روزنامه خراسان: ایرباس جدید سرانجام به آسمان ایران راه یافت. پرنده ای فرانسوی که نوید مهاجرت پرنده های دیگر را به ایران می دهد تا بدین ترتیب گام مهمی برای احیای حمل و نقل هوایی، در دوران پسابرجام برداشته شود. اگر چه اتفاق، خوب و مثبت است و باید برای آن، همانند روزهای گذشته، مراسم گرفت و سخنرانی کرد، اما بیراه نیست که به نکاتی در این زمینه توجه کنیم.
باید متوجه و متذکر این باشیم که ناوگان فعلی هوایی طی سال های گذشته، با پایمردی مهندسان و متخصصان داخلی بود که توانست تا حد تحسین برانگیزی سرپا بماند. تا آن جا که به گفته دبیر انجمن شرکت های هواپیمایی، ایران در دوران تحریم و با وجود محدودیت های تأمین قطعه، توانست ایمنی پروازها را در بالاترین استانداردهای جهانی حفظ کند و این سازمان در ممیزی کارشناسان ایکائو جزو 10 کشور برتر دنیا شناخته شود؛ لذا از دولت به عنوان متولی و سیاستگذار صنعت انتظار می رفت و می رود که همزمان با مراسم ورود ایرباس، این ظرفیت و اندوخته ناملموس را بیش از پیش مورد توجه قرار داده و از ظرفیت های به فعلیت رسیده در این عرصه نیز تقدیر کند.
از سوی دیگر، نکته ای در فضاپردازی این اتفاق از سوی رسانه ها و مسئولان وجود دارد که با مروری بر تصاویر منتشر شده در رسانه ها از مراسم ورود ایرباس می توان متوجه شد. باید توجه داشت که اگر چه گشایش در صنعت هوایی به نوعی نمادی از گشایش های پساتحریمی ایران به شمار می رود، اما این اتفاق در نهایت، مربوط به تعامل دو شرکت تجاری بر مبنای بازی برد - برد بوده و قرار نیست منافع آن صرفاً نصیب یک طرف شود. لذا استقبال بیش از حد از آن از قبیل استقبال وزیر راه از مدیر عامل یک شرکت تجاری که با عرف دیپلماتیک همخوانی ندارد، به همراه حضور نمایندگان مجلس، عکس یادگاری آن ها با هواپیماها و... مواردی است که حاصل مستقیم آن برای کشور، به وضوح مشخص نیست. در اینجا صحبت از تناسب اتفاقات و واکنش هاست. وقتی خرید ولو کلان کالای نهایی یک شرکت اینچنین استقبال وزیر و نمایندگان مجلس را به همراه دارد، این سوال پیش می آید که سقف انتظارات مسئولان کجاست؟ این مسئولان، در پاسخ به تحولات واقعی و تقویت بنیادین اقتصاد کشور چگونه قرار است واکنش نشان دهند؟ و اصولاً آیا ارزش دستاوردهای واقعی نیز از منظر آن ها اینچنین بالاست یا نه؟
به عنوان مثال این روزها و یا شاید این ماه ها شاهد خبر خاصی از ساخت هواپیمای جت مسافربری ۱۵۰ نفره که تولید آن از دولت قبل آغاز شده است، نیستیم. و یا این که در حوزه وزارت راه، اگرچه موضوع تولید ریل ملی ظاهراً به فرجام رسیده است، باز دعوای وزیر راه و صنعت در خصوص واردات و یا عدم واردات به جایی رسیده است که معاون اول رییس جمهور خواستار رفع این مساله بین دو وزارتخانه شده است.
باز علیرغم تایید اصل این اتفاق، تاکید می شود که تجربیات جهانی بر واردات فناوری و سرمایه گذاری برای توسعه تاکید دارند. اما نکته قابل تامل این جاست که این واردات تا زمانی که ارتباط معنی داری با سایر بخش های دیگر از قبیل تولید دانش بنیان نداشته باشد، نتیجه مثبتی برای اقتصاد کشور نخواهد داشت.
نمونه بارز این موضوع در خود قرارداد ایرباس موجود است. در حالی هم اینک مدیر عامل هما از نبود محدودیت در تامین قطعات هواپیما توسط کمپانی ایرباس سخن گفته است که پیشتر، صحبت ها از احتمال ورود شرکتهای داخلی در لیست زنجیره تأمین قطعات هواپیماهای ایرباس بود. موضوعی که در صورت تحقق، اگر چه ما را نهایتاً به یک هواپیماساز قابل رقابت با کمپانی های بزرگ هواپیماسازی تبدیل نکند، اما به هر حال طیف گسترده ای از فعالیت های صنعتی در داخل و ارتباطات تجاری در خارج از کشور را به روی اقتصاد کشور می گشاید. شاید ما کم صبری به خرج می دهیم و پیگیر این وجه از قراردادهای خارجی نیستیم، ولی باید توجه داشت شاخص توفیق های اقتصادی ما در پسابرجام، دیگر مقایسه نتایج با دوران تحریم نیست. زمانه عوض شده است. شادی ها و استقبال های ما باید نه برای واردات بلکه برای توانمندی و تولیدات ملی و رسیدن به سطوح بالای فناوری باشد.
دیدگاه تان را بنویسید