از حقیقت سردشت و حلبچه تا دروغ دوما
حامیان صدام در بمباران سردشت و حلبچه، حالا مدعی نگرانی از حمله شیمیایی به دوما در سوریه شدهاند!
جوان: جهان غرب این روزها مشغول القای یک ادعاست؛ استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی در دوما. القای این ادعای دروغین با سخنرانیهای مقامات کشورهای غربی و سپس عملیاتهای رسانهای انجام گرفت تا جهان باور کند که دولت سوریه که تحت حمایت ایران و روسیه قرار دارد، علیه مخالفان تکفیری خود دست به استفاده از سلاح شیمیایی زده است. در اوج این عملیات روانی، دولتهای امریکا، انگلیس و فرانسه حاضر شدند برای آنکه بگویند چقدر این ماجرا راست است، از حمله موشکی به سوریه هم بهره ببرند، یعنی اگر ادعای ما دروغ بود، دلیلی نداشت دست به حمله موشکی به سوریه بزنیم. اینکه هیچ سندی برای اثبات این ادعا وجود ندارد، بماند، اینکه غرب برای حمله موشکی به برخی مواضع در سوریه منتظر نتیجه بررسی کمیته حقیقتیاب نشد هم بماند، این هم که دولت سوریه در آستانه پیروزی کامل بر تکفیریهاست و دست بالا را در نبرد دارد و به همین دلیل نیازی به استفاده از سلاح شیمیایی ندارد، بماند. در این گزارش میخواهیم فرض را بر این بگذاریم که غرب با همه خباثتها و دروغها راست میگوید و بشار اسد علیه تروریستهای تکفیری به استفاده از سلاح شیمیایی روی آورد، اما میخواهیم ادعای دیگر از غربیها را بررسی کنیم و آن اینکه آیا واقعاً غربیها خط قرمزی به نام استفاده از سلاح شیمیایی در جنگ دارند؟! یعنی بر فرض آنکه دولتی در جنگ از سلاح شیمیایی استفاده کند، غرب در برابر آن مطلقاً میایستد؟ حداقل برای ایرانیها این موضوع باورپذیر نیست.
امریکا و حمایت از حمله شیمیایی
هفتم تیر ۶۶ برای مردم ایران یادآور حادثه شومی است؛ حادثهای که طبیعی نبود و بیاغراق میتوان آن را یک جنایت جنگی نامید. رژیم بعثی عراق که به خیال خام خود قرار بود سه روزه به تهران، پایتخت جمهوری اسلامی ایران برسد، هفت سال از آغاز تجاوزش به ایران میگذشت و نه تنها ذرهای از خاک ایران را در اختیار نداشت بلکه اقتدار و ابهت خود را نیز از دست داده بود. در فضایی که جنگ برایش داشت مغلوبه میشد، صدام حسین دست به بمباران شیمیایی سردشت زد؛ شهری که مملو از زنان و کودکان و غیرنظامیان بود. دهها شهید از مردم عادی یکی از نتایج این حمله بود. هزاران مجروح شیمیایی از آن حمله بر جای ماند که تا سالهای متمادی رنج شیمیایی بودن را با کپسولهای اکسیژن و تاولها و سرفهها و نفسهای بند آمده، با خود به همراه داشتند و دارند. بسیاری از مردم سردشت در آن حمله وحشتناک، حین فرار بر زمین افتادند و هر کس در آن حالتی که بود، بیحرکت ماند و جان سپرد. زخم و تاولهای این حمله بر بدن مردم ایران آنقدر وحشتناک است که کمتر کسی تاب دیدن تصاویر آن را خواهد داشت. با این حال غربیهایی که این روزها ادای حساس بودن نسبت به حملات شیمیایی را درمیآورند، در برابر ظلمی که بر مردم ایران رفت، چه کردند؟ آیا به مراکز نظامی رژیم بعثی حمله کردند؟ آیا صدام را محکوم کردند؟ آیا اصلاً کسی به این جنایتکار جنگی گفت که نباید از سلاح شیمیایی علیه مردم ایران استفاده میکرد؟ مردم ایران حقوق بشر نداشتند؟! باید سؤالها را به گونهای دیگر طرح کنیم تا اوج خباثت غربیها در این وقایع روشن و معلوم شود انتظار محکومیت صدام از سوی غربیهایی که حامی اصلیاش در قتل عام مردم ایران بودند، چه انتظار عبثی بود. بیبیسی، رسانهای که همیشه حامی غرب بوده در تیرماه ۹۶ در گزارشی اعتراف گونه مینویسد: «حمله شیمیایی عراق به سردشت، ۹ ماه پس از آن صورت گرفت که واشنگتن، تلاش اکثریت اعضای شورای امنیت را برای صدور یک بیانیه در محکومیت استفاده از سلاحهای شیمیایی از سوی عراق وتو کرد. حمله به سردشت، به ویژه در بستری از بیتفاوتی ایالات متحده نسبت به استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی علیه ایران صورت گرفت. بیتفاوتی همراهانهای که مدتی بعد، به بمباران شیمیایی حلبچه با بیش از ۵ هزار کشته منجر شد.»
این نکته هم جالب است که سالها بعد و وقتی دولت امریکا دید صدام تبدیل به ماری در آستین شده و قصد حمله به عراق را داشت، جورج بوش رئیسجمهور وقت امریکا در بخشی از سخنرانی هفتم اکتبر ۲۰۰۲ خود در توجیه حمله به عراق گفت: «صدام حسین دستور انجام حملات شیمیایی علیه ایران و بیش از ۴۰ روستای عراق را داد. این حملات، منجر به کشته و زخمی شدن حداقل ۲۰ هزار نفر شد»، اما جرج بوش نگفت که آن حملات و جنایات با حمایت مستقیم دولت ایالات متحده انجام شد؛ دولتی که سالها بعد ژست مبارزه با به کارگیری سلاح شیمیایی میگیرد. در رسانهها آمده که در طول جنگ ایران و عراق، چند بار رؤسای وقت شورای امنیت با صدور بیانیههای غیرالزامآور، عراق را به خاطر استفاده از سلاحهای شیمیایی محکوم کردند، اما این شورا، به خاطر نفوذ و حق وتوی قدرتهای بزرگ، هیچ گاه نتوانست با صدور قطعنامه الزامآور، عراق را به خاطر استفاده از این سلاحها محکوم کند. در یکی از آخرین تلاشها پیش از حمله سردشت، در ۲۱ مارس ۱۹۸۶ تلاش اکثریت اعضای شورای امنیت برای تصویب یک بیانیه در محکومیت حملات شیمیایی مکرر عراق علیه نیروهای ایرانی، با وتوی ایالات متحده ناکام ماند. ۱۰ کشور دیگر عضو شورا به این متن رأی مثبت دادند و کشورهای بریتانیا، فرانسه، استرالیا و دانمارک در رأیگیری شرکت نکردند. بیتفاوتی جهانی نسبت به استفاده مکرر بغداد از سلاحهای شیمیایی، حدود هشت ماه پس از بمباران سردشت، به پرتلفاتترین بمباران شیمیایی یک شهر (حلبچه) در تاریخ جهان منجر شد.
حالا فقط یک سؤال برای پرسیدن باقی میماند و آن اینکه آیا همین دولتهای غربی نبودند که سلاحهای شیمیایی در اختیار صدام قرار دادند؟
عملیاتی برای تحتالشعاع قرار دادن پیروزی سوریه بر داعش
روسیه و ایران گفتهاند حمله شیمیایی دوما که غرب مدعی انجامش توسط دولت سوریه است، یک عملیات پرچم دروغین است. در تعریف این نوع عملیات آمده است که «عملیات پرچم دروغین به عملیاتهایی گفته میشود که توسط نهادهای نظامی، شبه نظامی، اطلاعاتی یا سیاسی به گونهای انجام میشود که این تصور به وجود آید که گروهها یا کشورهای دیگری این عملیاتها را انجام دادهاند. برای مثال استفاده نیروهای یک طرف درگیر در جنگ از پرچم و لباس نظامی طرف مقابل برای حمله و قتلعام ساکنان یک روستا و سپس متهم کردن آن طرف به انجام این کشتار نمونهای از عملیات پرچم دروغین محسوب میشود. هدف از انجام عملیات پرچم دروغین مخفی نگه داشتن هویت مرتکبین اصلی یا بدنام کردن طرف مقابل و ایجاد بهانهای برای حمله به او است.»
لزوم یادآوری حمایت غرب از حملات شیمیایی توسط دستگاه دیپلماسی
این روزها دستگاه دیپلماسی ایران علیه ادعای دروغین غربیها در مورد حمله موشکی تقریباً فعال است. میشود که در گفتوگوهای حضوری و تلفنی رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران با مقامات خارجی، این خاطرات حمایت غرب از به کارگیری سلاح شیمیایی یادآوری شود. اینکه این حمله دروغین بود و دولت سوریه در آستانه پیروزی کامل بر تروریستها نیازی هم به چنین حملهای نداشت یک بحث است و اینکه بشود ادعای غرب را مبنی بر حساسیت در به کارگیری سلاح شیمیایی باور کرد، یک بحث دیگر. حداقل در ایران وقتی سالهاست مجروح شیمیایی از جنگی داریم که جنایتکار جنگیاش مورد حمایت همین غرب بوده و از همین غرب سلاح شیمیایی خریده، باید این ادعا را باور کنیم؟! سرفههای هموطنان من و کپسولهای اکسیژن و تصاویر تاولهای بدن مردم شیمیاییشده ایران و پیکرهای روی زمین افتاده، جایی برای چنین باوری میگذارد؟!
دیدگاه تان را بنویسید