چرا کاندیدا نشدن به نفع سیدحسن خمینی بود؟
فضای سیاسی کشور هنوز متاثر از کنارهگیری سیدحسن خمینی از کاندیداتوری است و تحلیلهای مختلفی در این باره ارائه میشود.
گروه سیاست سایت فردا – سیدحسن خمینی که این روزها به عنوان اصلیترین گزینه جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری مطرح بود در پی مشورت گرفتن از رهبری و توصیه ایشان از گردونه انتخابات بیرون افتاد. این موضوع با حواشی بسیاری همراه بود. از یک طرف دست خالی ماندن جریان اصلاحات و از سوی دیگر عصبانیت برخی از اصلاحطلبان از سیدحسن خمینی! نگاهی به شبکههای مجازی و انتقاد کاربران اصلاحطلب از اینجا چرا سیدحسن خمینی اقدام به مشورت با رهبری کرده و مطالبی مبنی بر اینکه چه نیازی به مشورت بوده است، گویای این مدعا است.
پاسخ به این بیانات البته در همان خبری که به نقل از یاسر خمینی منتشر شده، آمده و او گفته بود که رهبری از موضع پدرانه به سیدحسن خمینی توصیه کردهاند که وارد نشود. اصلاحطلبان البته سعی کردند که خود را به ندیدن زده و با نادیده گرفتن این موضوع به انتقادات خود ادامه دهند.
جدای از این حواشی اما تحلیلهای دقیقی نیز از چرایی توصیه رهبری ارائه شد. مثلا خبرگزاری «تسنیم» پنج مورد را ذکر کرد. نکته اول این بود که کاندیداتوری سید حسن خمینی قطعی نبوده است. دوم اینکه توصیه رهبری به معنی منع از کاندیداتوری نیست و او همچنان اگر مایل باشد میتواند نسبت به این کار اقدام کند. سوم نیز اینکه اعلام نظر فوری و قاطع بعد از مشورت رهبری به نفع سیدحسن خمینی بوده و موجب بازسازی اعتبار او در بدنه هوادار جمهوری اسلامی شده است.
چهارمین و پنجمین نکته اما این بود که « مشورت بموقع و مهم رهبر معظم انقلاب به جناب سیدحسن خمینی و موافقت هوشمندانه ایشان، جناب سیدحسن را از 2 دام مهم برحذر داشت؛ نخستین آنها افتادن در یک دام «احتمالی» عدم احراز صلاحیت بود که برای اعتبار سیدحسن آقا هزینهزا و البته برای آنها که دامگستر بودند دارای منفعت ابزاری بود. ... دعوت رسانههای اصلاحطلب از سیدحسن خمینی برای کاندیداتوری در این دوره در حالی طرح میشد که بعد از عدم احراز صلاحیت وی در انتخابات خبرگان، برخی اصلاحطلبان از سوءاستفاده صورتگرفته از او زبان به انتقاد گشودند. محمدعلی ابطحی رئیس دفتر سید محمد خاتمی در دولت اصلاحات بعد از انتقادات هاشمی رفسنجانی از شورای نگهبان بهخاطر ردصلاحیت سید حسن در توئیتی نوشت: «انتقاد تند آقای هاشمی رفسنجانی از شورای نگهبان را در این روزها اصلاً نمیفهمم...، این هجوم تند و بیمقدمه تنها میتواند بهزیان ردصلاحیتشدگان باشد، این چیزی نیست که آقای هاشمی سیاستمدار نداند، البته این رفتار در چارچوب پوپولیستیای جواب میدهد که آرای شخصیتهای محبوبی مثل حسن آقا را به سبد رأی آقای هاشمی سوق دهد.» ... دام بعدی، شرایطی بود که آقای سیدحسن خمینی در صورت اعلام کاندیداتوری و پنهان شدن یک جریان سیاسی پشتسر ایشان با آن مواجه میشد. اگر ایشان کاندیدا میشد قاعدتاً جریانی که همراه او تلقی میشد و از او حمایت میکرد، همین جریانی است که طی 8 سال گذشته نیز با آقای روحانی ائتلاف داشته است. اساساً سیدحسن خمینی با کاندیداتوری از این جریان خود را امتداد جریان آقای روحانی تعریف میکرد؛ چه آنکه حتی اصلاحطلبان هم که اصرار دارند با دولت فاصلهگذاری کنند، از این کار عاجزند و افکار عمومی بهدرستی میداند که چه گروهی عامل و مقصر وضعیت بغرنج این سالها هستند. اگر سیدحسن خمینی نامزد جریان امتداد روحانی برای دور بعد ریاستجمهوری منظور میشد، اولاً امکانات بسیاری در اختیار جریان رقیب برای نقد ایشان بهنمایندگی از یک جریان بسیار معیوب و ناکارآمد قرار داشت، لذا شخصیت حقیقی ایشان میتوانست بسیار آسیبپذیر باشد و ثانیاً این وضعیت بغرنج و این کارنامه بسیار منفی نهتنها به پای سیدحسن خمینی و یک جریان سیاسی بلکه به پای کلّیت بیت امام(ره) نوشته میشد، و چه جفایی به امام(ره) از این بالاتر.»
خبرگزاری فارس نیز در تحلیلی مشابه نوشته بود که « برخی جریانات سیاسی، طراحی چندلایهای را برای سیّدحسن خمینی درنظر داشتند که فارغ از نتایج این طراحی برای طراحان، برای نوه امام(ره) حاصلی جز کاستن از جایگاه و اعتبار و ورود به حواشی بیانتها نداشت.»
نکته قابل توجه و تامل آنجاست که این حرف را فقط رسانههای اصولگرا نزدند. روزنامه اصلاحطلب «جهان صنعت» نیز در شماره امروز خود به همین مساله پرداخته است. این روزنامه اگرچه موضوع را از زاویه دید خود بررسی میکند و از سیدحسن خمینی به خاطر مشورت گرفتن و محافظهکاری انتقاد میکند اما اشاره دقیقی به تبعات کاندیداتوری او دارد. این روزنامه در گزارشی با عنوان «محافظهکار بازنده» نوشته است: « کافی است در نظر داشته باشیم که سیدحسن خمینی با وجود آنچه برخی رسانههای اصلاحطلب به مخاطب القا میکردند، کلی نقطه ضعف داشت و به هیچوجه گزینه مطلوبی برای کاندیداتوری نبود. اصلاحطلبان در شرایط فعلی ناگزیر به انتخاب او بودند اما خودشان هم میدانستند که امکان عبور خمینی جوان از فیلتر شورای نگهبان چندان نیست. شاهد آنکه همان اول کار که اسمش سر زبانها افتاد روزنامه «کیهان» در گزارشی خاطره رد صلاحیت در انتخابات خبرگان را یادآور شد تا آقایان حواسشان باشد که این کار به این سادگیها هم نیست.
از سوی دیگر عدم تجربه و سابقه وی در امور اجرایی کشور تردیدهای جدی در قابلیت رایآوری او ایجاد کرده بود. حامیان کاندیداتوری او در حالی بر این ضعف جدی سرپوش میگذاشتند که خودشان هم میدانستند که تولیت مرقد امام کجا و کشورداری کجا. در عین حال میدانستند که ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان به واسطه عملکرد دولت روحانی، مجلس دهم و تا حدودی هم شورای شهر پنجم، وضعیتی را ایجاد کرده که نمیتوان به آن دل خوش کرد که مردم با «تَکرار» خاتمی یا اهرمی شبیه آن پای صندوق آمده و چشمبسته به حسن خمینی رای دهند. فعالان سیاسی در جریان اصلاحطلب خودشان را به ندیدن زده و با وجود همه این مشکلات، اصرار به کاندیداتوری وی داشتند. یادگار امام اما با وجود همه بیتجربگیهای ذکر شده در امر سیاست، هوشمندی لازم را داشت و بهتر از حامیان خود واقعیت را دریافت. خمینی جوان خوب و به موقع فهمید که ورود به این انتخابات برایش چیزی غیر از زیان ندارد و آن اعتباری که از قضا دستاورد خودش نیست را هم به باد میدهد. در عین حال نمیتوانست همچنان که انتخابات پرشور را از نان شب واجبتر توصیف میکند یا وقتی که از ضرورت مسوولیتپذیری به وقت نیاز کشور دم میزند، خود را کنار کشیده و با محافظهکاری وارد میدان نشود. بنابراین بهترین کار را کرد. مشورت با رهبری معاملهای دو سر برد برای او بود. سیدحسن خمینی از سویی عدم ورود خود به انتخابات را توجیه کرد و خودش را از اصرار اصلاحطلبان نجات داد. از سوی دیگر ولایتمداری را ثابت و شاید زمینه تایید صلاحیت در انتخابات خبرگان بعدی را فراهم کرد. »
دیدگاه تان را بنویسید