روزنامه کیهان در ویژههای خود نوشت: فائزه هاشمی در گفتوگو با «جماران» با تحریف واقعیت اغتشاشگری ضد انقلاب در دی ماه گذشته اظهار داشت: مواضع مسئولین راجع به اعتراضات، یکسان بود و همگی این اعتراضها را با کمی بالا و پایین، حق مردم دانستند. اما نحوه برخورد با اعتراضات، در تعارض با این نظر بود. اگر اعتراض حق مردم است، چرا باید با آنها برخورد شود؟ چرا بایستی نزدیک به ۴۰۰۰ دستگیری داشته باشیم؟ طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، مردم میتوانند راهپیمایی و تجمع داشته باشند و این موضوع نیاز به هیچگونه مجوزی هم ندارد. وی میافزاید: وظیفه نیروی انتظامی این است که از اعتراضات محافظت کرده و مانع به خشونت کشیده شدن آن شود. مردم باید بتوانند در چارچوبی محافظت شده به اعتراضات خود ادامه دهند و اگر اعتراض حق مردم است نباید شاهد بازداشت معترضین در خیابانها باشیم. بلکه باید امنیت آنها را برای ابراز نارضایتی خود از طریق شیوههای مسالمتآمیز تأمین کنیم. در موضوع خشونتورزی نیز باید معلوم شود که چه میزان از خشونتها را مردم معترض انجام دادند و چه میزان از آن توسط نفوذیهایی که در این وقایع حضور داشتند، انجام شده است. عضو کارگزاران
در ادامه این مصاحبه میگوید: یک انتقاد که به سخنرانی ۲۲ بهمن آقای روحانی وجود دارد، این است که ایشان اشاره کرد: اجازه دهید تمامی اشخاص اعم از اصلاحطلب، اعتدالگرا و اصولگرا که از قطار انقلاب پیاده شدند و اعتقاد به قانون اساسی دارند، مجدد سوار قطار انقلاب شوند.» این جمله آقای روحانی نیز خودی و غیر خودی دارد. برای اینکه همه شهروندان باید بتوانند سوار قطار انقلاب شوند. نباید برای این قضیه شرط بگذاریم، زیرا قانون اساسی میگوید: «اصل بر برائت است، مگر اینکه در دادگاهی صالحه خلاف آن ثابت شود.» بنابراین آقای روحانی نگاهش را محدود کرده است. همه ملت ایران باید بتوانند در تمامی شرایط حضور داشته باشند و از تمامی مزایا استفاده کنند. فائزه هاشمی همچنین خواستار بازنگری در سیاست به رسمیت نشناختن اسرائیل و عدم انجام مسابقه با ورزشکاران صهیونیست شد. اظهارات فائزه هاشمی در حالی است که وی حتی با دور زدن انتقادهای پدرش، با سازمان تروریستی منافقین (عامل ترور و قتل عام ۱۷ هزار ایرانی) و حزب انگلیسی- صهیونیستی بهائیت ارتباطات گسترده برقرار کرده بود؛ به نحوی که چندین بار به خانه سران بازداشتی باند بهائیت رفت و آمد داشته است.
او پس از آزادی از زندان گفته بود در زندان با دوستان خوب بهائی و سازمان مجاهدین خلقی آشنا شدم، البته بابا اعتراضات را منتقل میکند و میگوید به آنها نگو مجاهدین خلق، اما من میگویم مجاهدین خلق. فائزه هاشمی در جریان سفر به مصر، سر قبر شاه نیز رفته بود که از آن به عنوان دیدار مزار شاه یاد کرده است. روزنامه زن وابسته به فائزه هاشمی در دوره اصلاحات منتشر میشد، اقدام به مصاحبه تمجیدآمیز با بیوه محمدرضا پهلوی کرده. اخیراً اظهارات فرشاد امیرابراهیمی از عناصر نفوذی در انصار حزبالله منتشر شد که فاش میکند فائزه هاشمی از وی خواسته بود با نفوذ و اخلالگری، به مطرح شدن بیشتر نامبرده (فائزه هاشمی) اهتمام کند! بهائیانی که فائزه هاشمی به دیدار آنها رفت جزو شبکه انگلیسی- صهیونیستی هستند که برای بالغ بر چند دهه ارکان امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی رژیم پهلوی را در قبضه داشتند و از هیچ جنایت و خیانتی علیه ملت ایران دریغ نکردند. درباره حمایت فائزه هاشمی از اغتشاشگران در ماه گذشته نیز باید یادآور شد که سلطنتطلبان و سازمان منافقین و شبکههای رسانهای وابسته به صهیونیسم و انگلیس و آمریکا، سازمان دهنده اصلی این حرکت
بودند و دستور حمله به مساجد و حسینیهها و آتشزدن پرچم جمهوری اسلامی و حتی کشتن مردم بیگناه را صادر کرده بودند؛ و با این وصف باید پرسید فائزه هاشمی چقدر به این گروهکهای جنایتکار آلوده شده است.
دیدگاه تان را بنویسید