روزنامه صبح نو: «نواصولگرایی» گفتمان جدیدی است که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ و نامه آقای محمد باقرقالیباف به جوانان، وارد فرهنگ سیاسی کشور شد؛ اما ورود این جریان به فضای سیاسی، اصلاح طلبان را خوش نیامد و رسانههای این جریان کمر همت به تخریب این گفتمان نوظهور بستند و حتی تلاش کردند تا نواصولگرایی را به چهرههایی که خود دوست داشتند منتسب کنند. «در اوایل دهه ۸۰ گفتمان نواصولگرایی با پرچم جبهه آبادگران و محوریت محمود احمدینژاد به عرصه سیاسی کشور وارد شد. آنان خود را تنها انقلابیون کشور میدانستند و درصدد بودند تا بر تمامی ارکان کشور حاکم شوند...» این مقدمهای از گزارش روز گذشته روزنامه آرمان است که در آن احمدی نژاد را پرچمدار گفتمان نواصولگرایی معرفی کند. در همان روزهایی که پیشنهاد «نو اصولگرایی» و ضرورت بازسازی جریان اصولگرا از سوی دکتر محمدباقر قالیباف خطاب به جوانان انقلابی مطرح شد، برخی روزنامههای اصلاحطلب سخت نگران شده و برای ناکارآمد کردن این مسیر تازه ترسیم شده، تلاش کردند توجه اذهان را به سمت نشانیهای انحرافی جلب کنند. در همین زمینه، روزنامه آرمان با پیشدستی نسبت به رسانههای
اصولگرا در پرداختن به «نو اصولگرایی» سعی داشت نسخه خود را به جریان رقیب دیکته کند به همین دلیل چند روز بعد از انتشار نامه قالیباف، ضمن نوشتن مرثیه نامه برای استعفای حجتالاسلام ناطق نوری از دانشگاه آزاد، این خبر را داد که او قصد ایجاد یک جریان جدید اصولگرا را دارد. روزنامه آفتاب یزد هم در مطلبی با عنوان رنسانس اصولگرایی، به کناره گیری ناطق نوری از هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی پرداخت و تلاش کرد اینگونه جلوه دهد که حال، ناطق نوری به دنبال راهاندازی یک جریان مستقل در دل گفتمان اصولگرایی است. اصلاح طلبان که با مشخص شدن قدرتهای اصلی در جریان اصولگرا و مطرح شدن پیشنهادی در راستای تحول در این جریان و پس از مطرح شدن گفتمان «نو اصولگرایی» از جانب چهرههای انقلابی، تصمیم گرفتند با تغییر استراتژی، چهرههایی مانند ناطق نوری را به عنوان رهبران جریان اصولگرا معرفی کنند، شکست خوردند و پس از آن تلاش کردند تا این گفتمان جدید در سپهر سیاسی کشور را موضوعی مطرح شده در دولت نهم و دهم بخوانند تا از این طریق برای جریان نوظهور نواصولگرایی سنگ اندازی کنند. تلاشی برای بدنامی نواصولگرایی آقای
محمدسعید احدیان، مدیرمسوول روزنامه خراسان و از فعالان رسانهای درباره تلاش برخی جریانهای اصلاح طلب برای تحریف نواصولگرایی گفت: «نواصولگرایی موضوعی است که برای اولین بار در نامه آقای قالیباف به آن اشاره شد و حتی در جامعه نخبه اصلاح طلب و اصول گرا بحث جدیدی است و پیش از این کسی آن را مطرح نکرده است.» وی ادامه داد: «نواصولگرایی به مفهوم تغییرات مهم و اساسی در جریانهای اصولگرایی با حفظ مبنای اصولگرایی است و کاملاً روشن است که بعد از انتخابات ۹۶ آغاز شده است حتی تئوریسینهای مهم اصلاح طلب از جمله آقای تاجیک هم اخیراً موضعهایی را درباره نواصولگرایی گرفته و این جریان سیاسی را تحلیل کردند.» این فعال سیاسی تاکید کرد: «انتساب جریان نواصولگرایی به احمدی نژاد ترفندی قدیمی از سوی برخی جریانهای اصلاح طلب است تا سبب نفرت مردم از این جریان نوپا شوند، اما کارساز نخواهد بود چراکه نمیتوانند با طرح چنین تئوریای جریان نواصولگرایی را منحرف کرد. نواصولگرایی تازه در نقطه آغاز است و باید درباره آن بحث و بررسی شود، اما جریان اصلاح طلب درصدد بدنام کردن آن است.» تلاشی بیهوده برای تضعیف نواصولگرایی
در ادامه، آقای عباس سلیمی نمین، تحلیلگر سیاسی، در ابتدا به تبیین دقیق اصولگرایی پرداخت و گفت: «معتقدم که اصولگرایی یک مبانیای دارد که ما این مبانی را به خوبی یا نشناختیم یا در تبیین آن کم کاری کردیم. نواصولگرایی تعابیر جدیدی دارد؛ در واقع همان اصولگرایی است که نیاز دارد تا در همه امورجامعه متجلی شود، درواقع همه نیازهای جامعه با آن مبانی تطبیق داده شوند.» وی تلاشها برای معرفی آقای احمدی نژاد به عنوان پرچمدار نواصولگرایی را رد کرد و افزود: «خیلی از مدیران مایل نیستند که این اصول دست و پای آنها را ببندد؛ آقای احمدی نژاد هم دنبال نواصولگرایی نبود و در دولت دوم نمیخواست هیچ مبنایی را بپذیرد چراکه دوست داشت سلیقه و ذائقه خود را اعمال کند در حالی که اصولگرایی بیش از هر چیزی مدیران را به قانون گرایی مقید میکند، اما آقای احمدی نژاد میخواست تمامی قوانین را کنار بزند و در واقع در برابر اصولگرایی طغیان کرد.» سلیمی نمین، همچنین انتساب جریان نواصولگرایی به آقای ناطق را هم صراحتاً رد کرد و اظهار داشت: «اصولگرایی با سلیقه محوری و فردمحوری به شدت مخالف است و میخواهد روابط آحاد جامعه بر اساس قانون تعیین
شوند. جامعه، بطورکلی گرایش پررنگی به اصول دارد، اما ما اصول را در مصادره قرار میدهیم بدون آنکه در خدمت آن باشد؛ در ظاهر خود را خادم اصول نشان میدهیم، اما میخواهیم در قبل آن بهرهای ببریم.» این تحلیل گر سیاسی تاکید کرد: «نواصولگرایی درواقع در تلاش خواهد بود تا مبانی فکری را مطابق با نیازهای روز جامعه مطرح کند، اما عدهای از اصلاح طلبان و حتی برخی اصول گرایان چنین امری را پذیرا نیستند و همانطور که در برخی اصول گرایان فردمحوری با استقبال مواجه میشود، در جریان اصلاح طلبی هم همین طور است.» سلیمی نمین از سویی دیگر درباره تلاش برخی جریانهای اصلاح طلب برای منتسب کردن نواصولگرایی به افراد مختلف گفت: «نواصولگرایی جریانی نوپا نیست و مقولهای است منطبق بر اصولگرایی و برداشتهایی نو از این جریان؛ فلذا تلاش برخی جریانها سبب انحراف نواصولگرایی نمیشود، اما برخی اصلاح طلبان با معرفی برخی چهرهها به عنوان پرچمدار این جریان، در تلاشند تا نواصولگرایی را تضعیف شده معرفی کرده و آن را در افکار عمومی بدنام کنند و این در حالی است که اصولگرایی پایگاه قویای در جامعه دارد.» به نظر میرسد تاکید محمد باقر قالیباف بر
«نو اصولگرایی» رسانههای اصلاحطلب را به تکاپو انداخته است و آنها تلاش میکنند بیراهههایی را برای اصولگرایان ترسیم کنند، تا به این ترتیب جریان اصولگرایی را از دست یافتن به اهدافش دور نگه دارند؛ موضوعی که خیلی به موفقیت آن امید نیست چراکه اصول گرایان در بزنگاه، پاسخ شیطنتها و شانتاژهای جریان اصلاح طلب را میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید