منطق صحیح در «اولویّتیابی فرهنگی»
«اولویتیابی» در آنجا موضوعیت پیدا میکند که گزینههای متعددی پیشروست، اما محدودیت امکانات و مقدورات موجب میشود که نتوان همه گزینهها را انتخاب کرد.
«اولویتیابی» در آنجا موضوعیت پیدا میکند که گزینههای متعددی پیشروست، اما محدودیت امکانات و مقدورات موجب میشود که نتوان همه گزینهها را انتخاب کرد. از اینرو، باید اولویتها را شناسایی کرد و از میان گزینهها، آنها را انتخاب نمود. اولویتها، از «ترجیحات» و «نوع نگرش» درباره مسائل اصلی و فرعی حکایت میکند و نشان میدهد که کدام دسته از مسائل، مهم و کدامیک غیر مهم هستند. حضرت آیتالله خامنهای در طول زعامت سیاسی خویش همواره از فرهنگ سخن گفته و در مقام یک عالِم دینی معاصراندیش و بر مسألههای فرهنگی متعددی تکیه و تأکید کرده است، بهطوریکه چنانچه گفتارهای فرهنگی ایشان در طول این سالهای طولانی گردآوری شود، حجم فراوانی خواهد داشت. در این میان، ممکن است این پرسش مطرح شود که در اندیشه فرهنگیِ آیتالله خامنهای، کدامیک از مسألههای فرهنگی، «اولویت» دارد؟ به عبارت دیگر، اگر بنا شد جهان فرهنگی اصلاح گردد، باید از کدام نقطه آغاز کرد؟ پاسخدهی به این پرسش، نیازمند احاطه و اشراف آنچنانی نسبت به گفتارهای فرهنگی ایشان است؛ چراکه باید مجموع دیدگاهها و مواضع فرهنگی ایشان را در کنار یکدیگر قرار داد و از این مجموع، مطالبی را استنباط کرد که نه با جهتگیری کلیِ فکری ایشان ناسازگار باشد، و نه ناشی از یکسویهنگری و نقصان در مقام فهم و تفسیر باشد.تأمل و غور در گفتارهای فرهنگیِ آیتالله خامنهای نشان میدهد که ایشان در زمینه اولویتیابی برای برنامهها و اقدامات فرهنگی، «چارچوب» و «منطق» خاصی دارد که به هم پیوسته و مستمر است و ایشان نیز همواره همین چارچوب و منطق را به کار میبندد و نظرش بر آن استوار است.
دوگانه نظریِ ارزشی/ سکولار در اینجا مقصود از «ارزش»، «ارزشهای اسلامی - انقلابی» است و هر چه که در مقابل آن قرار میگیرد و خارج از آن است، «غیرارزشی» خوانده میشود. درواقع، میتوان گفت غرض از اصطلاح غیرارزشی، امور فرهنگی «سکولار» است که ارتباطی با ارزشهای اسلامی - انقلابی ندارند. تأکید آیتالله خامنهای این است که چون از یک سو، «ارزشهای اسلامی -انقلابی» اصالت دارند و «سعادت» و «کمال» فرد و جامعه را موجب میگردند، و از سوی دیگر، هدف دشمن از «تهاجم فرهنگی»، فرسودن و زدودن این ارزشهاست، فعالیتهای فرهنگی باید معطوف به ارزشهای اسلامی - انقلابی باشد و امور و زمینههای غیر از این، اولویت ندارند، و یا حتی پرداختن به آنها مذموم است. ازجمله ایشان در جایی تصریح کردند که ترمیم کاروانسراهای شاه عباسی، هیچگونه تناسبی با نیازها و اولویتهای فرهنگی ما ندارد و اقدام موجهی نیست.
دوگانه نظریِ اساسی/ سطحی مسألههای فرهنگیِ معطوف به ارزشهای اسلامی - انقلابی، همگی منزلت یکسانی ندارند، بلکه برخی اساسی هستند و برخی سطحی. مسائل اساسی، آن دسته از مسائلاند که در حکم «بنیانها» و «زیربناها»یی هستند که تمام جهان فرهنگی از آنها اثر میپذیرند و به رنگ آنها درمیآیند و مسائلی سطحی نیز از «فروع» و «شاخهها»ی آنهایند. روشن است که مسائل اساسی بر مسائل سطحی تقدم دارند، چنانچه ایشان نیز به آنها توصیه کردهاند. اهتمام فراوان به «جزئیات» و «فروع»، ما را دچار «روزمرگی» و «سطحیاندیشی» میکند و از «اصلاح ساختارها و عناصر کلیدی»، غافل میگرداند، حال آنکه جهان فرهنگی ما، سخت محتاج «بازاندیشیهای جدّی» و «گشودن افقهای نو» است تا بیشتر برای تحقّق یافتن آرمانهای انقلاب اسلامی فراهم گردد.
دوگانه نظری واقعی/ تشریفاتی فعالیتهای فرهنگی ازلحاظ اینکه بر جهان فرهنگی، «تأثیر واقعی» دارند و یا اینکه تنها ریشه در «انگیزههای تبلیغی» دارند، به دو دسته واقعی و تشریفاتی تقسیم میشوند. مسائل فرهنگیِ واقعی، دردها و دغدغهها و چالشهای عینی در جهان فرهنگیاند، اما مسائل فرهنگیِ تشریفاتی، در حقیقت، مسأله نیستند و جز منزلت «تزیینی» و «صوری»، منزلتی ندارند و گِرهها را نمیگشایند و تکاملی را در پیش ندارند. آیتالله خامنهای توصیه میکند که امکانات و سرمایهها نباید در راستای فعالیتهای فرهنگی تشریفاتی قرار بگیرد که هیچ حاصلی به دنبال ندارند و حداکثر موجب سرگرمی و تفنن میشوند.
نتیجهگیری: از آنچه در این یادداشت آمد میتوان نتیجه گرفت که در منظومه اندیشه فرهنگیِ آیتالله خامنهای، پرداختن به مسألههای فرهنگی باید مبتنی بر «منطق اولویتیابی» باشد، نه اینکه مدیران و فعالان فرهنگی بهصورت «دلبخواهانه» و «ذوقی»، مسألههای فرهنگی را برگزینند و به حل آنها بپردازند. در این منطق، آن دسته از مسألههای فرهنگی اصالت و اولویت دارند که از چند خصوصیت برخوردار باشد؛ «ارزشی»، «اساسی»، «واقعی» و «کیفی» بودن. هر آنچه خارج از این قلمرو و فاقد این خصوصیات است، اولویت نخواهد داشت، بلکه حتی در مواردی، نامطلوب است.
*- عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
دیدگاه تان را بنویسید