خبرگزاری فارس: مدتی است که مقامات ایالات متحده آمریکا و برخی سران کشورهای غربی از اغتشاشات در برخی نقاط ایران ذوق زده شده و آشکارا به حمایت از آشوبگران و اغتشاشگران میپردازند. دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا طی چند روز گذشته سه توئیت در حمایت از اغتشاشات در ایران منتشر کرده است. ترامپ در یکی از توئیتهای خود مدعی شده است: شهروندان ایرانی از فساد حکومتی (!) و اتلاف داراییهای ملت برای تامین مالی تروریسم خارجی به تنگ آمدهاند. وی حتی پیشنهاد داد که دولت ایران باید به حقوق مردم از جمله حق آزادی بیان احترام بگذارد و در نهایت هم گزافه گویی خود را با این جمله تمام کرد که دنیا دارد (آنچه را در ایران میگذرد) تماشا میکند! ادعاهای ترامپ درحالی مطرح شد که وزارت خارجه آمریکا روز جمعه در اقدامی مداخله جویانه و با تکرار ادعاهای واهی مقامات این کشور، در بیانیهای از تمام کشورهای جهان خواست تا آشکارا از مردم ایران و مطالبات آنها حمایت کنند! این درحالی است که علاوه بر مقامات آمریکایی، مقامات کشورهای غربی ازجمله انگلیس نیز که سابقه سیاهی در مسائل حقوق بشری دارند، به یکباره نگران اوضاع ایران شده و از
اغتشاشات حمایت کردند. «بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس ازجمله کسانی است که تاکنون دو بار نسبت به اتفاقاتی که در ایران رخ میدهد، ابراز نگرانی کرده است! آمریکا درصدد تبدیل ایران به سوریه دوم جمهوری اسلامی ایران یک نظام دموکراتیکِ برآمده از آراء مردم است. طبیعی است که در این نظام دموکراتیک، اتفاقاتی نظیر تجمعات مسالمت آمیز مردمی برای طرح مطالبات مشروع، رخ بدهد. اما مسألهای که در اینجا وجود دارد، این است که برخی افراد که پیشتر ارتباطاتی با دستگاههای خارجی داشتند، به تجمعات مسالمت آمیز مردم ورود کرده که این اقدام آنها منجر به ایجاد نوعی چالش و اغتشاش شد. با این حال، رفتار ایالات متحده آمریکا، از دونالد ترامپ رئیس جمهوری این کشور گرفته تا هیلاری کلینتون، نامزد انتخابات ریاست جمهوری این کشور در قبال اتفاقات اخیر در ایران، نامتعارف، غیرقانونی و قانونشکنانه محسوب میشود. تحریک مردم به ایجاد آشوب و آتش زدن مؤسسات دولتی و اماکن عمومی، به طور آشکار مغایر قوانین بین المللی است. برهمین اساس، اکنون دست وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی کشور برای اقامه دعوی در نهادهای بین المللی علیه دولتمردان
آمریکایی و در رأس آنها دونالد ترامپ کاملا باز است. از مدتها پیش گزارشهایی منتشر شده است مبنی بر اینکه دولتمردان آمریکایی و سازمان جاسوسی این کشور یعنی سازمان سیا چندین اتاق فکر در عربستان سعودی، بحرین و امارات به منظور هدایت جریانهای آشوبگر داخلی در ایران، ایجاد کردند. درحال حاضر به نظر میرسد که این اتاقِ جنگ نرم توسط افسران سازمان سیا فعال شده اند. این مسئله نشان میدهد که ایالات متحده آمریکا در صدد ایجاد سوریهای دیگر در ایران است. درست به همین دلیل است که از زمان آغاز برخی تجمعات مسالمت آمیز، رسانههای آمریکایی و انگلیسی در اقدامی هماهنگ، مردم ایران را علیه دولت و حکومت اسلامی در ایران تحریک کردند. «نفاق سیاسی» آشکار دولت ترامپ ما در جریان حمایت آمریکاییها از اغتشاشات در داخل کشور شاهد آن بودیم که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا آشکارا جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از تروریسم با استفاده از ثروتهای ملی، متهم کرد. اساسا ایالات متحده آمریکا در جایگاهی نیست که بتواند جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از تروریسم متهم سازد. متهم ساختن ایران به حمایت از تروریسم سخنی مضحک
و غیرمنطقی است. آمریکا خود از حامیان اصلی تروریسم به شمار میرود. طی هفت سالی که از بحران سوریه سپری میشود، مقامات عربستان سعودی به دستور مستقیم ایالات متحده آمریکا مبلغ ۴۰ میلیارد دلار در اختیار گروههای تروریستی ـ. تکفیری در سوریه قرار داده اند. طی هفت سال گذشته گروههای تروریستی نظیر داعش، جبهه النصره و جیش الاسلام با دستور مستقیم آمریکا توسط سعودیها مورد حمایت مالی قرار گرفته اند و واشنگتن مسئول مستقیم کشتار بی رحمانه مردم بی گناه سوریه محسوب میشود. کما اینکه در عراق و یمن نیز وضعیت به همین منوال است. علاوه بر این، در طول مدت زمانی که از ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا سپری میشود، وی شدیدترین تحریمها را علیه ملت ایران وضع کرده است. بنابراین، حمایت وی از ثروت ملی جمهوری اسلامی ایران از یک سوی و اعمال تحریمهای شدید علیه ملت ایران از سوی دیگر، نوعی تعارض آشکار است که در اتهام زنیهای ترامپ دیده میشود. این مسئله آشکارا از «نفاق سیاسی» دولت دونالد ترامپ حکایت دارد. ذوق زدگی آمریکا و غرب از اغتشاشات زمانی که در کشورهای اروپایی تظاهرات مسالمت آمیز برگزار میشود، مقامات این کشورها، این
رویداد را به مثابه اثبات وجود دموکراسی در کشورهای خود تلقی میکنند. اما اگر همین تجمعات و تظاهراتهای مسالمت آمیز در کشورهای اسلامی و ازجمله جمهوری اسلامی ایران اتفاق بیفتند، غربیها بی درنگ آن را نشانه فروپاشی نظامهای حاکم قلمداد میکنند. این دوگانگی در سیاست آمریکا و غرب را نشان میدهد. در حوادث و اغتشاشات اخیر در برخی نقاط کشور نیز آمریکاییها و غربیها دچار ذوق زدگی شدند. علاوه براین، سلطنت طلبان نیز بسیار ذوق زده شده اند. اکنون حتی میتوان گفت که سلطنت طلبان چمدانهای خود را بسته و آماده پرواز به سمت ایران هستند! این همان طنز تلخی است که در سال ۱۳۸۸ و در جریان فتنه نیز شاهد آن بودیم. ایران دشمن مشترک جمهوریخواهان و دموکراتها حمایت باراک اوباما از اغتشاشات سال ۸۸ و همچنین حمایتهای مکرر ترامپ از اغتشاشات اخیر در کشور نشان داد که هر دو جریان «جمهوریخواه» و «دموکرات» دشمن جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند و هیچ تفاوتی در این زمینه با یکدیگر ندارند. علت این دشمنی هم اعتباری است که جمهوری اسلامی ایران در جهان کسب کرده و در منطقه نیز صاحب نفوذ فوق العادهای شده است. طبیعی است که
ایران اسلامی، امروز کشور قدرتمندی است و در برابر زیادهخواهیهای ایالات متحده آمریکا و استراتژی این کشور برای تغییر شطرنج سیاسی منطقه غرب آسیا ایستاده است. ازهمین روی، جمهوری اسلامی ایران به الگویی برای کشورهای اسلامی برای مقابله با سیاستهای زورگویانه تبدیل شده است؛ لذا هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان ایران را دشمن خود و مانعی بزرگ در مسیر تحقق اهدافشان تلقی میکنند. تفاوت میان جمهوریخواهان و دموکراتها در برخورد با ایران تنها در نوع و شیوه رفتارهایشان است؛ هر دو ایران را دشمن خود میپندارند. رئیسجمهورِ نژادپرست، حامی حقوق بشر! از زمانی که دونالد ترامپ بر کرسی ریاست جمهوری در آمریکا تکیه زد، موجی از نژادپرستی در این کشور به راه افتاد. البته نژادپرستی همواره در جامعه آمریکا وجود داشت و در دوره ترامپ تنها تشدید شد. در این دوره تبعیض علیه رنگینپوستان در آمریکا بیش از پیش خود را به نمایش گذاشت. شمار بیشتری از رنگینپوستان در حدود یک سال گذشته در آمریکا کشته شده اند. قوانین مهاجرتی دولت ترامپ علیه مسلمانان نیز ازجمله دیگر رویکردهای نژادپرستانه در نزد وی محسوب میشود. این نژادپرستی درحال
حاضر در آمریکا موج میزند که مقامات این کشور خود را مدعی دفاع از حقوق بشر در ایران و دیگر کشورها معرفی میکنند. اکنون وضعیت اختلافات گسترده میان سیاه پوستان و سفید پوستان در آمریکا و همچنین فضای سراسر آشوبِ حاکم بر برخی از ایالاتهای این کشور، آمریکا را دچار نوعی انزوا کرده است. این وضعیت داخلی آمریکاست. در عرصه سیاست خارجی هم که شکستهای سریالی پروژههای منطقهای ایالات متحده آمریکا کاملا مشهود است. برهمین اساس، دولتمردان آمریکایی با حمایتهای خود از اغتشاشات در ایران و ارسال برخی پیامها تلاش دارند ضمن خروج از انزوا، خود را به عنوان امپراطور جهان معرفی کند. عربستانِ قبیلهای قابل قیاس با ایران نیست عربستان سعودی، کشوری غیردموکراتیک و بسته است که با نظام قبیلهای اداره میشود. اساسا قرار دادن نام عربستان سعودی در کنار جمهوری اسلامی ایران، جفا در حق ملت ایران به شمار میرود. این بزرگترین توهین است که رسانههای جهان همواره نام عربستان را در کنار نام مقدس جمهوری اسلامی ایران قرار میدهند. عربستان درحال حاضر ۵ میلیون نفر از شیعیان در شرق این کشور را تحت شدیدترین فشارها قرار میدهد. از سوی
دیگر، روزانه شمار زیادی از شهروندان شیعی در شرق عربستان به شهادت میرسند. اما از آنجایی که عربستان سعودی یک جامعه بسته و غیردموکراتیک است، معمولا اینگونه اخبار به خارج منتقل نمیشوند. رسانههای غربی هم به دلیل رشوههایی که از مقامات سعودی دریافت میکنند، در قبال چنین اخباری ترجیح میدهند سکوت اختیار کنند. با تمامی این حوادث ناگوار در عربستان، رسانههای این کشور درقبال کوچکترین حادثهای که در ایران اتفاق میافتد، بزرگنمایی و اغراق میکنند. درحال حاضر حدود ۱۰۰ رسانه سعودی با گردش مالی سالانه ۱۰ میلیارد دلار فعال هستند و تمامی آنها مأموریت نهادینه کردن شیعههراسی و ایران هراسی در جهان دارند. اجرای تهدید محمد بن سلمان، ولیعهد خودکامه سعودی مبنی بر اینکه ریاض، میدان جنگ را به داخل ایران میکشاند، از عهده رژیم سعودی خارج است. عربستان در سطحی نیست که با جمهوری اسلامی ایران قابل قیاس باشد و بتواند اقدامِ محسوسی را علیه ایرانِ اسلامی صورت دهد. عربستان امروز به مراتب بدتر و منفورتر از رژیم صهیونیستی در سطح منطقه است.
دیدگاه تان را بنویسید