسه از مستخدمین تا رانندگان سرویس چه خواهد شد؟ قطعا دلهره واضطراب والدین برای همه قابل درک ولمس بوده وچندان دشوار نخواهد بود. اوضاع مدارس شهرها وروستاها چگونه خواهد بود؟
امیداست جهت خنثیسازی طرحهای شبکههای ویرانگر فکری ورسانهای بدون درنگ اتاق مشترک آموزش وپرورش و وزارت بهداشت و انجمن اولیا ومربیان تشکیل و ضمن بررسی ابعاد مختلف موضوع نسبت به روشنگری اذهان عمومی قاطعانه اقدام نمایند.»
تعامل با آژانس برای مهار تنش
جاوید قربان اوغلی، تحلیلگر مسائل بین الملل امروز برای «آرمان ملی» نوشت: «به نظر می رسد همانطور که در دولت قبل و در دولت جدید این مسئله را تا حدودی توانستیم مدیریت کنیم، اکنون با توجه به سخنرانی آقای گروسی و طرح مسئله کرج که داریم وارد یک فضای تنش زا میشویم، بایستی مدیریت کنیم. بالاخره ایران یکسری ادعاهایی در مورد مسئله سایت کرج دارد و چون تائید شده که در آنجا خرابکاری صورت گرفته، ملاحظات خودش را دارد. برای اینکه باید ازهرگونه خطری که ممکن است، تکرار عملیات خرابکارانه باشد، جلوگیری نماید واین نیازمند مراقبتهای شدید امنیتی است. ملاحظه دوم ایران میخواهد آژانس اینگونه اقدامات خرابکارانه را محکوم کند. ... اگر این مسئله بین خود ایران و آژانس بین المللی حل و فصل شود و اجازه داده نشود دیگرانی که می خواهند از این آب گل آلود ماهی بگیرند، استفاده کنند، بهتر است. ایران پروتکل الحاقی را اجرا می کند و دوربین ها هم دوباره جایگزین شده و داریم در همان چارچوبی که در برجام توافق کردیم، عمل می کنیم و این شایسته و به صلاح ما نیست به خاطر مشکلی که بهوجود امده و تا حدودی هم ایران در این مسئله ذیحق هست به یک بن بست برسیم. البته مراقبتها و ملاحظات امنیتی را آژانس باید رعایت کند. فعلا نباید اجازه داد دیگران سوءاستفاده کنند. اگرچه کار آژانس فنی است اما همه میدانند که نهادها و فشارهای سیاسی پشت پرده وجود دارند. برای اینکه اینگونه بهانهها موجب خدشه دار شدن ما نشود و گیوتین شورای امنیت را بالای سر ما نگه ندارد، نیازمند این هستیم که فضای بین المللی را به نفع خودمان عوض کنیم. اگر چنانچه تکلیف خود برجام مشخص شود که بالاخره مذاکرات چه شد. اکنون در اطراف خودمان با مشکلات روبه رو هستیم. با اختلافی که الان با آذربایجان بهوجود آمده و مانورهای نظامی صورت گرفته فضای تشنج را بالا می برد. مواردی که به نفع ما نیست و باید بتوانیم آن را مدیریت کنیم. چنانچه بتوانیم مسئله برجام را به جایی برسانیم، شاید تاثیر زیادی روی حل مسائل مرزی و مشکلاتی که با آذربایجان داریم، داشته باشد. که همیشه باید با اندیشه، تدبیر و سیاست باید جلو برویم. نکته آخر اینکه چنانچه مسئله اف ای تی اف هم تعیین تکلیف شود، چراغ سبز و یک سیگنال بسیار مثبت است که ایران میخواهد واقعا با جهان وارد یک ریل تعاملی شود. ایران باید هرچه زودتر با آژانس وارد مذاکره شود وهمانطور که در قضیه دوربینها توانستیم به تفاهم برسیم، در این مورد نیز تنش را مدیریت کنیم تا شعله برخاسته شده سریع تر فروکش کند.»
مرغان عروسی و عزا !
محمدعلی فیاضبخش، امروز در یادداشتی برای روزنامه «اطلاعات» نوشته است: «اخبار مربوط به کرونا در ایران، با دقت خاصی(!) از سوی بیبیسی فارسی دنبال میشود؛ به خصوص آن بخش که به مراسم مذهبی مربوط میشود و بالاخص سفر زائران عتبات و راهیان اربعین.
این دغدغهمندی بیبی در این نزدیک به دوسالِ کرونایی در حالیاست که در خود امّالقرای این شبکه، یعنی لندن، چندبار خیزش کرونا در جهشهای ژنتیکی مختلف، کل بریتانیا را دستخوش بحران کرد و سرپیچیها و سرکشیهای انبوهی از مردمان آنجا در برابر پروتکلهای بهداشتی، تقریبا در اروپا جلودار بود. در عینحال، آن میزان که این شبکه برای ایرانیان نگرانی میورزد، اخبار مربوط به سُکنای خود را چندان دغدغه ندارد. درست در زمانی که تجمعات مسابقات ورزشی و کلوپهای دایرِ شبانه و بیاعتناییهای اجتماعی در آن سرزمین، محل شگفتی و بلکه سرزنش دیگر اروپاییان است، این شبکه روز چهارشنبه ۳۱ شهریور از هواپیمایی در تهران گزارش میدهد که- به تعبیر او- دوطبقه مسافر زده به سمت عراق و واویلاه آفریده! آدم میمانَد از اینهمه حس هموطنگرایی از راه دور و قرابتپنداری در غربت! ... و اما داستان پرآب چشم تجمعات و مراسم مذهبی در این نزدیک به دوسال! :
بدون آنکه بخواهیم بر پارهای افراطیگریها- چه در گفتارها و چه در رفتارها- صحّه بگذاریم و توجیه آوریم، باید اذعان کنیم که در مجموعِ مشاهدات و مشهوراتِ متعارف، مذهبیانِ اهل مراسم و مناسک در مقایسه با دیگر اقشاری که دلمشغولیهای دیگری داشتند، مراعاتهای بهداشتی و انضباطهای تجمعات را به مراتب بیشتر مورد توجه قرار دادند. البته زمانی که بیبیجان و دیگر سینهچاکانِ مراعات کرونا از جنجالآفرینی بر سر روزی شش پروازِ شانهبهشانه به شهرهای مختلف ترکیه بزرگوارانه(!) عبور میکنند و دوربینهاشان را بر چندصدنفر تجمعکرده در فضای باز مرز مهران و شلمچه میچرخانند، همچنان باید بر یک مظلومیّت تاریخی گریست؛ و آن، پاپیچشدن به کسانیاست که بر اساس اعتقاد و ایمان و نیز عشق و عرفان- در نهایت ملاحظه و اطمینان- مناسک خود را میجویند و مراحل عشقشان را میپویند.
صاحب این قلم هیچگاه بر قطبیسازی جامعه- مذهبی، نیمهمذهبی، لامذهبی- معتقد نبوده و به شهادت این ستون همواره در جهت مدارا و مسالمت و احتراز از «دوگانهسازیِ» اجتماعی قلم زدهاست؛ اما ناگفته نماناد، که بیشترین فشار روانی در این نزدیک به دوسال بر قشر مذهبیون و متمرکز بر مراسم و مناسک دینی بوده؛ درحالی که خود دینداران در بیشترین مراتبِ ممکن، دلمشغول پروتکلها بودهاند.
بیبیسی فارسی را رسالتی نانوشتهاست در قطبیسازی میان مذهبیون و غیرمذهبیون؛ آنهم در حرفهایترین شکل ممکن. تعجب اما از خودیهاییاست که در مجموعهی مدیریت کروناییِ خود، از بسیاری جوانب و اطراف تغافل میکنند و فقط منتظرند عاشورا و اربعین و شب قدر و غدیری فرارسد، تا مرغ عروسی و عزای خود را بیابند و ذبح کنند!»
دیدگاه تان را بنویسید