روزنامه رسالت؛ مسعود علوی: این مصیبت را به کجا باید ببریم که وقتی یک جاسوس اجنبی دستگیر میشود عدهای در داخل به جای حساسیت به حقوق ملت و تکریم دستگاه قضائی و امنیتی در حفظ امنیت و اقتدار ملی، در فکر حمایت از یک جاسوس هستند ولو اینکه او دست به خودکشی بزند! شرمگنانه، بر اساس قصه سریال سلطان و شبان، باید از آنها پرسید؛ شما «سلطان بانو»ی مردم هستید یا آنها؟! یک جریان منحط رسانهای با کمک چند فعال سیاسی غافل، هر وقت روضه استقلال و امنیت ملی خوانده میشود به سمت منافع دشمن غش میکنند و بلافاصله توسط «بی بی سی» و رادیو فردا و دیگر رسانههای دشمن مورد نوازش خبری قرار میگیرند. در حالی که باید به دستگاه امنیتی و قضائی کشور در دستگیری افراد شبکه جاسوسی اطلاعات نظامی و موشکی ایران تحت پوشش مطالعات زیست محیطی، تبریک گفت، یک عده پیدا میشوند که با شبهه افکنی در ماهیت یک کیس امنیتی وارد شده و بی پروا از دشمن حمایت لجستیکی رسانهای میکنند! موضع گیریهای علی مطهری، صادق زیباکلام، حسام الدین آشنا، محمود صادقی و حمیدرضا جلایی پور و حرف و حدیثهایی که روزنامههای اعتماد، وقایع اتفاقیه، آرمان و... مطرح کردند، از این دست
بود. برخی در این باره حتی جلوتر از دولت کانادا که موضعی محتاطانه گرفت، پیش رفتند. در این میان، موضع گیری حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، عجیبتر مینماید! او در توئیتی نوشت: «جامعه شناسان دین نه خودکشی میکنند، نه حامیان حیات وحش.» این اظهار نظر از کسی که روزگاری در نهادهای امنیتی کشور برو بیایی داشت بعید به نظر میرسد. اظهار نظر امثال زیباکلام، مطهری و صادقی و... را میشود حمل بر غفلت و ساده لوحی کرد، اما این اظهار نظر با توجه به اینکه چندی پیش یک جاسوس در دفتر وی دستگیر شد، مسموع نیست. مسئولین دستگاه قضائی از مرگ یک متهم به جاسوسی با آن همه اطلاعات ذی قیمت چه سودی میبرند؟ ذی نفع هلاکت سیدامامی که وی و تیمش تحت پوشش مطالعات زیست محیطی، اسرار نهادهای نظامی و موشکی ما را به دشمن میدادند، کیست؟ مگر کلاهی و کشمیری که جاسوس منافقین و سیا بودند و فاجعه هشتم شهریور و هفتم تیر سال ۶۰ را به وجود آوردند و در داخل نیروهای حزب اللهی و دستگاه حکومتی نفوذ کرده بودند، چه شکلی بودند؟ جاسوس حتماً باید با یک عینک آفتابی و یک کلاه شاپو ظاهر شود تا جاسوس تلقی شود؟!
چرا مشاور رئیس جمهور حرفی میزند که فردای توطئه و آشوب و به یغما رفتن اسرار کشور، مردم ناله سر دهند که. من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد، آن آشنا کرد مشابه همین جماعت، هنگام دستگیری درّی اصفهانی جاسوس هستهای، از شبهه افکنی پرهیز نکردند. روند دادرسی و رسیدگی حقوقی نشان داد آنها به بیراهه میروند. تیم هستهای ما مورد نفوذ دشمن بوده، والّا اگر نبود، که به دستاورد تقریباً هیچ نمیرسید! مردم که تیتر و خبر برخی روزنامهها را میبینند، تأسف میخورند. گویی یک شبکه رسانهای به همراه یک مشت جاهل و غافل سیاسی، قسم خورده اند از منافع بیگانگان دفاع کنند و حتی گوشه چشمی به منافع و مصالح ملی نداشته باشند. دشمن از فشار بیرونی برای توقف نفوذ منطقهای ایران و فعالیتهای دفاع موشکی طرفی نبست؛ لذا به ضربه از درون از طریق لو رفتن اطلاعات سرّی مربوط به آن روی آورده است. دشمن، اینجا هم به درِ بسته برخورد کرده است. چرا باید عدهای با وقاحت تمام، این در را باز کنند و بدون هیچ شرمندگی، استقلال و عزت ملی را در معرض فروش بگذارند؟! عدهای به جای عمل به وظایف خود در حفظ کیان اسلام و ایران، شأن خود را تا این حد فروکاهیده
اند که از نوه و نتیجه مظفرالدین شاه هم دفاع میکنند! بعد از انقلاب همیشه جماعتی سردمدار غفلت، التقاط و انحراف از مسیر نهضت اسلامی بوده اند. مردم اینها را رصد کرده و در موقع خود برخورد انقلابی نموده اند. این رویکرد عقلانی و حکیمانه مردم هیچ گاه متوقف نشده است.
دیدگاه تان را بنویسید