آدرس غلط ندهید! مافیای FATF ترورکنندگان دانشمندان هستهای ما بودند
هتاکی خوانندهای به نام تتلو به محرم اباعبدالله الحسین (ع) موجب زبان درازی فتنهگران و حرمتشکنان عاشورای ۸۸ علیه جریان انقلابی شد.
روزنامه کیهان: هتاکی خوانندهای به نام تتلو به محرم اباعبدالله الحسین (ع) موجب زبان درازی فتنهگران و حرمتشکنان عاشورای ۸۸ علیه جریان انقلابی شد.
محافل رسانهای فتنهگران و افراطیون آلوده به ضد انقلاب، با اشاره به ماجرای ملاقات تتلو با حجتالاسلام و المسلمین رئیسی به طعنه میگویند برای چه نامبرده را پذیرفتید؟! گفتنی است تتلو مدتی است از کشور خارج شده و در فضایی نه چندان شفاف، درگیر اجرای پروژههایی است که اتفاقاً به کار رسانهای جریان فتنهگر و ضد انقلاب میآید؛ نظیر ماجرای کشف حجاب دختری به نام مائده هژبری و سپس توهین اخیر به مقدسات. او پس از سفر به ترکیه و کنسرت ناکام، از شبکه بیبیسی سردرآورد. به عبارت دیگر، به نظر میرسد او در جریان سفر به ترکیه، توسط سرویسهای امنیتی بیگانه مدیریت میشود، و البته اثبات چنین موضوعی، چیزی از مسئولیت وی در بیحرمتی و هتاکی به مقدسات (و تحمل مجازات قانونی و شرعی آن) کم نمیکند. سزاوار یادآوری است تتلو در سال ۸۸ چندین کلیپ و ترانه برای میرحسین موسوی و ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان تهیه کرده است. او چند سال پیش، نسبت به گذشته تاریک خود اعلام پشیمانی کرده و گفته بود که توبه کرده و میخواهد در خدمت وطن و ارزشهای اسلامی بخواند و جبران کند. او در برخی آهنگهایش نیز سعی کرد این پشیمانی و جبران را نشان بدهد. منطق اسلامی در قبال این اظهار ندامت، پذیرفتن پشیمانی فرد خطاکار است و حجتالاسلام والمسلمین رئیسی و خبرگزاری فارس نیز از همین زاویه، تتلو را پذیرفتند تا بدین ترتیب او بتواند گذشته خود را جبران کند.
اما رویکرد نیروهای انقلابی به وی یا برخی هنرمندان که مواضع مشابهی اتخاذ کردهاند، با آشفتگی و عقدهگشایی افراطیون مدعی اصلاحطلبی مواجه شد. سایتها و روزنامهها و کانالهای تلگرامی این طیف چه در هنگام ملاقات تتلو با رئیسی و چه حضور وی در جشن فارس پلاس، ضمن هیاهوی شدید سعی کردند این اتفاق را به عبور از اصول یا موضوع انتخابات و رأی جمعکنی به هر قیمت (کاری که خود در آن استاد تمام و بیچهارچوب هستند) ربط دهند.
همان زمان روزنامه کیهان با بیان اینکه میزان، حال فعلی افراد است و نمیتوان اظهار توبه به تتلو را نپذیرفت، نوشت: اگر او یا بزرگتر از او (مانند برخی انقلابیون بدفرجام) پا کج گذاشتند، نیروهای انقلابی معترضشان میشوند. به راستی آیا پذیرفتن انسانی که میگوید پشیمانم و توبه کردهام عار است، یا پسرفت و ندامت برخی چپنماهای رویگردان از انقلاب که با مفسدان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی هم پیاله شدند، در آمریکا، انگلیس و فرانسه پناهندگی گرفتند، نان خور رژیم آلسعود شدند و کمک مالی گرفتند (از خاتمی تا مهاجرانی)، با زنان نامحرم ایتالیایی دست دادند، کشف حجاب کردند، با جام شراب به تمسخر پرچم عزای امام حسین (ع) پرداختند، با گوگوش و فعالان بهایی شبکه بیبیسی و منوتو، رفیق گرمابه و گلستان شدند و از گوگوش تا سروش (اکبر پونز و روحانی نماهای باند مهدی هاشمی و ملی مذهبیها و سلطنتطلبها و ساواکیها) را یک جا دور هم جمع کردند؟!
فساد و خیانت واقعی مربوط به کسانی است که مزدوری آمریکا و انگلیس و اسرائیل را کردند و دستکم دوبار آشوب راه انداختند و علناً در نشریات خود- آن هنگام که داغ بودند- گفتند «علیه خدا هم میشود تظاهرات کرد، باید ختم انقلاب را گرفت، اسلام ارتجاعی است» و کف خیابان علیه امام حسین (ع) هتاکی کردند و درباره علت جنبش سبز کذایی گفتند که ما میخواهیم شراب بنوشیم و با مینیژوپ به خیابان بیاییم و اسلام نمیگذارد.» به عبارت دیگر، میتوان گفت: تتلو امروز ته صف و اردوگاهی ایستاده که فتنهگران طعنه زن، پیشگام و خط شکن آن- به نیابت از جبهه استکبار - بودهاند. در واقع جریان حزباللهی میخواست او را نجات دهد و جریان آلوده به ضد انقلاب سعی کرد او را به منجلابی که خود در آن قرار گرفتهاند، بازگردانند.
بازگرداندن تتلو به بخشی از معارضه با دین توسط ضد انقلاب، چیزی از بزرگواری نیروهای انقلابی در زمینه دادن فرصت توبه کم نمیکند؛ اما نشان میدهد که فتنهگران آلوده به نفوذ به رسم همه منافقین، ارتجاع و انحطاط و سقوط افراد را بر دادن فرصت جبران به آنها ترجیح میدهند. این نکته نیز بدیهی است که برخی افراد موفق به توبه میشوند و برخی دیگر، مانند معتادان فاقد اراده و استقلال، دوباره به جاهلیت و انحطاط قبلی باز میگردند. به یقین منطق دین این نیست که به خاطر ریزشها و عقبگردهای مجدد و محتمل، فرصت توبه از افراد سلب شود.
سقوط آزاد بیبیسی و سقوط عمیقتر مدعیان اصلاحطلبی همکار نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی میگوید بیبیسی فارسی دچار سقوط آزاد در زمینه اخلاق حرفهای شده است. کامبیز نوروزی نوشت: «اینکه تلویزیون فارسی بیبیسی مدتهاست اصل بنیادی بیطرفی را کاملاً کنار گذاشته و کاملاً جانبدارانه علیه ایران حرکت میکند، به جای خود. اینکه کیفیت اخبار و کارشناسان مدعو این تلویزیون به نازلترین سطوح رسیده است، به جای خود، اینکه بخشهای تحلیلی این تلویزیون به تکرارهای ملالآور و خالی از هر نوع خلاقیت حرفهای رسیده است، به جای خود. همه اینها به کنار. سقوط تأسفبارتر جدید این است که این تلویزیون پرمدعا، در این چند روزه وقت زیادی از برنامههای خبری و تحلیلی خود را در اختیار چند نفر از اعضای ناشناخته یک گروه سلطنت طلب تازه پا قرار میدهد که چند نفر خارج کشوریهای گمنام تشکیل دادهاند، که هیچ وزنی در سیاست ایران ندارند و پیروان رضا پهلویاند و وطن فروشانه دست به دامن ترامپ شدهاند. این گروه طرفدار تحریم و مداخله نظامی در ایران است.
وقتی که بیبیسی به این گروه داده، بیشتر شبیه رپرتاژ آگهی است. این را از آنجا میتوان حدس زد که نه اعضای این گروه در شمار شخصیتهای قابل اعتنای سیاسی و فرهنگی ایرانند، نه آنکه این گروه در بیانیه خود حرف خاصی گفته است. آنها طرفداران رضا پهلوی هستند که قبلاً خواستار تحریم ایران و اقدام نظامی آمریکا علیه ایران بودند. آنها دنبال براندازیاند. از نظر حرفهای، تشکیل این گروه ارزش خبری چندانی ندارد. اما بیبیسی آن را به خبر یک خود بدل کرده و برنامه اختصاصی برایش میگذارد.
هیچ وقت انتظار نمیتوان داشت تلویزیونهایی مثل بیبیسی و من و تو (که از همان اول هم طرفداریاش از خانواده پهلوی آشکار بود) و ایران اینترنشنال یا جاهایی مثل رادیو فردا و ایران وایر و آموزشکده توانا و آمد نیوز و امثال اینها که با بودجههای کشورهای دیگر کار میکنند، بیطرف بمانند، اما وقتی ایران اینترنشنال میشود مبلغ مجاهدین خلق و بیبیسی فارسی میشود مبلغ رضا پهلوی و به حد تلویزیونهای فارسی زبان خارج کشور در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ سقوط آزاد میکند، باید افسوس خورد به روزنامهنگاری گروهی از ایرانیان خارج از کشور که حرفه روزنامهنگاری را در اختیار کسانی گذشتهاند که خود را در خدمت منافع کشورهای دیگر قرار داده و در تبعیت از سیاستهای دولتهای دیگر کمر علیه ملت ایران بستهاند.»
این یادداشت در حالی است که نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی، تأمین کنندگان اصلی تیم مدیریت و تحریریه شبکه بیبیسی انگلیس بودهاند و بسیاری از عناصر نفوذی همکار نشریات مذکور، پس از خروج از کشور، در کسوت همکاران BBC درآمدهاند. حتی وزیر ارشاد دولت اصلاحات و معاون وی نیز مدتها با شبکه بیبیسی همکاری کردهاند. اکنون سؤال این است که کدام هم افقی و همفکری مدعیان اصلاحطلبی را به چنین خیانتهایی در همپوشانی با شبکه دولتی انگلیس وا میدارد و چگونه نشریات مدعی اصلاحطلبی، شبکه زرد بیبیسی را تغذیه میکنند یا از آن خط میگیرند؟!
آدرس غلط ندهید! مافیای FATF ترورکنندگان دانشمندان هستهای ما بودند عضو فراکسیون امید مدعی شد FATF در شناسایی عوامل تروریستی حمله به مجلس نقش داشت. محمود صادقی به خبر آنلاین گفته است: افایتیاف یک نهاد مالی است که دارای استانداردهایی است به منظور مبارزه با پولشویی که کشورهای عضو یا غیرعضو اگر آنها را رعایت کنند مشکلی در تبادلات بانکی خود ندارند، اما اگر رعایت نکنند میتواند این موضوع مشکلآفرین شود. وی درباره نقش FATF افزود: ما جلسهای نزدیک به ۳ ساعت در فراکسیون شفافسازی داشتیم و مسئولین مرتبط در وزارت اقتصاد ازجمله رئیس مرکز مبارزه با پولشویی در این جلسه حاضر شدند و گزارشهایی از مبارزه با پولشویی در کشور ارائه کردند. آنها به آثار اجرای این سیاست اشاره کردند، ازجمله آن که با اجرایی شدن سیاستهای مبارزه با پولشویی جلوی بسیاری از فرارهای مالیاتی گرفته شده، یا در بحث مبارزه با قاچاق موادمخدر اجرای این سیاستها موجب کشف باندهای قاچاق شده است. حتی در موضوع حمله تروریستی به مجلس، همین سیاستهای کنترل تراکنش مالی بود که منجر به شناسایی و دستگیری عوامل آن شد. صادقی ادامه داد: با توجه به اینکه بحث پولشویی و تروریسم تنها یک موضوع داخلی نیست و در همین راستا، بیشترین آسیب حملههای تروریستی از منافقین گرفته تا داعش و گروههای تجزیهطلب متوجه ایران بوده، لازم است ما ازطریق کنترل تراکنش مالی بتوانیم با جرایم سازمان یافته مبارزه کنیم؛ لذا چنانچه به این کنوانسیونهای مالی بپیوندیم میتواند برای منافع ما مفید باشد. در اظهارات محمود صادقی، چند غلط یا مغالطه نهفته است، اولا آیا او نمیداند که مدیریت FATF دراختیار معاون سابق خزانهداری آمریکاست و آمریکاییها صراحتا گفتهاند ازطریق پذیرش مطالبات این کارگروه توسط ایران، میتوانند به ایران فشار بیاورند؟ ثانیا گروههای تروریستی مذکور در فوق اصالتا بازیچه و آلت دست موسسان و گردانندگان FATF (آمریکا و انگلیس و ...) هستند. ثالثا درباره برجام هم گفته میشد اگر ایران تعهدات مندرج در آن را بپذیرد، مشکلات حل میشود. اما عملا مشکلات تشدید شده؛ چراکه طرف دعوای ایران (و اتفاقا طرف متهم و مجرم و دعوا)، در جایگاه قاضی و شاکی مینشینند و ایران را در موضع اتهام مینشانند. به راستی اگر مبارزه با تروریسم، جزو استانداردهای FATF است، چرا گریبان آمریکا و عربستان و انگلیس و اسرائیل و ... را نمیگیرد و فقط ایران مورد اتهام است؟! آیا عجیب نیست؟! ثالثا برخورد با شبکه تروریستی حمله به مجلس، مرهون فعالیتهای نیروهای اطلاعاتی کشورمان است و نباید این اقتدار را به کارگروه مافیایی FATF نسبت داد. رابعا اگر قرار است با پولشویی و فرار مالیاتی مبارزه شود، این اقدام چه ربطی به FATF دارد. مجلس و دولت اگر به اندازه کافی اهتمام داشته باشند، این مبارزه اتفاق میافتد. اما چون مثلا قانون مالیاتهای مستقیم (اصلاح شده در سال ۹۴) مورد اهتمام دولت نیست و مجلس (ازجمله فراکسیون امید) هم علاقهای به پیگیری این قبیل اولویتها ندارد، بنابراین فرار مالیاتی و پولشویی اتفاق میافتد. به راستی چرا امثال صادقی، از دولت و وزارت راه و شهرسازی نمیپرسند تکلیف راهاندازی ثبت معاملات مسکن و اخذ مالیات از واحدهای خالی به کجا رسید؟! آیا برای این قبیل کارهای بر زمین مانده، حتما باید به امر و نهیهای FATF تن داد؟ چرا فراکسیون امید، شفافیت واقعی را از دستگاههای دولتی در معاملات ارز و سکه و خودرو مطالبه نمیکنند؟! و برعکس بر واگذاری اطلاعات سری کشور به بیگانگان اصرار دارند؛ اطلاعاتی که درز مشابه آن اطلاعات، منجر به ترور دانشمندان هستهای کشورمان شد.
تله تازه حزب اشرافی /کرباسچی: روحانی استعفا بدهد! رئیس حزب اشرافی کارگزاران از روحانی خواست اگر نمیتواند شفاف درباره علت بنبست خود توضیح دهد، استعفا دهد و قهرمانانه کنار برود! کرباسچی در گفتگو با ماهنامه اندیشه پویا ضمن انتقاد از عملکرد روحانی و دولت وی گفته او میتواند با استعفا، به عنوان یک قهرمان کنار برود و، اما اگر استعفا را به مصلحت نمیداند باید از خواب سنگین برخیزد و روشن و شفاف با مردم روبرو شود. او درباره استعفا گفته است: این تصمیم سختی است اگر او نمیتواند کاری کند میتواند به عنوان یک قهرمان کنار برود و بگوید ایهاالناس من میخواستم کاری کنم نشد، به دیوار بسته خوردم و حالا کنار میروم. این ممکن است کمک کند که اگر او قهرمان نیست حداقل منفور هم نشود». کرباسچی در عین حال افزود که اگر آقای روحانی معتقد است کنارهگیریاش «به نفع مصالح ملی کشور نیست»، باید تلاش کند که «روشن و دقیق حرکت کند.» دبیرکل کارگزاران سازندگی گفت: عملکرد دولت حسن روحانی آن چیزی که او و همفکرانش تصور میکردند، نبوده است. به گفته کرباسچی، برخی از انتقادها به روحانی در سال ۹۲ نیز مطرح بود ازجمله اینکه او «نوعی خصلت سنگین وزنی در امور اجرایی دارد.» وی تاکید کرد روحانی یک مدیر نشسته است، درحالی که رئیسجمهوری باید یک مدیر ایستاده و اجرایی فعال در صحنه باشد. وی تاکید کرد دولت حتی در زمینه اقتصاد هم غیرکارشناسی عمل کرد. دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی گفت: باید به دولت «نهیب زد تا از این خواب سنگین بیدار شود.» دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی درباره اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور گفت: «اول ببینیم آقای جهانگیری، معاون اول کارگزارانی است یا معاون اول خودش. متاسفانه اداره کشور ما اداره حزبی نیست.» وی تاکید کرد اگر آقای جهانگیری بخواهد حزبی عمل کند نهادها و مجموعهها و حتی خود آقای روحانی به او ایراد میگیرند که چرا حزبی عمل میکنید؟ او میگوید اگر خدمتی از من ساخته است با این شرایط است که حزبی نباشم و اعلام میکنم که در جلسه حزب شرکت نمیکنم. وی در پاسخ به این سوال که «پس شما از آقای جهانگیری تبری میجوئید»، گفت: «واقعیت این است که آقای جهانگیری از ما تبری جسته ... و اعلام کرده من در شورای مرکزی حزب نیستم ما در کشور متاسفانه هنوز به این نتیجه نرسیدهایم که کشور را باید احزاب اداره کنند نه اشخاص». ادعای کرباسچی درباره جدایی جهانگیری از کارگزاران درحالی است که روزنامه «سازندگی»، ارگان رسمی حزب کارگزاران، ۷ تیر ۹۷ با جهانگیری مصاحبه کرد و در مقدمه مصاحبه با اشاره به طولانی شدن گفتگو و یادآوری این موضوع ازسوی مسئول دفتر جهانگیری، مینویسد: جهانگیری با خنده پاسخ معناداری به رئیس دفتر میدهد و میگوید: «ما با همحزبیهایمان نشستهایم و حرف میزنیم»! اظهارات کرباسچی، چندمین حمله حزب کارگزاران و اعضای آن به دولت و روحانی است. اخیرا سعید لیلاز در گفتگو با یورونیوز تصریح کرد حتی اگر «چوب خشک به جای روحانی بود، تا الان کاری برای رونق اقتصاد کرده بود.» او برخلاف کرباسچی که روحانی را فاقد اختیار معرفی کرده، تصریح کرده بود روحانی غیر از اختیارات موجود، اختیارات ویژه و فراوان از رهبری گرفته است. کارگزاران همچنین در بیانیهای سرگشاده دولت روحانی را دولت «بزم» و نه دولت «رزم» معرفی کرد و دولتی سرگشته خواند.» به نظر میرسد اظهارات اخیر کرباسچی در هل دادن روحانی به سمت استعفا یا ایجاد جنجال سیاسی به نام شفافیت، ادامه همان نگاه «رحم اجارهای» اصلاحطلبان به دولت است. این طیف همچنین گفتهاند نگاه ساندیسی به روحانی و دولت او دارند و طبیعتا پس از مکیدن محتوای دولت، پاکت آن را باید به دور بیاندازند! مواضع موذیانه کارگزاران درحالی است که جهانگیری عضو مرکزیت این حزب، از مقصران اصلی واگذاری ۱۸ میلیارد دلار ارز به قیمت ۴۲۰۰ تومان و ایجاد بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رانت است. اگر هم شفافیتی مطالبه میشود، باید درباره این سوءمدیریتها باشد.
دیدگاه تان را بنویسید