بیانیه شماره یک جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی درباره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه شماره یک جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی درباره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰
ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسم
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران، همچون لیله القدر نظام اسلامی، نقطه عطفی است که سرنوشت و مقدرات کشور برای ۴ سال را معلوم میکند. از این رو از جهات متعددی برای آینده ایران موثر است. جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی نگاه خود به انتخابات آتی را بیان میکند:
۱- انتخابات و مشارکت مردم از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی و ضامن بقای آن است. بخش عظیمی از قدرت ملی ما به دلیل همین پشتوانه مردمی است که در پرتو انقلاب اسلامی و در بستر انتخاباتهای متعدد رشد و نمو یافته است. این مشارکت به معنای امید مردم به اصلاح و امکان تغییر شرایط موجود است. این مفهوم باید برای مردم تبیین شود که حضور آنها موثر است و هم در ایجاد و هم در استمرار یک دولت موثر است، پس نباید این مسئولیت ملی و شهروندی را دست کم بگیرند و با نادیدهگرفتن این حق، خود و نسلهای بعدی را از منافع یک دولت کارآمدتر محروم کنند. هر اندازه این مشارکت بیشتر باشد، امنیت بیشتری برای کشور محقق میشود و دولت قدرتمندتری سر کار خواهد آمد که تواند بیشتری برای اصلاح امور خواهد داشت. بنابراین باید عموم مردم دعوت کنیم که همه باید به خاطر ایران به صحنه بیاییم.
۲- گروهها و چهرههای سیاسی انقلابی باید مردم را به حضور و مشارکت برای مقابله با تشکیل دولت سوم روحانی دعوت کنند. فعالان سیاسی و اجتماعی، اقتصاددانان و روشنفکران، روحانیون و کنشگران اجتماعی باید بلایی که دولت روحانی به کشور وارد کرده است را برای مردم بازگو کنند که چگونه نه چرخ انرژی هستهای چرخید و نه معیشت مردم از سوء تدبیر دولت در امان ماند. در تشریح این وضعیت نباید نقش اصلاحطلبان در ایجاد این مشکلات را نادیده گرفت. مطالبه مسئولیتپذیری اصلاح طلبان نسبت به وضعیت فعلی کشور، باید به عنوان خواست عمومی درآید و کسانی که کشور را به این نقطه رساندهاند، مجبور به پاسخگویی شوند. همه گروههای سیاسی که دل در گرو انقلاب اسلامی دارند، باید با درک اختلاف سلایق و به رسمیت شناختن آنها، ارزشهای مشترک انقلاب و دفاع از ادامه حرکت انقلابی را محور قرار داده و همدلانه برای آن همکاری کنند. تخریب و اختلافافکنی در جبهه انقلاب، از هیچکسی پذیرفته نیست و بزرگان این جریان باید از حرکتهای احساسی جوانانه در این مسیر جلوگیری کنند.
۳- ریاست جمهوری در ایران، بسیار نقطه کلیدی است و تغییر در دولتها، بسیاری از مسیرهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … را تغییر میدهد. اختیارات گسترده دولت از جمله در مساله تدوین لایحه بودجه و تخصیص آن، اختیارات برای انتصابات گسترده از جمله معرفی وزا، ریاست شوراهای عالی در امور مختلف، نفوذ قدرت دولت تا پایین ترین سطوح و رده ها و دلایل دیگر همه نشان از مسئولیتی دارد که رئیس دولت به عنوان دومین مقام عالی، مسئولیت اول اجرایی را بر عهده دارد. باید دقت کرد این گستردگی اختیارات و امکانات، باید میزان مسئولیت و پاسخگویی دولتها را نیز بالا ببرد و هیچ دولتی نمیتواند به بهانههای واهی، فرافکنی کرده و مشکلات را به خارج از دولت حواله دهد. از این رو گزینههایی که مسئولیت اعمال خود تاکنون را نپذیرفتهاند، برای دولت بعدی هم همان مسیر تکرار خواهند کرد.
۴- امروز وضعیت فعلی کشور به دلیل عملکرد دولت خسته، بسته و نشسته یازدهم و دوازدهم در موضوعات مختلفی با بحران و چالش مواجه شده است. بحران بورس، کاهش ارزش پول ملی، افزایش فاصله طبقاتی، فقر و بیعدالتی، گسترش بیکاری، افزایش قیمت مسکن و … سفره مردم را کوچک کرده و اعتماد آنها به حل مشکلات را کاهش داده است. در مدیریت کرونا، مردم به وضوح ناکارآمدی دولت و عدم توان تصمیمگیری درست و به موقع را مشاهده کردند که یکی از نتایج آن، رکوردشکنیهای اخیر در تعداد مرگ و میر کرونایی است. در کنار این مشکلات مردم، فاصله عجیب دولتمردان با مسائل مردم و وزرایی با سرمایه هزاران میلیاردی که بعضاً خود و خانوادههایشان به فساد هم متهم هستند، بیشتر مردم را آزار میدهد. . تجربه مدیریت غربگرا، برجام و مذاکره با دولت آمریکا امروز پیش ِ روی مردم است. این ناکارآمدی انباشته در طول ۷ سال و نیم، امروز مانع تحرک جدی و حضور مردم در صحنه انتخابات شده است.
۵- باید آماده بود تا کسانی برای زمینهسازی دولت سوم روحانی، آدرسهای غلط، دوقطبیهای ساختگی یا بحرانهای غیرواقعی را ایجاد کنند. امروز نیز اشرافیت سیاسی، به دنبال جملهسازی با کلمه پادگان و دادگاه، میخواهد آدرسهای نادرست برای سیاستورزی نادرست خود بدهد. وضعیت امروز کشور محصول مدیریتهای گذشته در مجلس و دولت پیش روی ما قرار دارد و باید به جای انشاخوانی، حساب پس بدهند. بررسی تجربههای پیشین نشان میدهد دروغها و برچسبزنیها مهمترین شیوه برای تخریب مخالفان بوده است. حمله به شورای نگهبان، دوقطبی مذاکره یا جنگ، دروغ گازانبری و … نمونههایی از آنها است. این گروههای بحرانزیست، در آستانه هر انتخاباتی با انتشار یک فایل صوتی در رسانههای بیگانه تلاش میکنند تا ادامه حضور خود را در قدرت موجه نشان دهند و با تخریب رقبا برای خود کسب وجهه کنند. انتشار فایل آیتالله منتظری در دوره قبل، و انتشار فایل مصاحبه ظریف در آستانه این انتخابات با همین مبنا قابل تحلیل است.
۶- نقطه قوت ما در آن چیزی است که باید با عنوان مدیریت جهادی از آن نام برد. تجربههای خدمت به مردم، در دورههای مختلف، چه در شهرداری در دوره قبل، چه در مجلس فعلی و قوه قضائیه میتواند گواهی بر توانمندی جریان انقلاب برای حل مشکلات مردم باشد. نفوذ منطقهای ایران و قدرت یافتن جریان مقاومت در سطح بینالمللی، که از ثمرات حیات طیبه سیدالشهدای مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی است، نتیجه همین نحوه مدیریتی بوده است. به علاوه اینها، حضور گروههای مختلف جهادی مردمی انقلابی در بحرانهایی مانند کرونا، سیل و زلزله در سالهای اخیر، سویهی دیگری از قدرت مدیریت مردمی جهادی برای حل مشکلات نشان میدهد. فاصله میان بایدها و واقعیتها تنها با این نگرش قابل طی شدن است.
۷- در سالهای اخیر، رقبا و دشمنان تلاش وافری انجام دادهاند تا چهرههای انقلابی را به هر نحوی به حاشیه برانند. از جمله این تلاشها این بوده که عملکرد و شخصیت دکتر قالیباف را به بهانههای مختلف زیر سئوال ببرند. تخریبهای سازمانیافته معاندین نظام و جریان اصلاحات و همچنین نفیهای ناجوانمردانه برخی افراد در لباس خودی در راستای تحقق همین برنامه رخ داده است. اما بررسی عملکرد ایشان، به خصوص در انتخاباتهای اخیر نشان داده است ایشان جز به تکلیف انقلابی و اسلامی، به چیزی دیگری نمیاندیشد و حتی حاضر است ایثارگرانه کنار برود و برای پیروزی کاندیداهای دیگر تلاش کند. هرچند ظرفیتها و تجربههای ایشان چه در دوران دفاع مقدس و چه بعد از آن در فرماندهی قرارگاه خاتم، بسیج، نیروی هوایی سپاه، نیروی انتظامی، شهرداری تهران و ریاست مجلس او را یک سر و گردن از بسیاری کاندیداها بالاتر مینشاند، اما از هیچ تلاشی برای وحدت جریان انقلاب فروگذار نکرده است. و در برابر تخریبها مظلوم بوده ولی مصالح کشور را به نفع شخصی خود ترجیح داده و در برابر تخریبگران سکوت کرده است. در سال ۹۶ ایثارگرانه کنار رفت و در انتخابات ۱۴۰۰ در جریان انقلاب برای رسیدن به وحدت تلاش کرد و علیرغم دعوتهای مردمی، کاندیدا نشد. این درحالی است که در بسیاری از نظرسنجیها (از جمله نظرسنجی ایسپا که نزدیک به دولت است) دکتر قالیباف در کنار آیت الله رئیسی از پررای ترین کاندیدای اصلاحات با فاصله مناسب رای بیشتری داشت و علی رغم اوج گیری تخریب ها روند صعودی پیدا کرد که بدان معناست که افکارعمومی متوجه تخریبی بودن این فعالیت ها شده و ایشان از تخریب نوعی مصونیت پیدا کرده است.
عدم کاندیداتوری دکتر قالیباف نشان داد که همه برچسب زنی ها علیه آقای قالیباف که تلاش های وی را انتخاباتی و قدرت طلبی دروغ بوده است امروز کسانی که به دروغ، تلاشها و خدمات ایشان در عرصههای مختلف را به انگیزهی جلب رای و پیروزی در انتخابات، تحلیل میکردند، باید عذرخواهی کنند و در پیشگاه الهی شرمنده باشند. جمعیت پیشرفت و عدالت رفتار ایثارگرایانه دکتر قالیباف را نشانه باور و پایبندی واقعی ایشان به سیاست ورزی مومنانه و سیاست ورزی نواصول گرایانه می داند که باید الگوی سیاست ورزی دیگر چهره ها و سیاست مداران قرار گیرد.
و لله عاقبه الامور
جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی
دیدگاه تان را بنویسید