مهندسی بایدن با فشار حداکثری ترامپ
دولت بایدن به دنبال دستیابی به اهداف پروژه فشار حداکثری ترامپ از طریق اجماعسازی با همپیمانان اروپایی علیه ایران است
وطن امروز: آمریکا هیچ تمایلی به لغو تحریمها و بازگشت به تعهدات برجامی ندارد. این گزاره ماحصل اظهارات بسیار کوتاه بایدن در نشست امنیتی مونیخ درباره موضوع هستهای ایران بود. بایدن شب گذشته در نشست امنیتی مونیخ گفت: ما آماده هستیم که با 1+5 درباره فعالیت هستهای ایران، وارد تعامل شویم. بایدن در جمله دیگری ایران را نیز متهم به بیثباتسازی در منطقه کرد.
بایدن در حالی در اظهارات دیشب خود هیچ موضع روشنی در قبال ایران اتخاذ نکرد که رسانههای وابسته به دولت و برخی رسانههای فارسیزبان بیگانه پیش از سخنرانی رئیسجمهور آمریکا جوسازی گستردهای درباره اظهارات احتمالی وی در نشست امنیتی مونیخ انحام داده بودند. این رسانهها با اشاره به برخی اخبار و گزارشها مدعی بودند بایدن در اظهارات خود در نشست مونیخ فرآیند بازگشت به برجام و پذیرش و اجرای تعهدات هستهای را اعلام میکند اما در عمل تمام اظهارات بایدن درباره موضوع هستهای ایران صرفا به اعلام آمادگی برای تعامل با کشورهای 1+5 محدود شد. تأکید بایدن بر تعامل با کشورهای 1+5 درباره موضع هستهای ایران در حالی است که مقامات آمریکایی بویژه وزیر خارجه این کشور طی روزهای اخیر سطح مذاکرات را برای دستیابی به یک رویه مشترک با همپیمانان اروپایی خود درباره موضوع هستهای ایران افزایش دادند. بیانیه پنجشنبه ۳ کشور اروپایی و آمریکا درباره موضوع هستهای ایران بیانگر آن است که مدل مواجهه مقامات آمریکا با ایران در مسیر دستیابی به اهداف مذاکراتی از طریق ایجاد اجماع و همگرایی با کشورهای اروپایی است؛ مدلی که پیش از این در زمان دولت اوباما نیز به کار برده شده بود.
پس از پایان کار اوباما، ترامپ تصمیم گرفت سیاست آمریکا در قبال ایران در حفظ شدید محدودیتهای هستهای را بدون آنکه احساس نیازی به همکاری کشورهای اروپایی داشته باشد، در قالب پروژه فشار حداکثری پیش ببرد. خروج آمریکا از برجام، افزایش محدودیتها و تحریمهای هستهای و افزایش ریسک تعامل با ایران بر اساس ساختاری انجام شد که دولت اوباما در توافق هستهای طرحریزی کرده بود.
به بیان دیگر هر چند ترامپ اردیبهشت 97 به صورت رسمی اعلام کرد از توافق هستهای خارج شده است اما برای حفظ محدودیتهای برنامه هستهای به ظرفیتهای گسترده برجام علیه برنامه هستهای ایران اتکا کرد. شیوه اعمال فشار و محدودیت علیه ایران که توسط تیم مذاکراتی آمریکا در زمان اوباما در برجام تعبیه شده بود، به مثابه پاس گلی بود که در اختیار ترامپ قرار گرفت و ترامپ نیز از این ظرفیت علیه ایران استفاده کرد. البته پروژه فشار حداکثری آمریکا علیه ایران با گذشت 4 سال به نتیجه مطلوبش یعنی تسلیم ایران و وادار کردن مقامات کشور به مذاکره و پذیرش شرایط آمریکا درباره شرایط منطقهای و موشکی منجر نشد. هر چند طی سالیان گذشته برخی مقامات کشور خواهان مذاکره با دولت ترامپ بودند و برای انجام مذاکره حتی استدلالهای گوناگون از احتمال جنگ گرفته تا شرایط وخیم اقتصادی را بهانه میکردند اما با تدبیر رهبر حکیم انقلاب، ایران وارد بازی ترامپ نشد. کار به جایی رسید که چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری 2020 آمریکا، مقامات این کشور و همچنین برخی مقامات کشورهای غربی صراحتا از ناموفق بودن پروژه فشار حداکثری آمریکا علیه ایران سخن میگفتند. در چنی شرایطی بود که جو بایدن با شعار تغییر در سیاست داخلی و خارجی، به ریاستجمهوری آمریکا رسید.
یکی از چالشهای اساسی آمریکا در سیاست خارجی، موضوع برجام بود که کارشناسان و حتی برخی مقامات کشورها از طراحی جدید آمریکا در قبال موضوع هستهای ایران سخن گفتند. این کارشناسان از بازگشت آمریکا به برجام به عنوان یکی از اقدامات قطعی بایدن در مواجهه با ایران نام میبردند، بویژه آنکه برجام محصول دولت دموکرات اوباما بود. در داخل نیز مقامات دولتی پیش از آنکه بایدن اظهارنظری را به صورت رسمی درباره برجام اعلام کند، پیشاپیش به استقبال او رفتند و از رویکرد جدید آمریکا در قبال ایران استقبال کردند(!)
در چنین شرایطی اما بایدن برخلاف انتظار برخی مقامات دولتی، در گفتوگو با سیبیاس اعلام کرد تا زمانی که ایران فرآیند غنیسازی اورانیوم را متوقف نکند، آمریکا حاضر به لغو تحریمها نیست؛ موضعی که بیانگر یک پیام آشکار به مقامات دولت ایران بود: پیش از هر اقدامی به تعهدات برجامی بازگردید.
بازی آمریکا در برجام بار دیگر تکرار شد. در جریان مذاکرات هستهای به رغم هشدارهای مکرر منتقدان درباره پرهیز از اجرای یکجانبه تعهدات برجامی و منوط شدن اقدامات کشورهای 1+5 به اجرای تعهدات از سوی ایران، متن توافق اما به گونهای تنظیم شد که ایران ۶ ماه زودتر تعهدات خود را اجرایی کرد و کشورهای اروپایی و آمریکا در زمان اجرای تعهدات خود به بهانههای مختلف از پذیرش تعهداتشان طفره رفتند، به گونهای که با گذشت 5 سال هنوز هم تعهداتشان را عملی نکردهاند.
حال 5 سال پس از اجرای برجام از سوی ایران، رئیسجمهور جدید آمریکا نیز به دنبال تکرار همان رویه است: «ایران تعهدات خود را انجام دهد، آمریکا نیز به برجام بازمیگردد».
اما درباره استراتژی جدید آمریکا باید به ۳ نکته توجه کرد:
1- آنچه ترامپ در نتیجه پروژه فشار حداکثری به دنبال دستیابی به آن بود و پس از گذشت 4 سال نیز موفق نشد به آن دست یابد، هماکنون در دستور کار دولت بایدن قرار دارد، با این تفاوت که بایدن در نتیجه تجربه موفق آمریکا در جریان مذاکرات برجام، به این نکته رسیده است که در میز مذاکره بهتر میتواند خواستههای آمریکا را نقد کند.
وزیر خارجه آمریکا 4 روز پیش در مصاحبه با «انپیآر» در این باره گفته بود: «این را میدانیم که ایران شروع به عقبنشینی از اجرای محدودیتهای برجام کرده و نتیجه این شده که اکنون توانایی تولید مواد شکافتپذیر برای یک سلاح با سرعتی بیشتر و در مدت زمانی کمتر از زمان اجرای برجام را دارد. توافق هستهای زمان دستیابی ایران- مدت زمان تصمیمگیری تا دستیابی به مواد شکافتپذیر در درجه تسلیحاتی- را به یک سال رسانده بود اما حالا به ۳ یا ۴ ماه رسیدهایم که یعنی در مسیر اشتباهی حرکت میکنیم و فکر میکنم انگیزه برای تلاش به بازگرداندن ایران به جعبه هستهای وجود دارد. احتمالا ایران هم هنوز برای حصول مزیتهای وعده شده در توافق یعنی تسهیل تحریمها انگیزه دارد. فکر میکنم هر ۲ طرف و همچنین دیگر شرکای مذاکراتی در اروپا و همچنین روسیه و چین هنوز به این کار تمایل دارند اما برداشتن نخستین قدم ضروری است. زمان گذشته است. اگر قرار باشد دوباره به توافق بازگردیم و ایران هم به تعهداتش بازگردد، باید روی یک توافق طولانیتر و مستحکمتر از توافق اصلی کار کنیم. همچنین باید به سایر مواردی که بخشی از مذاکرات اصلی نبوده و برای ما و سایر کشورهای جهان بشدت مشکلساز است، یعنی برنامه موشکهای بالستیک ایران و اقدامات بیثباتکننده آن در دیگر کشورها بپردازیم اما نخستین قدم، بازگشت ایران به توافق است و رئیسجمهور بایدن کاملا شفاف گفته که اگر آنها این کار را انجام دهند، ما هم همین کار را خواهیم کرد. مسیر دیپلماسی باز است. ایران هنوز با عمل به تعهداتش فاصله زیادی دارد. ما منتظریم ببینیم چه میکند». بلینکن صراحتا تاکید کرده است نتیجه مذاکرات با ایران دستیابی به یک توافق جامع است که در آن موضوعات موشکی و نقش منطقهای ایران حلوفصل شود و گام نخست چنین فرآیندی بازگشت بیچون و چرای ایران به تمام محدودیتهای قید شده در برجام است.
2- آمریکا برای دستیابی به اهداف مذاکراتی خود نیاز به اقدامات نمایشی به همراه ایجاد جو رسانهای برای تمایل به مذاکره با ایران و نشان دادن سرکشی ایران در پذیرش فرآیند مذاکره دارد. یکی از این اقدامات بازپسگرفتن ادعای آمریکا درباره فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران است.
خبرگزاری رویترز با استناد به نامه «ریچارد میلز» به شورای امنیت که به رویت این رسانه رسیده، نوشته ایالات متحده در این نامه از ادعای دولت «دونالد ترامپ» مبنی بر بازگشت همه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران عقبنشینی کرده است. دولت «دونالد ترامپ» مردادماه سال جاری بعد از شکست در تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران تحرکاتی ناکام را برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران آغاز کرد. آمریکا ابتدا روز ۲۵ مرداد قطعنامهای را به رأی گذاشت که خواستار جلوگیری از انقضای این محدودیتها علیه ایران بود. آن قطعنامه با ۱۱ رأی ممتنع، ۲ رأی موافق (آمریکا و جمهوری دومینیکن) و ۲ رأی مخالف (روسیه و چین) رد شد. به بیان دیگر در حالی از اقدام بایدن در عقبنشینی از ادعای اسنپبک به عنوان یک امتیاز به ایران یاد میکنند که اساسا این فرآیند به نتیجه نرسیده و هیچ تاثیری در معادلات مربوط به برجام نگذاشته بود. در واقع بایدن با این اقدام خود سعی در پاک کردن یکی از نقاط تمسخرآمیز تاریخ سیاست خارجی آمریکا را داشته است.
3- تحرکات روزهای اخیر از سوی مقامات آمریکایی و در دستور کار گذاشتن اقداماتی که نشان دهد این کشور نسبت به ایران حسننیت دارد در نتیجه قانون قاطعانه مجلس شورای اسلامی است. بر اساس قانون مجلس، دولت باید برای متوازن کردن رفتار خود در قبال بدعهدی طرف مقابل برخی از تعهدات برجامی خود را کاهش دهد. یکی از این اقدامات اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی بوده است که با توجه به اینکه این موضوع به رژیم بازرسیهای برنامه هستهای ایران بازمیگردد طرف مقابل را به تکاپو انداخته است که ایران را از این اقدام خود منصرف کند. این در حالی است که پافشاری بر موضع منطقی و منوط کردن کاهش تعهدات به لغو موثر تحریمها علیه ایران، دستاوردهایی جدی را برای ایران به دنبال خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید