سرویس سیاسی فردا؛ محسن مهدیان: قالیباف روز قبل از دور دوم رای گیری جمنا طی مصاحبه ای به 2 نکته بااهمیت اشاره کرد. اول اینکه اصلاح وضعیت کشور با دولت فعلی قابل تداوم نیست و همه برای این تغییر مهم باید کنار هم جمع شوند و تلاش کنند. دوم اینکه وحدت وفاداران انقلاب یک اصل منطقی در رقابت است و به همین جهت و در حمایت از نامزد نهایی اصولگرایان انصراف می دهد.
اما منطق این انصراف چه بود؟ چرا در شرایطی که کشور نیازمند یک جابجایی اساسی در مدیریت اجرایی است رقیب اصلی رئیس جمهور مستقر باید اعلام انصراف کند؟
مصاحبه دکتر محمدباقر قالیباف در خصوص انصراف از انتخابات را اینجا بخوانید
شرایط اقتصادی کشور به نقطه ای رسیده است که بسیاری از طرفداران دولت فعلی نیز منتقد جدی وضع موجودند. بسیاری از آنها از بهبود شرایط اقتصادی اظهار ناامیدی می کنند. با این توضیح کسی می تواند در رقابت با روحانی دست برتر داشته باشد که جنس تقابل و رقابتش بیش از آنکه دوقطبی کاذب و غیرواقعی بسازد، دوگانه جهاد و بی عملی باشد. در چنین شرایطی نام مدیریت جهادی همواره با قالیباف بوده است. حضور قالیباف می تواند غیر از اصولگراها آرای خاکستری را هم جذب کند و با ایجاد دوگانه های اصلی اقتصادی و معیشتی حامیان منتقد روحانی را جذب کند. احتمالا جمنا نیز به همین جهت علیرغم انصراف قالیباف، نام وی را در لیست نامزدها قرار داده و رای گیری کرده است.
اما علت این انصراف چه بود؟ سه دلیل احتمالی وجود دارد.
اول اینکه پیروزی در انتخابات ۹۶ مهمتر از هر هدف دیگری است و این مهم نیز نیازمند جمع همه امکانات و برهم افزایی قوا در حمایت از یک نامزد است. طبیعی است که حضور همزمان دو نامزد اصلی به تحلیل نیروها منجر و شرایط رقابت سخت تر می شود. البته برای این هدف تعدادی باید از خودگذشتگی کنند.
دوم اینکه حضورهمزمان چند نامزد اصولگرا در شرایطی که یک نفر اصلی و باقی فرعی اند، می تواند مفید و احتمالا موثر باشد. اما همین امر با حضور دو نامزد اصلی می تواند نتیجه عکس دهد و مردم را دچار ابهام و سردرگمی کند.
سوم که از همه مهمتر است و احتمالا مورد توجه آقای قالیباف بوده، اینکه رقابت دو نامزد اصلی اصولگرا منجر به دو دسته شدن طرفداران و گروه های فعال انتخاباتی می شود و این دو دستگی با نزدیک شدن به روز انتخابات به رقابت درونی و احتمالا اختلافات داخلی منجر می شود. نزاعی که با کناره گیری یک نامزد به نفع دیگری در شب انتخابات هم به همدلی نمی رسد و لذا مهمترین و اصلی ترین مولفه قدرت در رقابت را که جانفداها هستند، تضعیف ساخته که این نیز به نفع جبهه انقلاب نخواهد بود.
با این سه مقدمه به نظر می رسد انصراف قالیباف منطقی است.
اما بعید به نظر می رسد با توجه به شرایط کشور و توان قالیباف در جمع کردن آرای میانه با پرهیز از دوقطبی های غیرواقعی، بزرگان سیاسی و دلسوزان انقلاب راضی به کناره گیری وی باشند.
باید منتظر ماند در چند روز آینده چه اتفاقی می افتد.
دیدگاه تان را بنویسید