سرویس سیاسی فردا: چهارشنبه هفته گذشته، برخی رسانهها خبر رونمایی از پلاک منزل پدری حسن روحانی را منتشر کردند که به قدری دور از آداب مسئولان جمهوری اسلامی و نظام اسلامی بود که باور کردن آن بدون اغراق دشوار بهنظر میرسید؛ چرا که با پیروزی انقلاب و روی کار آمدن نظام مقدس جمهوری اسلامی مسئولان از بین طبقات محروم و مذهبی بر پستها گمارده شدند که نمونهی بارز آن شهید بزرگوار رجایی بود که از پایینترین طبقات جامعه به نخست وزیری و ریاست جمهوری رسید و هرگونه روحیات ضد دینی به انزوا رانده شد. اما بهنظر میرسد برخی کمتوجهیها به مبانی فکری و عملی حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری در این سالها منجر به انحراف برخی مسئولان نظام از مسیر ارزشهای متعالی شده؛ از این رو گرفتن آیین برای نصب پلاک ماندگار بر سر خانهی پدری رئیس جمهور در استان سمنان توسط معاون ایشان و همچنین تلاشها برای تاسیس موزه حسن روحانی در سرخه سمنان هر شنوندهای را در بهت و حیرت گرفتار میکند.
واکنش روزنامههای چپ و راست به پلاک خانه روحانی اینجا بخوانید
در مورد این مراسم نکاتی را باید متذکر شد: ۱) رفتارهایی از این دست را نمیتوان به جز با واژهی «تملق» برای مسئولان بالاتر که عمدتا با نیت گرفتن امتیازات و جایگاههای بالاتر همراه است توصیف کرد کسی که دست به تملق میزند در ابتدا نشان میدهد شایستگی لازم را بری ماندن در پستهای اجرایی و مدیریتی ندارد و به دنبال آن است با چاپلوسی همچنان صندلی خود را حفظ کند. پس این اقدام معاون روحانی در سازمان میراث فرهنگی وگردشگری و همچنین استاندار سمنان در ابتدای امر چیزی جز اثبات بیلیاقی این دو نیست و ماندن آنها در پست هایشان ظلم به مردم و نظام است. ۲) از سوی دیگر، چون این تملق در رابطه با حسن روحانی اتفاق افتاده؛ واکنش رئیس جمهور به این امر هم مهم است. رئیس جمهور علاوه بر سمت اجرایی خود در کسوت لباس روحانیت وظیفه دارد با این چاپلوسان و تملق گویان برخورد شدید انجام بدهد تا همهی مسئولان متوجه شوند نظام جمهوری اسلامی جای چنین کارهایی نیست. از سوی دیگر همانطور که دکتر احمد توکلی در فضای مجازی نقل کرد، امام علی(ع) بر همهی شیعیان خود توصیه میکنند که بر چهرهی متملق خاک
بپاشید و الان آقای روحانی کمترین برخودی که میتواند با این دو نفر انجام دهد برکناری آنهاست. شاید برخی بگویید برکناری مجازات بزرگی برای این اقدام است، اما اگر به نتایج گسترش چاپلوسی در بین مسئولان فکر کنند بر کناری این دو نفر را عادلانه خواهند یافت. ۳) این مراسم در حالی برگزار شد که کشورمان در گیر مشکلات عدیدهی اقتصادی است و با توجه به همین مشکل هر روز بر جمعیت بیکار کشور که عمدتا از قشر جوان و تحصیل کرده هم هستند افزود میشود اگر هم فرض بگیریم این امر هیچ مشکلی ندارد که میدانیم دارد در این شرایط وقتی یک جوان تحصیل کردهی بیکار این خبر را میشنود چه حسی به او دست میدهد؟ آیا جز این فکر به سر او خطور خواهد کرد که مسئولان دغدغهی همه چیز را دارند جز مشکلات مردم؟! آیا بهتر نبود استاندار سمنان به جای وقت گذاشتن برای این مراسم به فکر برطرف کردن موانع تولید در کارخانجات این استان برمیآمد تا حداقل مشکل عدهای از بیکاران حل میشد؟
انتقاد هاشمی رفسنجانی از دستبوسیه ا اینجا بخوانید
۴) رواج این مسئله در بین مسئولان کشورمان میتواند همچون موریانه ریشههای اعتماد مردم به نظام را سست کند. متاسفانه در چند سال اخیر شاهد آن هستیم که مجسمههایی از مسئولان ساخته میشود، برخی افراد اقدام به دستبوسی برخی مسئولان در مراسمات عمومی میکنند و در هفتهی گذشته خبر ساخت موزهی حسن روحانی در سرخه اعلام میشود. در حالی که بسیاری از اماکن تاریخی و ذی قیمت ما به دلیل کمبود مشکلات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در وضعیت بغرنجی نگهداری میشوند آیا در این شرایط این رفتارها جز تلمق نام دیگری دارد و مسئولان تنها به همین یک پرسش پاسخ دهند که خدای ناکرده اگر این رفتار درسیستم اداری کشور نهادینه شود چه خسارت جبران ناپذیری به بار خواهد آورد؟ پس تا دیر نشده، باید جلوی رواج این پدیدهی زشت را گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید