روزنامه آرمان؛ محسن غرویان *: برخی در تلاش هستند تا بگویند جمنا به جای جامعتین فرمان را در جبهه اصولگرایان در دست گرفته است اما مساله اینجاست که جمنا توان انتقال قدرت از جامعتین به جبهه نیروهای مردمی انقلاب را ندارد.
زیرا در جامعتین شخصیتهای علمی، مذهبی و روحانی معتبری گردهم آمدند که برخی از آنها مجتهد بوده و از اعتبار علمی و فقهی بالایی برخوردارند در مقابل جمنا از این اعتبار برخوردار نیست. چراکه میزان قدرت و قوت یک جریان بستگی به افراد آن تشکل دارد. بنابراین جمنا به هیچ وجه نمیتواند جای جامعتین را پر کند و میزان تاثیرگذاری این جبهه برخلاف آنچه که به نظر میرسد چندان هم بالا نیست.
البته ایرادی بر جامعتین وارد است و آنهم، جریان مذکور طی سالهای اخیر تا اندازهای فضا را برای ورود دیگران باز گذاشت به همین دلیل این جریان آن طور که باید و شاید موفق به ایجاد اجماع در میان اصولگرایان نشد. از سویی در انتخابات ۹۴ مجلس شورای اسلامی و خبرگان مشاهده شد که جامعتین چنانکه میخواست، نتوانست کاندیدای خود را به دو مجلس مذکور بفرستد. در واقع کاندیدای جامعتین رای لازم را برای ورود به دو مجلس کسب نکرد.
از سویی در انتخابات اخیر عدهای در این جریان با آیتا... هاشمی موافق و عدهای نیز با وی مخالف بودند که این مساله به ایجاد تشتت منجر شد البته جامعتین در نهایت مرحوم آیتا... هاشمی را به عنوان سر لیست خود برگزید. لذا این وضعیت نشان میدهد که در جامعتین یک سخن واحد شنیده نمیشود به عبارتی اختلاف دیدگاه وجود دارد. از طرفی عملکرد برخی از نهادهای نظارت، اعتبار جامعیتن را زیر سوال برد در این میان افرادی با کاندیداتوری سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان رهبری موافق بودند اما ایشان از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت نشد و همه این مسائل میتواند نشان از ضعف و کاهش اعتبار جریان جامعتین تلقی شود.
چراکه حتی شورای نگهبان نیز به نظر جامعتین تمکین نکرد و این مسائل سبب میشود که جایگاه جامعتین و مدرسین به تدریج ضعیف شده و از اعتبار گذشته در میان اصولگرایان برخوردار نباشد تا آنجا که اصولگرایان دیگر مانند گذشته تحت محوریت و تاثیرپذیری جامعتین نیستند. اگرچه نمیتوان گفت که اصولگرایان تحت تاثیر جمنا هستند اما به هر رو جامعتین به خاطر وجود مسائل مذکور دیگر از تاثیرگذاری سابق برخوردار نیست؛ همه این ضعف ها ناشی از عملکرد جامعتین است. اما آنچه در اینجا روشن است اینکه جبهه نیروهای مردمی انقلاب به یک کاندیدای واحد و تاثیرگذار برای رقابت با روحانی نخواهند رسید. به همین دلیل اصولگرایان ناگزیر باید بپذیرند که روحانی یک شخصیت اصولگرای معتدل و یک اصلاحطلب اصولگرا و معتدل است. اصولگرایان باید در نظر داشته باشند که خواست جامعه ایران، ریاست جمهوری مجدد روحانی است. اما با کمال تاسف مشکل اصولگرایان این است آنچه را که خود تشخیص میدهند تکلیف شرعی میدانند. نظرات دیگران را بر حق ندانسته و آنها را بر مدار تکلیف شرعی تلقی نمیکنند.
بنابراین تا هنگامی که چنین نگرشی در اردوگاه اصولگرایان وجود داشته باشد بهطور قطع این جریان به اجماع نخواهد رسید. به همین دلیل باید تکلیف شرعی و وظیفه اجتماعی و دینی خود را در این اصل با رای و نظر مردم هماهنگ کرد. بدین مفهوم که توجه به رای اکثریت مردم را قبل از هر چیز در اولویت قرار داده و مطالبات آنها را در نظر بگیریم. چراکه تکلیف شرعی برای جریان های سیاسی و حزبی در انتخابات پیش رو این است که پاسخگوی مطالبات اکثریت مردم باشند. اگر چنین نگاهی در میان احزاب اصولگرا نسبت به خواست اکثریت جامعه وجود داشته باشد در این صورت روحانی بهترین گزینه بوده و کسی نیز توان رقابت با وی را ندارد.
* استاد حوزه و دانشگاه
دیدگاه تان را بنویسید