خبرگزاری تسنیم: متن یادداشت محمد رستمیان شم آبادی با عنوان «درمان سرپایی کارویژههای سلبی تلویزیون در حوزه امنیت ملی» به شرح ذیل است: هفت سال قبل در چنین ایامی، ملت عزیز ایران شاهد خاموشی آتش فتنهای بود که با برنامه ریزی دشمنان خارجی و کمک مزدوران خائن داخلی برای از بین بردن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، روشن شده بود. از آنجا که نقش رسانه ملی، به عنوان یکی از عوامل موثر در خاموشی و یا افزایش شعله فتنه، بر کسی پوشیده نیست و از طرف دیگر فتنهها نیز با روکشهای مختلف مذهبی و اقتصادی، در هر زمانی، قابل تکرار هستند، در این نوشتار برآنیم، ضمن اذعان بر بسیاری از کارویژههای ایجابی رسانه ملی در حوزه امنیتی، با محوریت فتنه ۸۸، به احصاء برخی از کارویژههای سلبی رسانه ملی در حوزه یاد شده بپردازیم. باشد که با بازبینی و اصلاح و رفع این کارویژه هاشاهد کارآیی بیشتر و بهتری از رسانه ملی، در حوادث محتمل الوقوع آینده باشیم. ۱. حفظ و صیانت از گفتمان انقلاب اسلامی به مثابه روح حاکم بر خواستها و شکل دهنده اولویت ها، از مهمترین وظایف رسانه ملی است. عدم مراقبت از این گفتمان، در مواجهه با تلاش مخالفان برای انحراف از اهداف
اصلی انقلاب در فتنه ۸۸، کم توفیقی تلویزیون را در این زمینه گواهی داد و ثابت کرد که در این زمینه، عدم برنامه ریزی مستمر و اساسی تلویزیون، با تغییر ذائقههای مردمی و تعریف خواستههای جدید دروغین، دوباره در فتنههای آتی هزینه ساز خواهد بود. یکی از معیارهای مهم در ارزیابی میزان موفقیت رسانه ملی، در حفظ و صیانت از گفتمان انقلاب اسلامی، میزان توجه برنامه سازان تلویزیونی به تبیین رهنمودهای مقام معظم رهبری و لزوم استکبار ستیزی، به عنوان دو دال مرکزی این گفتمان است. همانگونه که در فتنه ۸۸، توجه تلویزیون به رهنمودهای مقام معظم رهبری و پرده برداری زود هنگام معظم له، از نقشههای شوم و سناریوهای محتمل دشمن، میتوانست مانع از اقبال دسته ناآگاه به فتنه گردد، همانطور هم، تمرکز مستمر رسانهای بر حساسیت ملت ایران به مذهب، استقلال، نفرت از دخالت بیگانگان، ضرورت تبیین استکبار ستیزی و افشاء ماهیت معترضان همسوبا بیگانگان نیز، میتوانست سبب ریزش زودهنگام دسته ناآگاهان فتنه گران ۸۸ گردد. توجه به این مقوله میتواند رسانه ملی را، در وظیفه حفظ و صیانت از گفتمان انقلاب اسلامی، موفقتر کند. ۲. پیشرفت امکانات رسانهای و دسترسی و
استفاده اقشار متوسط به بالا از منابع متمایز اطلاع رسانی، سبب ایجاد یک نوع فاصله طبقاتی اطلاعاتی در مردم شده و این نقیصه در حوادثی، چون فتنه ۸۸، در مواجه با اشاعه دروغ تقلب، باعث پیدایش یکنوع خودکم بینی اطلاعاتی در قشر پایین جامعه شد و بسیاری از افراد را در حالت همنوایی و تصدیق اجباری و فارغ از اعتراضی نسبت به ادعای تقلب قرار داد. لازم است رسانه ملی برای حوادث آتی و فتنههای احتمالی، با فراگیری محتوای تحلیلی خبری خود از رسانهها و ابزارهای اطلاع رسانی مورد استفاده در اقشار متوسط به بالای جامعه، تدابیر مقتضی را در راستای حذف این خود کم بینی اطلاعاتی در قشر پایین جامعه اتخاذ و آنها را از لحاظ اطلاعاتی به حد خودباوری ارتقاء دهد. ۳. ضعف نگاه علمی در تلویزیون، قدرت پایین جذب کنندگی مخاطب و استفاده اقتضایی از عملیات روانی سیاه در کارزار رسانهای با رسانههای مهاجم دشمن، سبب ناکامی رسانه ملی میگردد. اقبال برخی افراد به رسانههای بیگانه در فتنه ۸۸ و عدم اعتماد آنان به به رسانه ملی گواهی بر صدق این ادعاست. امید است برنامه سازان و مدیران رسانهای، با تقویت نگاه علمی، افزایش توانمندی برنامه سازان متعهد، افزایش
تعداد شبکههای تخصصی و برنامه ریزیهای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت در مقابله با جنگ رسانهای نظام سلطه، به ارتقای کیفیت برنامهها بها داده و با پرهیز از هجوم سنگین سیاست به فضای عمومی رسانه، تزریق فضای گرم و جذاب را در اولویت برنامههای خود قرار دهند باشد که اعتماد نیم سوخته برخی از مشتریان پای ثابت ماهوارهها به رسانه ملی، تا حدودی ترمیم و با کناره گیری تلویزیون از عملیات رسانهای سیاه به سفید، صداقت و شفافیت آن بر مخاطبان ثابت گردد تا بتواند در حوادث آتی اثرگذاری لازم را داشته باشد. ۴. رسانه ملی در قبل از فتنه ۸۸، با پرداختن مکرر به مطالبات و دغدغه هایی، چون ترافیک تهران، متروی تهران، آلودگی هوای تهران و. باعث تهرانیزه شدن فضای رسانی و اطلاع رسانی شد و با غفلت از واقعیت تنوع ۷۰ میلیونی مردم، مشارکت بالای مناطق روستایی و شهرهای کوچک را در زمان تبلیغات نادیده گرفت و تمام ایران را در تهران و تهران در در مطالبات اقشار متوسط به بالای تهرانی خلاصه نمود و سبب شد راهپیمایی سازماندهی شده ۲۵ خرداد ۸۸، به کل کشور تعمیم داده شود و بستر دروغ اجتماعی تقلب، ببش از پیش فراهم گردد. رسانه ملی موظف است با توجه به
انعکاس خواستههای مردمی در تمامی نقاط کشور، اعم از شهرهای کوچک و روستاها، سبب ارایه تصویردرستی از مطالبات مردمی به دولتمردان گردد و با تهرانیزه شدن مطالبات مردمی، تمام قوای دولت را در تامین بخشی از مطالبات تهرانیزه شده تهرانیهای متوسط به بالا متوقف خواهد نمود. ۵. مناظره زنده در تجربه اول، با ۵۰ میلیون مخاطب در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری، در کنار عدم رعایت تمام و کمال ضوابط مناظره، براساس مصوبه ۶۲ و ۶۳ رسانه ملی، سبب گردید، صراحت بیان از فضای نقد، به فضای چالشی و تخریب تغییر ماهیت پیدا کند و ادبیات منتقد به قانون گریزی رقیب، به دور از چشم تیزبین تلویزیون و در غیاب طرح و تبیین مناقضات شعاری و رفتاری رسانه ملی، با قانون گریزی رفتاری خود، به ایجاد و تشدید فتنه ۸۸، منجر شود. رسانه ملی قادر است برای مناظرات دیدگاههای مختلف یا در فتنههای محتمل الوقوع آتی، موارد اختلاف طرفین را به صورت منطقی، تعریف و فرمول بندی نماید و بعد از مشخص شدن محل نزاع، موارد توافق را از جرگه بحث خارج کند تا مناظرات و مباحثات، در مسیر اصلی خود به صورت سالم و هدایت شده ادامه پیدا کند. در این صورت با رعایت حریم خصوصی افراد، پرهیز
از ارائه برنامه مخالف با ارزش هاو هنجارهای جامعه و توجه رسانه ملی به طرح و تبیین مناقضات شعاری و رفتاری، بدون اینکه منجر به توقف روحیه مطالبه گری گردد، مناظرات و مباحثات در مسیری درست، به روشن شدن واقعیتها و ریزش مخالفان ناآگاه، از گروه فتنه گران، منجر خواهد شد ۶. گناه نابخشودنی در انعکاس خبر زودهنگام پیروزی یکی از نامزدها در انتخابات دهم ریاست جمهوری، سبب راه اندازی چرخ انقلابهای رنگی و جاانداختن دروغ تقلب در برخی افراد کم بصیرت شد و بدین ترتیب کنفرانس ساعات پایانی روز انتخابات، قبل از اتمام شمارش آراء و اعلان نتایج رسمی یا انعکاس اظهارات خانم عفت مرعشی (همسر مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی)، در روز رای گیری از رسانه ملی، به پیاده سازی این تاکتیک انقلابهای رنگی، در فتنه ۸۸، منجر شد و سپس کوچک پنداری شایعات حاشیهای تقلب و اکتفا به پاسخهای سطخی آن، در کنار سوء استفاده رسانههای معاند، بر شعلههای این فتنه دمید. به عنوان مثال رسانه ملی در مواجه با دروغ منتشر شده مبنی بر پاسخ مقام معظم رهبری به نامه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، در قالب پیامکهای فراگیر، صرفا به تکذیب پیامک ۱۹ خرداد به صورت زیرنویس
اکتفا نمود و با کوچک پنداری این شایعه، براحتی از کنار اطلاع رسانی دقیق و تجزیه و تحلیل چرایی این قطعه مهم انتخاباتی گذشت تا اینکه مقام معظم رهبری، رسما خود در پای صندوق رای، متذکر این مساله شد. از اینرو لازم است، رسانه ملی با هوشیاری و دصد همه جانبه، به پاسخهای سطحی برای شایعات محتمله در فتنههای محتمل الوقع آینده، اکتفا ننماید و با تجزیه و تحلیل دقیق موضوع، تا روشن شدن حقیقت از پای ننشیند. یکی از راههای روشنگری در کشف حقیقت، تبیین مقایسهای با ادوار مشابه تاریخی در گذشته است. همان گونه که رسانه ملی در کوران فتنه ۸۸، با مانور رسانهای بر مقایسه انتخابات ادوار گذشته رییس جمهوری و تبیین قالب رفتاری مردم رای دهنده به ریاست جمهوری مستقر، میتوانست با مشخص کردن سوء استفاده رسانههای معاند، واقعیتهای موجود را برای مخاطبان برجستهتر سازد و ماهیت حقیقی آنان را افشا نماید، موظف است در فتنههای آتی، با مانور رسانهای بر ادوار مشابه تاریخی گذشته، حقیقت را از چنگال سوء استفاده گران رسانهای نجات بخشد. ۷. عملکرد رسانه ملی در انعکاس موضع گیری غیر شفاف چهرههای موثر پیرامون حوادث بعد از انتخابات ۸۸ و بی تفاوتی آن به
سکوت خواص در فتنه، به تقویت تردید شبهه تقلب در برخی از افراد منجر شد. مثلا انعکاس اظهارات رییس مجلس شورای اسلامی در گفتگوی خبری شبکه دو، در سی ام خرداد ۸۸، و یا بخشی از خطبههای مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه ۲۶ تیرماه ۸۸ در رسانه ملی، سبب تقویت شبهه تقلب گردید. از آنجا که در حوادث اینچنینی نظیر فتنه ۸۸، تردید و تقلب به مثابه شلیک دو گلوله از دهانه یک تفنگ محسوب میگردد، ضروریست رسانه ملی سخنان بدون تحلیل و تفسیر و فاقد ارزیابی را، خام در معرض مخاطبان رها نکند و از طرفی، چون سکوت خواص در اینگونه حوادث، به نوعی در انظار برخی مخاطبین، تایید تقلب و شبهه موجود تلقی میگردد، لازم است رسانه ملی با ترفندهای رسانهای خاص، خواص ساکت را وارد گود نموده و با واکاوی و تبیین تردیدهای موجود، مانع تقویت تردید و شبهه گردد. ۸. در فتنه ۸۸ با از دست دادن ابتکار عمل در تلویزیون، حواشی مانند قضایای کهریزک، برخوردهای نظامی، قتل ندا آغا سلطان و ...، بر اصل مساله یعنی ادعای تقلب در انتخابات، غالب شد و عملا تفاسیر و تحلیلهای بصیرتی رسانه ملی، به جایگاهی برای پاسخگویی به هجمههای گسترده ماهوارهای و مصاحبههای
طراحی شده و فیلمهای ساختگی آنان تنزل پیدا کرد وریل واکاوی دروغ بزرگ تقلب و بررسی منابع و دلایل سلامت انتخابات، به ریل انحرافی حواشی مذکور تغییر مسیر داده شد و مجال تبیین تفاوت میلیونی آرای دو نامزد، برای رفع شبهه تقلب و خاموش کردن موتور تبلیغاتی جریان معاند و پیاده کردن آنان از موج آفرینی و موج سواری را از دست داد. با آنکه رسانه ملی میتواند در مواجه با هرگونه حادثه مشابه یا فتنههای مذهبی و اقتصادی در آینده، مانع از جایگزینی حاشیهها با متن گردد. امید است با برشماری برخی از این کارویژههای سلبی رسانه ملی در حوزه امنیت ملی و اصلاح و رفع آنان شاهد تاثیرات مثبت بیشتری از آن در زمینه امنیت باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید