بهای جدید برق از پاریس میآید
یک کارشناس مسائل سیاسی نوشت: براساس معاهده آب و هوایی پاریس، مهم نیست نیروگاههای حرارتی تولید برق در چه فاصلهای از شهرها قرار داشته باشند؛ مهم این است که باعث گرم شدن کره زمین میشوند. بهای جدید برق از پاریس میآید
خبرگزاری فارس: محمد حسین زاده کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به بررسی معاهده پاریس و الحاق کشورمان به آن پرداخت. متن این یاداشت به شرح ذیل است:
اولین نشانه اجرای معاهده پاریس به زودی در قبضهای برق مصرفی مشاهده خواهد شد. تابستان گذشته وقتی قطعیهای مکرر برق پدیدهای هر روزه بود و حتی شهر بصره عراق به علت قطع برق صادراتی ایران شبیه پاریس این روزها شده بود، برخی تحلیلگران مقصر این قطع برق را معاهده آب و هوایی پاریس معرفی کردند.
واقعیت این است که بخشی از این قطعی برق به علت کاهش آب پشت سدها بود، ولی بیش از عدم پرداخت مطالبات نیروگاههای خصوصی از سوی دولت و انجام نشدن تعمیرات دورهای این نیروگاهها سبب قطعی برق گردید.
پرداخت نکردن مطالبات نیروگاههای حرارتی اولین گام اجرای تعهدات پاریس است. این درحالی است که به تازگی وزارت نیرو منابع و مشوقهای بیشتری برای نیروگاههای خورشیدی درنظر گرفته است و تصمیم دارد کاهش ناشی از حذف نیروگاههای حرارتی را با افزایش نرخ بهای برق مصرفی جبران کند.
بیش از نود درصد برق کشور در نیروگاههای حراراتی و با سوزاندن گاز طبیعی تولید میشود. این در شرایطی است که منبع ۴۰ درصد برق در دنیا سوزاندن ذغال سنگ میباشد؛ بنابراین میزان انتشار گازهای گلخانهای برای تولید برق در ایران نسبت به میانگین جهانی از وضعیت مطلوبی برخوردار است چراکه گاز طبیعی در ایران فراوان و ذغال سنگ کمیاب است.
براساس معاهده آب و هوایی پاریس، مهم نیست نیروگاههای حرارتی تولید برق در چه فاصلهای از شهرها قرار داشته باشند، مهم این است که باعث گرم شدن کره زمین میشوند. بهترین جایگزین سوختهای فسیلی نیروگاههای هستهای هستند و در حال حاضر بیش از ۷۶ درصد برق کشور فرانسه توسط نیروگاههای هستهای تولید میشود. این کشور همچنان در حال احداث نیروگاههای جدید هستهای میباشد.
فرانسه که از منابع گاز طبیعی بیبهره است تا قبل از سال ۱۹۷۰ بیش از ۴۰ درصد برق خود را از زغال سنگ تولید میکرد که در مقایسه با سایر سوختهای فسیلی بسیار آلاینده است و بیشترین حجم گازهای گلخانهای را تولید میکند. طی سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ این کشور ۲۵ درصد برق تولیدی خود را با استفاده از ذغال سنگ و ۲۵ درصد نیز با استفاده از نفت کوره (مازوت) تولید میکرد که هر دو بسیار بیشتر از گازطبیعی آلاینده هستند.
در دهه ۱۹۷۰، فرانسه که بیش از ۵۰ درصد تولید برق آن بسیار آلاینده صورت میگرفت و ۵۰ درصد دیگر آن توسط نیروگاههای آبی تأمین میشد، برنامه گستردهای برای احداث نیروگاههای هستهای پیش گرفت بهطوری که از سالهای ۱۹۸۵ تاکنون بیش از ۷۶ درصد برق این کشور توسط نیروگاههای هستهای تولید شده است و درحال حاضر تقریباً ۴ درصد برق این کشور توسط نیروگاههای حرارتی و ۴ درصد نیز از منابع تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی میباشد.
تولید برق در فرانسه در حال حاضر تقریباً هیچ وابستگی به منابع فسیلی ندارد درحالی که در آمریکا بیش از ۶۵ درصد از برق مصرفی در نیروگاههای حرارتی و با استفاده از سوختهای فسیلی تولید میشود. ۳۳ درصد برق آمریکا با سوزاندن گاز طبیعی و ۳۲ درصد با سوزاندن بسیار آلاینده ذغال سنگ تأمین میشود. آمریکا دو برابر تمام برق تولیدی ایران را فقط از طریق ذغالسنگ تولید میکند؛ لذا این کشور از اجرای تعهدات معاهده پاریس میتوانست بسیار متضرر شود چرا که میبایست برای کاهش سرعت گرم شدن کره زمین نیمی از نیروگاههای برق خود را تعطیل میکرد.
نیروگاههای هستهای آمریکا که ۱۹ درصد (تقریباً ۱۰۰ هزار مگاوات) برق این کشور را تأمین میکنند اغلب در ایالتهای شمال شرق و شرق قرار دارند یعنی ایالتهایی که عمدتاً حامی دموکراتها هستند. ایالتهایی که پایگاه اصلی رای ترامپ هستند تقریباً هیچ بهرهای از برق هستهای ندارند و تمام برق مورد نیاز خود را با سوزاندن گاز طبیعی یا ذغال سنگ تأمین میکنند و اجرای تعهدات پاریس طرفداران جمهوریخواه ترامپ را با مشکلات جدی تأمین برق مواجه میکرد.
تیجه اینکه رؤسای جمهور آمریکا هرچقدر هم دیوانه بهنظر برسند درواقع سخنگوی اتاقهای فکر و استراتژیستهایی زبردست آن هستند. به همین دلیل ترامپ در خروج از معاهده پاریس، برخلاف برجام هیچ تعلل نکرد.
تمام این درصدها و نسبتها این پرسش را برجسته میکنند: درحالی که ایران بزرگترین منابع گازی جهان را در خود دارد، عملاً اجازه توسعه نیروگاههای هستهای را ندارد، در اقلیمی قرار گرفته که ظرفیت بیشتری برای بهرمندی از برق آبی نداشته و درحال حاضر در تولید برق نسبت به اغلب کشورهای دنیا گازهای گلخانهای کمتری تولید میکند و از دانش و تکنولوژی داخلی برای احداث نیروگاههای حرارتی برخوردار است، چرا باید براساس معاهده پاریس مزیتهای خود را نادیده گرفته و ضمن کاهش چشمگیر در نسبت نیروگاههای حرارتی اقدام به واردات تکنولوژی برق خورشیدی و بادی از اروپا کرده و کسری برق را نیز با افزایش قیمت آن جبران کند و در مورد صادرات برق نیز که میتواند نفوذ منطقهای کشور را افزایش دهد «اصلاً نگران دیگران نباشد».
دیدگاه تان را بنویسید