روزنامه آرمان؛ اشرف بروجردي*: فضاي دانشگاه از ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ تا به امروز تعريف جديدي از عرصه علم و سياست را تجربه كرده است.
در اين سالها تلفيقي از نماد علم همراه با تلاشهايي كه در ارتباط با مسائل سياسي و اجتماعي صورت گرفته، به عنوان شاخص تعريف و از سوي دانشگاه ارائه شده است. از همان زمان همواره دانشجويان به خاطر جايگاه و منزلتي كه در حوزه علم و دانشگاه از آن برخوردار بودند به عنوان يك مرجع در جامعه مورد احترامند. اين مرجعیت در كنار علم با ويژگي سياسي به نمايش گذاشته شد. زيرا به هر اندازه كه دانش دانشجو ارتقا يابد به همان اندازه ضرورت حضور وي در عرصه سياسي نيز بيشتر احساس ميشود.
نقد از ابتدا به عنوان يك ويژگي مهم در دانشگاه مطرح است. به همين دليل بايد مساله اثرگذاري انتقاد نيز مورد توجه همگان قرار بگيرد. بنابراين بايد اذعان داشت نقد تنها در صورتيميتواند تاثيرمطلوب داشته باشد كه به صورت منصفانه مطرح شود. اما قبل از هر مسالهاي لازم است دانشجوي نقاد تصوير روشني از واقعيت و حقيقت به نمايش بگذارد و سپس مساله را مورد نقد و بررسي قرار دهد. به همين علت بايد منابع اطلاعاتي دقيق درحوزههاي مختلف دراختيار دانشجو قرار بگيرد. دانشجو بايد از آگاهي لازم در رخدادهاي مختلف اجتماعي، سياسي، تاريخي و علمي برخوردار باشد و براساس اين اطلاعات به انتقاد مبادرت بورزد. از آنجا كه نقد صرفا نفي نيست و در بسياري از موارد در جهت تكميل يك ايده يا نظريه است، بنابراين دانشجو ميتواند اخبار و اطلاعات روز را با واقعيتهاي اجتماعي موجود تلفيق كند.
دانشجويان بايد بدانند كه در قبال جامعه خود مسئولند، زيرا آنها جايگاهي را در دانشگاه اشغال كردهاند كه اين جايگاه بايد در آينده تبديل به عرصه تصميمگيري براي كشور شود. براي اينكه دانشجو بتواند اين سرزمين را در آينده مديريت كند، بايد با واقعيتها وحقايق موجود در كشور و تاريخ سرزمين خود آشنا بوده و آنها را به زبان مورد نياز جامعه عرصه كند. نكته ديگر آنكه نقد بايد همواره حاصل و خروجي يك گفتمان باشد. به عبارتي اگر فضاي گفتوگو و تعامل دو سويه فراهم باشد در اين صورت انتقاد آسيبي به كسي وارد نميكند. بايد گفتوگو را پايه و اساس نقد و نقادي قرار داد تا بتوان از دل آن خروجي و تصوير ارزشمند به جامعه ارائه داد؛ خروجياي كه مردم آن را به عنوان مرجع به آن رجوع كنند.
بهطور كل دانشجو بايد براي ورود به عرصه نقد چند مساله را مورد توجه قرار دهد مساله نخست ورود به عرصه علم، مساله دوم پذيرش حقيقت و دريافت و فهم درست از حقايق و مرحله سوم ايجاد فضايگفتوگو با هدف انتخاب ايدههاي درست بوده و مرحله چهارم فضاي نقد و به چالش كشيدن است. در نهايت حاصل وخروجي نقادي، كاربردي كردن علم و اطلاعات است و سپس بايد آن را با هدف بهبود شرايط در كشور به گوش افراد صاحبنظر، سياستگذاران و مديران جامعه رساند.
* فعال سياسي اصلاحطلب
دیدگاه تان را بنویسید