خبرگزاری ایسنا: سخنگوی شورای نگهبان با بیان اینکه بسیاری از فقها و فضلای بزرگ در موضوع روابط اقتصادی کتابها نوشتهاند و بسیاری نظریه پردازی کرده اند، گفت که حوزه علمیه باید در اقتصاد ورود کند.
عباسعلی کدخدایی در نشست وظایف متقابل حوزه علمیه و نظام جمهوری اسلامی در پرتو قانون اساسی که در حوزه علمیه آیتالله ایروانی برگزار شد، ضمن تسلیت ایام اربعین حضرت اباعبدالله الحسین و ایام اسارت اهل بیت با اشاره به موضوع بایستههای یک حوزه انقلابی و نقش آن در روند تمدن سازی گفت: نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام دینی است و این موضوع در قانون اساسی تصریح شده است. آهنگ اولیه حرکت حضرت امام برای برخورد با نظام طاغوتی شاه حرکت بر مدار اسلام و رسیدن به یک نظام سیاسی بود که بتواند جامعه را در مسیر هدایت قرار دهد. این موضوع با ایثار مردم محقق شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت. پس ما شاهد این هستیم که در اصول اولیه قانون اساسی دینی بودن نظام مورد تاکید است. وی افزود: این مسیر هم مسیر جدیدی نبوده، پیامبر اسلام برای هدایت جامعه مبعوث شد و برای رسیدن به این مهم حکومت تشکیل داد. تشکیل این حکومت برای هدایت جامعه بود و ائمه بعد از ایشان هم در این مسیر بودند. در مقدمه قانون اساسی گفته شده ملت ما بر آن است که با موازین اسلامی جامعهای نمونه ایجاد کند. اما چگونه؟ قانون اساسی ما در اصل دوم اهداف،
روشها و پایههای رسیدن به این مهم را مورد توجه قرار داده است و در خصوص روش گفته این موضوع باید از طریق اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط باشد. کدخدایی با اشاره به اصل ۴ قانون اساسی که این روزها مورد بحث رسانهها قرار گرفته است، بیان کرد: خیلیها متاسفانه بدون اطلاع از محتوای آن حرفهایی میزنند که تعجبآور است. بر اساس این اصل کلیه قوانین و مقررات باید با موازین اسلامی منطبق باشد. همه میدانیم که رییس قوه قضاییه، دادستان و ... باید مجتهد باشند. کارشناس اسلام باشند و این مباحث هم درباره شورای نگهبان از اصول ۹۲ تا ۹۶ مورد اشاره قرار گرفته است. همه ما میدانیم که اگر یک نظام اسلامی بخواهد شکل بگیرد و استمرار پیدا کند باید به منبعی متکی باشد که بتواند این خبرگان اسلامی را تربیت کند و آن هم سرچشمه زایندهای است که تحت عنوان حوزه علمیه شاهد آن هستیم. سخنگوی شورای نگهبان با اشاره به تحولاتی که حوزه علمیه در ادوار مختلف به خود دیده بیان کرد: حوزه علمیه از صدر اسلام تا به امروز تحولاتی را شاهد بوده است. در دوره کودتای رضاخان و همچنین در دوره حکومت وی شاهد این هستیم که چه ستم و ظلمی به روحانیون روا داشته شد، اما
روحانیت از پا ننشست و علیرغم ظلمها، چون که چشمهای زاینده بود سرپا ایستاد تا اینکه در اوایل دهه ۴۰ شاهد حرکت عظیم حضرت امام در جامعه با اتکا به مردم هستیم که نوک پیکان این حرکت حوزه، علما و فضلا بودند. ما نیازمند این هستیم که حوزه همان جایگاه خود را حفظ کند یعنی استقلال داشته باشد. نه اینکه با حکومت کاری نداشته باشد، یعنی متکی نباشد. آنجا که حکومت ضد انقلاب بود قیام میکند و آنجا که حکومت اسلامی است باید در حفظ آن گام بردارد، ولی این موضوع نیازمند وابستگی به آن نیست. این عضو حقوقدان شورای نگهبان وظیفه اصلی روحانیت و حوزه را تربیت نیرو دانست و گفت: تربیت نیرو برای این جایگاهها که در قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته، منظور من است. اگر میگوییم از طریق استمرار اجتهاد توسط فقهای جامع الشرایط یعنی باید این موارد را داشته باشیم. اگر از فقهای شورای نگهبان و رئیس قوه قضائیه صحبت میکنیم، میبینیم که باید به حوزههای علمیه بازگردیم. ابزار امروز هدایت حکومت اسلامی است. اگر مقایسه کنیم قبل از انقلاب چه فجایعی اتفاق میافتاد و جامعه منحرف میشد، خیلیها به دین توجه نداشتند، ولی این حضور حوزهها و نهضت عظیم امام
بود که جامعه را در مسیر هدایت قرار داد. وی افزود: قبل از انقلاب نشریههای اسلامی به سختی بدست میآمد، ولی در مقابل نشریات غیرانقلابی به راحتی منتشر میشد. امروز به برکت جمهوری اسلامی رسانهها، مراکز و منابع مختلف در این حوزه وجود دارند. در گذشته چنین جایی که افراد بتوانند در آن به راحتی تحصیل دینی انجام دهند به سختی وجود داشت. این ابزار وجود دارد، اما وظیفه ما چیست. این است که وظیفه خود را در قبال حکومت انجام دهیم. نه آن حکومتی که به منظور رفاه ایجاد شده حکومتی که با عقاید غربی باشد. مردم میتوانند خودشان رفاه شان را ایجاد کنند. آنچه مهم است هدایت معنوی جامعه است. به تعبیر مقام معظم رهبری حوزه باید به عنوان سرباز نظام باشد و برای نظام دلسوزی کند. کدخدایی بیان کرد: زمانی یک آقایی گفت: حوزه علمیه قم چه تخصصی در بحث اقتصاد دارد که بخواهد در آن ورود کند. خب این یعنی چه؟ یعنی حوزه نمیتواند در بحث اقتصاد ورود کند؟ قرنها فقهای ما در موضوع روابط اقتصادی کتابها نوشتهاند و شاگردها تربیت کردهاند. اینها باید در زندگی و حرکت مردم و مسئولان موثر باشد. حوزه باید در اقتصاد دخالت کند و در اینباره نظریه پردازی
کند، چرا باید نظریه پردازیهای غربی را بپذیریم؟ این نقطه انحراف است که نظام اسلامی که ابزار هدایت است رها شود. نمیتوان گفت که ما مسلمان هستیم و کاری به سیاست و نظام اسلامی نداریم. اگر حوزهها و روحانیت نبود و حضرت امام نبود آیا انقلاب شکل میگرفت؟ یکی از بزرگان که زنده هم هستند از آیتالله کاشانی برای من نقلی داشتند که ایشان فرمودند: هیچ کس به غیر از آقا روحالله نمیتواند جامعه را به اسلام بازگرداند. آیا اکنون وظیفه روحانیت تمام شده است؟ خیر، وظیفه اول این است که خوب درس بخوانیم. وی افزود: این سه واژهای که مقام معظم رهبری اشاره دارند یکی انقلابی بودن، انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن است. این سه واژه به قول غربیها مانیفست روحانیت است. در انتهای نشست برخی از طلاب از سخنگوی شورای نگهبان سوالاتی را پرسیدند. یکی از طلاب سوالی را مبنی بر اینکه مبنای مسئله سپنتا نیکنام و اختلاف به وجود آمده بین شورای نگهبان و مجلس چیست، پرسید که کدخدایی گفت: در ارتباط با اقلیتها اصول ۱۲ و ۶۴ قانون اساسی را داریم که اقلیتها میتوانند در جوامع خود نماینده داشته باشند. جمهوری اسلامی این را تایید کرده و انجام میشود. اما
همین قانون اساسی وقتی به موضوع ریاست جمهوری میرسد اجازه نداده که اقلیتها حضور داشته باشند. وی ادامه داد: در خصوص شوراهای شهر و روستا هم در قانون اساسی به موضوعی اشاره نشده است. قانون مربوطه در تبصره ماده ۲۶ آن گفته بود که اقلیتها بر اساس اعتقادات خود میتوانند نماینده جامعه خود باشند. یعنی اگر در جایی جمعیت کثیری از اقلیتها وجود داشت و شورایی تشکیل میشد این اقلیتها میتوانند بر اساس دین خود نماینده باشند. اما برداشت شده بود که در جمعیتی که مسلمانها اکثریت هستند هم این چنین میشود. در گذشته چنین برداشتی شد و آقایی انتخاب شد و کسی هم توجه نکرد. در این دوره قبل از انتخابات این مطلب در جلسه فقها مطرح شد. فقها پس از بررسی گفتند در جایی که جمعیت مسلمان هستند اقلیتها نمیتوانند عضو شورای شهر باشند و اطلاق تبصره ماده ۲۶ را ایراد گرفتند، ولی وقتی که اعلام شد هیات نظارت آن را اجرا نکرد. وی افزود: ما در این گونه موارد اصل چهارم را داریم. بعد از انقلاب هم و قبل انقلاب قوانین اینگونه بود که فقها بعد از تصویب متوجه شدند که مغایر با شرع است و آن قانون اصلاح شد. این اختیار هم در ماده ۲۰۱ آیین نامه داخلی مجلس
به فقهای شورای نگهبان داده شده است. فردی در دیوان عدالت اداری شکایت کرده و دیوان عدالت اداری به استناد حکم فقها حکم تعلیق داده است. در پایان یکی از طلاب از کدخدایی پرسید آیا نباید در شورای نگهبان از هر نگرشی حضور داشته باشند و کدخدایی گفت: فکر میکنید اینچنین نیست. درون جلسات در شورای نگهبان بحثها بسیار عمیق، عریان و بی رودربایستی است.
دیدگاه تان را بنویسید