آیا عارف به صورت مستقل وارد کارزار انتخاباتی خواهد شد؟
محمدرضا عارف احتمالا در انتخابات آتی نامزد خواهد شد، اما نمیتواند نامزد مورد حمایت جریان اصلاح طلب باشد و نهایتا به صورت مستقل به رقابت با دیگران خواهد پرداخت.
نامه نیوز: کاندیدای حداقلی اصلاح طلبان پیش از دیگران وارد کارزار شده است. محمدرضا عارف که از همان سال ۹۲ و فداکاری به نفع روحانی در لیست کاندیداهای احتمالی اصلاحطلبان بوده است، اکنون در حال گرم خود برای کاندیداتوری و رقابتهای پیش رو است. عملکردش در شورایعالی سیاستگذاری و همچنین فراکسیون امید و مجلس دهم، اما سبب شده که جریان اصلاح طلب او را چندان جدی نگیرد. اصلاح طلبان از مزیتها و ظرفیتهای عارف به خوب آگاه هستند و او را به عنوان یک شخصیت دانشگاهی، اخلاقمحور و متواضع قبول دارند، اما بحث انتخابات فرق دارد. آن هم انتخاباتی در این اوضاع و احوال. انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در شرایطی برگزار خواهد شد که کشور از جهات مختلف تحت فشار است، مردم به لحاظ اقتصادی و معیشتی تحت فشار هستند، اصلاح طلبان به خاطرعملکرد دولت و ... سرمایه اجتماعی خود را از دست دادهاند و همه اینها دست به دست هم میدهد تا این انتخابات را ویژه و خطیر کند. اصلاح طلبان هنوز نمیدانند که در این انتخابات خطیر با کدام استراتژی وارد میدان میشوند و از کاندیدای حداکثری استفاده میکنند یا حداقلی. مقصودشان از کاندیدای حداقلی این است که فردی ولو با دوز اصلاح طلبی پایینتر وارد میدان شود که از فیلتردستگاههای نظارتی بگذرد و شانس شروع رقابت با جریان رقیب را داشته باشد. کاندیدای حداکثری، اما امثال محمدرضا خاتمی، عبدالله نوری و ... هستند که فقط میتوانند کاندیدا شده وبعد از رد صلاحیت فرصت مظلوم نمایی نزد افکار عمومی رابه اصلاح طلبان بدهند. جریان اصلاحات سر این دو راهی مانده، اما عارف تصمیم خود را گرفته است. او گام نخست انتخاباتی را وقتی برداشت که در ویدئویی ضمن دفاعهای همیشگی از عملکرد خودش، فراکسیون امید و اصلاحطلب پذیرفت که میشد و میتوانستند بهتر عمل کنند. گام بعدی عارف برای ورود به رقابتهای انتخاباتی، اما حرفهایش در نشست مشترک هیاتمدیره بنیاد امید ایرانیان با روسای استانی این بنیاد بود. حرفهایی از جنس شعارهای مثل اینکه «همه ارکان حاکمیت باید خود را ملزم به رعایت حقوق شهروندی بدانند و این موضوع تنها در شعار کفایت نمیکند و باید در عمل حق و حقوق آحاد شهروندان محترم دانسته شود. برخی اخباری که از وخامت وضعیت جسمانی فعالان مدنی که در زندان به سر میبرند بهویژه زنان زندانی شنیده میشود، نگرانکننده است و درخواست من از مسوولان این است که اجازه ندهند با برخوردهای سلیقهای با فعالان مدنی، حقوق شهروندی آنان نادیده گرفته شود.» عارف نیت خود برای کاندیداتوری را، اما آنجایی عیان کرد که گفت «من اگر باید بیایم میدان، راحت میآیم و اگر نباید بیایم تا براساس خردجمعی شخص بهتری بیاید، نمیآیم. من همیشه در ذهنم این بوده که اگر فردی مناسبتر از خودم پیدا کردم، بکشم کنار؛ بنابراین من از حالا نمیتوانم بگویم که برای ۹ ماه دیگر چه کار میخواهم بکنم.» حال که پنجاه درصد عارف حل شده و قصد آمدن دارد باید پنجاه درصد دیگری را بررسی کرد و دید که آیا اصلاح طلبان نیز از وی حمایت میکنند یا خیر؟ سوال مشخص اینکه آیا عارف نامزد اصلاح طلبان خواهد بود؟ جواب این پرسش ظاهرا منفی است، زیرا طیفهای مختلف اصلاح طلب به دلایل متفاوت از عارف حمایت نخواهد کرد. اتحاد ملت و اعتمادملی برخی احزاب اصلاح طلب از جمله اتحاد ملت و اعتماد ملی در گروه حامیان نظریه معرفی کاندیدای حداکثری قرار میگیرند. این گروه ترجیح میدهند که گزینه آنان همان ابتدای کار حذف شده ونتیجه انتخابات واگذار شود، اما فردی همچون عارف وارد میدان نشود. زیرا یا در رقابت با اصولگرایان میبازد و یا به فرض ریاست جمهوری عملکردی نه چندان بهتر از دولت روحانی خواهد داشت و سبب ریزش این تتمه سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان میشود. بهترین شاهد برای اثبات این مدعا که حداقل اتحاد ملتی و اعتماد ملی از عارف حمایت نخواهند کرد همان است که روزنامه «اعتماد» چند روز قبل نوشت: «علاوه بر سیدرضا خاتمی، محسن صفاییفراهانی، محمد صدر، مصطفی معین، محمدرضا ظفرقندی و عباس آخوندی از گزینههای احتمالی بال چپ جناح چپ هستند». کارگزاران عارف روی حمایت طیف کارگزارن که اصلا نمیتواند حساب کند، زیرا کارگزارانیها حتی درباره مشارکت با کاندیدای کاملا اصلاح طلب نیز تردید دارند. فعالان سیاسی در این طیف اگرچه اخیر تا حدی از مواضع پیشین خود درباره ائتلاف عقب نشسته و سعی دارند با دیگر طیفهای اصلاح طلب همراه شوند، اما همچنان گزینه ائتلاف را در نظر داشته و در جلسات پشت پرده استفاده از این استراتژی را پیگیری میکنند. ضمن اینکه آنان در شورای عالی سیاست گذاری هم با عارف خیلی همراه نبودهاند و بارها دیدهایم که کرباسچی و سایرین در کارگزارن در مصاحبههای خود به عارف انتقادات جدی را وارد کردهاند. از مجمع روحانیون تا ندا حزب ندا و جوانان اصلاح طلب هم از دیر مخالفان حمایت اصلاح طلبان از عارف خواهند بود، دعوای آنان هم دیرین است و به دوران ریاست عارف در شورای عالی سیاست گذاری برمیگردد. مشکل آقای عارف این است که علاوه بر جوانان، بزرگان نیز با او همدل نیستند. عارف حتی حمایت مجمع روحانیون را هم نخواهد داشت. اگرچه آنان پیشتر به عارف اعتماد کرده و شورای عالی سیاست گذاری و مجلس را به وی سپردند، اما عملکرد وی جای دفاع و تدوام حمایترا باقی نگذاشته است. مزیت ناکافی همه این اصلاح طلبان، اما به عارف به عنوان یک اصلاح طلب واقعی و البته محافظهکار یا یک شخصیت اخلاقمحور و متواضع احترام میگذارند و میدانند که او مزیتهایی همچون عبور از فیلتر دستگاههای نظارتی دارد. آنان، اما به این نکته هم نظر دارند که این ویژگیهای عارف برای کاندیداتوری، پیروزی در انتخابات و مهمتر از همه کشورداری کافی نیست. از این رو باید به این نتیجه رسید که عارف احتمالا در انتخابات آتی نامزد خواهد شد، اما نمیتواند نامزد مورد حمایت جریان اصلاح طلب باشد و نهایتا به صورت مستقل به رقابت با دیگران خواهد پرداخت.
دیدگاه تان را بنویسید