صبر تاکتیکی دولت برای احیای برجام
تاریخ از سرگیری مذاکرات وین هنوز مشخص نیست، هر چند آمریکاییها از احتمال بسته شدن فرصت احیای برجام سخن میگویند، دولت رئیسی نگاه دیگری به موضوع مذاکرات دارد و نخست میخواهد عزم غربیها در لغو تحریمها را بسنجد.
گروه سیاست فردا: یک پروژه نیمه تمام در حوزه سیاست خارجی پیش روی دولت سیدابراهیم رئیسی قرار دارد. پروژه ای که همچون سایر چالشها از دولت گذشته به ارث مانده است. دولت حسن روحانی به تصور آنکه می خواهد میراثی گرانبها برای دولت بعد به یادگار بگذارد، با وجود 6 ماه مانده تا پایان مسئولیتش، وارد مذاکره غیرمستقیم با آمریکا برای احیای برجام شد اما هرچه زمان گذشت بیشتر متوجه شد که اوضاع نسبت به سال 2015 عوض شده است و آمریکاییها دیگر انگیزه ای برای گرفتن تصمیم سخت ندارند.
تاکتیک دولت برای از سرگیری مذاکرات برجامی
سیدابراهیم رئیسی این نکته را می دانست و زمان انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به موضوع احیای برجام، موضعی کاملا دیپلماتیک گرفت تا نشان دهد اگر آمریکایی ها اهرم تحریم را کنار بگذارند، او حاضر است وارد مذاکراتی شود که لغو تحریم ها را در پی داشته باشد. فرق مشهود بین نگاه دولت سیزدهم به برجام در مقایسه با دولت گذشته این است که دولت کنونی برجام را با موضوعات داخلی نمی خواهد گره بزند، حال آنکه دولت قبلی حتی حل مشکل "آب شرب" را منوط به حصول توافق برجام کرده بود.
جعفر قنادباشی، دیپلمات پیشین درباره این نگاه توأم با صبر و تحمل دولت رئیسی در قبال از سرگیری مذاکرات وین گفت «تصورات غرب نسبت به ایران غلط است. تصور آنها این است که اعمال سیاست فشار حداکثری در حال نتیجه دادن است و ما میل زیادی به توافق و اجرای برجام داریم. از دید آنها ایران در شرایط دشواری است و عطش بسیاری دارد برای امضا کردن برجام. سیاست خارجی در دولت رئیسی پاسخی برای این تصورات است برای اینکه نشان دهد ما حاضر به امضا کردن توافق در هر شرایطی نیستیم.»
به نظر می آید سوگیری اصلی دولت کنونی آن است که نشان دهد می توان با استفاده از ظرفیت های داخلی قریب به اتفاق مشکلات جامعه را حل کرد و از این طریق به غربی ها فهماند که موضوع حل و فصل پرونده هسته ای ایران نباید به سایر موضوعات گره بخورد. به عبارت دیگر این تصور که «حیات ایران به برجام وابسته است و به هر قیمتی احیای آن را می پذیرد» سرابی بیش نیست.
پاسخ به یک سئوال مهم
در این میان سئوال اصلی آن است که «این تاکتیک دولت رئیسی در سیاست خارجی نتیجه می دهد؟» منتقدان سرنوشت این رویکرد را بسیار مبهم و حتی به ضرر مردم ایران می دانند. به عنوان نمونه حسن بهشتی پور تحلیلگر مسائل بین المللی می گوید «خیلی به نفع ایران است که مذاکرات را در قالب 4+1 ادامه دهد چون تداوم تحریم ها تأثیری روی کشورهای طرف برجام ندارد و فقط به زیان مردم ایران است. غربی ها تنها ادعا می کنند که نگران افزایش توان هسته ای ایران هستند، در صورتی که مردم ایران باید فشار اقتصادی ناشی از تحریم ها را تحمل کنند بنابراین بهتر است مذاکرات دوباره شروع و در حین مذاکرات راه حلی برای به نتیجه رسیدن و جمع بندی مباحث پیدا شود.» اما این فقط یک روی سکه است و در آن سو حامیان این تاکتیک بسیار درباره ثمربخشی آن خوشبین هستند. به نظر من این سیاست ثمربخش است. آنها تاریخچه خوی استعماری غرب را مورد اشاره قرار می دهند که اگر احساس کنند یک کشوری در فکر امتیازدادن است، فشارهای خود را افزایش میدهند و برعکس اگر احساس کنند که کشوری خیال امتیاز دادن ندارد، ناگزیر از موضع خود عقبنشینی میکنند. این فرمول در قضایای مختلفی مثل کره شمالی و لیبی ثابت شده است.
بر همین اساس سیدابراهیم رئیسی از ابتدای دوره ریاست جمهوری خود اعلام کرده که «ما ایستادگی خواهیم کرد و اهل امتیاز دادن نیست». واقعیت صحنه بین المللی نیز نشان می دهد که آمریکاییها و اروپایی ها اکنون با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کنند و روابط با ایران برایشان اهمیت بسیاری دارد.
مُقَوّمهای قدرت چانهزنی ایران
ایران و کشورهای 1+5 امروز در شرایط جدیدی قرار دارند و مشخصا کشورهای اروپایی تمایل زیادی دارند که مسئله برجام حل و تحریمها علیه ایران برداشته شود چراکه وقتی برجام امضا شد شرکت های اروپایی بیشترین قرارداد همکاری را با ایران امضا کردند به همین دلیل اکنون اروپا نقش بسیار مهمی در احیای برجام دارد و میتواند مفید واقع شود. همچنین عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای میتواند قدرت ایران در مذاکرات برجامی را بالا ببرد زیرا به هر حال دو عضو مهم این پیمان یعنی روسیه و چین در معادلات جهانی نقش مهمی دارند اما همهچیز این موضوع نیست. نکته سوم نیز آنکه اکنون هم بین چین و آمریکا رقابت وجود دارد و هم میان اروپا و آمریکا و ما باید در میان این رقابتها نفع خود را در نظر بگیریم.
البته واقعیتی که در این میان نباید فراموش شود، آن است که زیادی نباید روی چین و روسیه حساب باز کرد. پیرمحمد ملازهی تحلیلگر مسائل سیاست خارجی معتقد است «روسیه و چین اگر منافعشان در خطر باشد، پشت ایران را خالی میکنند، پس باید از ذهنگرایی بپرهیزیم. این تصور که روسیه و چین همیشه در خدمت ما هستند، کاملا انتزاعی و به دور از واقعیت است». حال باید منتظر ماند و دید در نهایت دولت رئیسی چه زمانی را برای از سرگیری مذاکرات وین مناسب می بیند و می خواهد با چه دست فرمانی جریان مذاکرات را پیش ببرد.
دیدگاه تان را بنویسید