تأملی بر درگیریهای نظامی اخیر در کردستان
هفته گذشته خبری بر خروجی خبرگزاریها قرار گرفت مبنی بر اینکه درگیری نظامی میان نیروهای سپاه با یکی از شعبههای حزب دموکرات کردستان ایران در یکی از روستاهای اشنویه موجب کشتهشدن شماری از نیروهای دو طرف شده است. پس از آن و در روزهای بعد اخبار دیگری درباره وقوع درگیری در یکی از روستاهای مهاباد منتشر شد و پس از آن خبرها حکایت از درگیریهایی در استان کردستان داشت که در اطراف روستای دورود در شهرستان سروآباد روی داده است و این درگیری نیز موجب تلفاتی شده بود
روزنامه شرق: 1- هفته گذشته خبری بر خروجی خبرگزاریها قرار گرفت مبنی بر اینکه درگیری نظامی میان نیروهای سپاه با یکی از شعبههای حزب دموکرات کردستان ایران در یکی از روستاهای اشنویه موجب کشتهشدن شماری از نیروهای دو طرف شده است. پس از آن و در روزهای بعد اخبار دیگری درباره وقوع درگیری در یکی از روستاهای مهاباد منتشر شد و پس از آن خبرها حکایت از درگیریهایی در استان کردستان داشت که در اطراف روستای دورود در شهرستان سروآباد روی داده است و این درگیری نیز موجب تلفاتی شده بود. شبکههای رسانهای و ماهوارهای ازجمله العربیه، الجزیره، بیبیسی و سایر شبکهها به شکلی گسترده به بزرگنمایی این رویدادها پرداخته بودند. درگیریهای اشنویه و سروآباد در منطقه کوچکی آنهم در نزدیکی کمربند مرزی با کردستان عراق، روی داده بود؛ اما برخی رسانهها با توجه به فاصله زیاد این دو منطقه از یکدیگر در تلاش بودند چنین القا کنند كه درگیریها در منطقه وسیعی رویداده است. برخی از رسانههای کردی ازجمله تعدادی از رسانههای اقلیم کردستان نیز در این بزرگنمایی رسانهای سهم داشتند. برخلاف تلاش رسانههای منطقهای و فرامنطقهای برای بزرگنمایی عملیات فوق، در رسانههای کشور و ازجمله در رسانههای محلی و نیز شبکههای اجتماعی پرمخاطب، خبر درگیریهای اخیر بازتاب بسیار محدودی داشت و این رسانهها از کنار آن گذشتند. ٢- یکی از بازتابهای رویدادهای اخیر، اعلام همراهی و حمایت گروه تندروی مذهبی جیشالعدل (ریگی) مستقر در بلوچستان پاکستان از اقدامات نظامی حزب دموکرات بود. این اعلام حمایت افزون بر انتشار در سامانه مجازی این گروه، در سایت حزب دموکرات کردستان ایران نیز منتشر شد. همچنین سایت حزب دموکرات کردستان ایران با درج خبری مدعی شده گروه منافقین نیز عملیات حزب دموکرات را تحسین کرده است. ٣- از دوره اصلاحات در سال ١٣٧٦ و نیز از زمان شروع به کار دولت آقای روحانی، امید برای توجه جدیتر به مناطق مرزی کشور و ازجمله حوزههای کُردنشین افزایش یافته است. آرای درخور توجه و بالای مردم این مناطق به رئیس دولت اصلاحات و نیز آقای روحانی، نشانی از امیدواری مردم منطقه و همراهی آنان با گفتمان اصلاحطلبی است. در همین راستا تلاش برای استفاده بیشتر از نیروهای کُرد سنیمذهب در ساختار سیاسی و اداری کشور در سطوح محلی و ملی فزونی یافته و در دولت جدید افزون بر استفاده از این نیروها در سطوح منطقهای از جمله بیشتر فرمانداران شهرستانهای مرزی و مدیران کل دستگاههای اجرائی استانی در استان کردستان، یکی از نیروهای کرد سنیمذهب برای نخستینبار در سه دهه گذشته بهعنوان سفیر ایران در یکی از کشورهای شرق آسیا منصوب شده است. همچنین برای توسعه اقتصادی و اجتماعی این حوزهها تدابیر تازهای اندیشیده شده و امید میرود دولت به روند توسعه این مناطق بیش از گذشته توجه و اهتمام داشته باشد. حضور رئیس دولت در جریان سفرهای استانی در سنندج و همچنین در این اواخر در مهاباد و استقبال گسترده مهابادیها از سفر رئیسجمهور در این شهر نشانی از تداوم همراهی مردمی با رویکردها عقلایی، مدنی و ملی برای حل و فصل مسائل و مشکلات پیشِرو است. ٤- درخصوص درگیریهای اخیر و حضور مسلحانه تعدادی از نیروهای حزب دموکرات کردستان ایران در منطقه، پرسشهای زیادی را میتوان طرح كرد. از جمله: آیا انتخاب راهبرد تازه، ناشی از رقابت با گروه انشعابی حزب به رهبری خالد عزیزی است؟ چرا در این روزها حزب دموکرات کردستان ایران حضور مسلحانه در داخل کشور را در دستور کار قرار داده است؟ آیا توان نظامی، انسانی، لجستیکی و مالی حزب در سالهای اخیر چنان افزایش یافته که توان و قدرت رویارویی با نیروهای نظامی کشور را در خود میبیند؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت است این حزب باید توضیح دهد چگونه و در چه شرایطی و با کدام منابع مالی توانسته به تقویت توان خود بپردازد؟و اگر پاسخ منفی است، پس حزب با چه منطقی دوباره در تلاش برای ورود به فاز نظامی است؟ از منظری دیگر آیا حزب به حمایت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای دلبسته که چنین راهبردی را در دستور کار خویش قرار داده است؟ آیا حزب امیدوار به حمایتهای مردمی و پیوستن گسترده اهالی است که چنین بیمحابا وارد فاز تازهای شده است؟ آیا حزب به پیامدهای انسانی و سیاسی و نظامی و منطقهای راهبرد جدید اندیشیده که درنهایت دولت اقلیم کردستان عراق را در چنین شرایط خطیری که با آن دستوپنجه نرم میکند، در موقعیت بغرنجی ناشی از تبعات آغاز این راهبرد قرار میدهد؟ شواهد موجود نشان میدهد از نظر توان نظامی و لجستیک و پشتیبانی و حتی حمایتهای مردمی از جنگ مسلحانه، تغییری در وضعیت حزب روی نداده که حزب مذکور درگیریهای مسلحانه را بر مبنای آن دوباره در دستور کار قرار دهد؛ چنانکه وضعیت دشوار اقتصادی و مالی اقلیم کردستان عراق، به عنوان یاریکننده اقتصادی این دست از احزاب نیز موجب شده توان اقتصادی حزب بیشازپیش با مشکلات پیچیدهای روبهرو شود. پس چه تغییری در موازنه قوا یا شرایط سیاسی و منطقهای روی داده است که حزب را به راهبرد تازه رهنمون کرده است؟ ٥- در تاریخ معاصر، احزاب مسلحی مانند حزب دموکرات گاهوبیگاه با نگاه به حمایتهای خارجی راهبردهایهای خود را تعریف کردهاند. بدیهی است مخارج سنگین تأمین تسلیحات و جنگافزارها و تدارکات و رفتوآمد و سایر هزینههای تدارکاتی و معیشتی و حتی خانوادگی نیروهای حزب، آن هم در شرایط حضور در خارج از مرزهای کشور، چنان بر دوش احزاب سنگینی میکند که نیازمند دستدرازکردن به سوی دیگران است. کمکهای خارجی نیز با توجه به سیاستها و منافع طرف اهداکننده کمک، تعریف میشود. رقابتهای منطقهای، پیشبرد سیاست نفوذ در کشور رقیب، زیرفشارگذاشتن رقیب برای تغییر سیاستها یا طمع سرزمینی یا امیدواری به ساقطکردن دولت حاکم بر کشور رقیب، ازجمله زمینههایی است که کشوری را راغب میکند تا حزبی مسلح را تجهیز کند یا از آن حمایت مالی و تدارکاتی و سیاسی کند. طرح دولت شوروی برای تأسیس حزب دموکرات در مهاباد یا فرقه دموکرات در تبریز از این نظر برای تصاحب امتیاز نفت شمال بود و اسناد حزب کمونیست شوروی و دستور استالین دراینباره در دسترس است. کمکهای صدام به حزب دموکرات کردستان ایران هم از همین منظر درخورتوجه است. در شرایط حاضر منطقه خاورمیانه شاهد تنش و بیثباتی کمسابقهای است. تشدید فعالیت گروههای تکفیری و ظهور داعش در عراق و سوریه و بهدنبالآن تشدید رقابتها میان ایران با ترکیه و عربستان و برخی کشورهای منطقه هم موجب تشدید این وضعیت شده است و خاورمیانه در حال زایش وضعیت تازهای از توازن نیروهای منطقهای است. در چنین شرایطی که محور حامی گروههای تکفیری-جهادی ازجمله داعش، النصره و احرار شام (که متشکل از کشورهای ترکیه و عربستان و قطر و... است) ... در حال اعمال فشار بیشتر بر جبهه حامیان دولت سوریه متشکل از ایران و روسیه است، درچنين وضعييتي چندان دور از انتظار نیست که گروه جیشالعدل، به عنوان حزبی مذهبی یا سایر جریانهای مسلح، از رویکرد تازه حزب دموکرات کردستان ایران شاخه مصطفی هجری استقبال کنند. آیا در چنین شرایطی حزب دموکرات کردستان با تحلیلی راهبردی وارد این بازی شده است؟ فراموش نشود که در دهه پیش نیز رهبران حزب دموکرات از آمریکا و جورج بوش درخواست مداخله نظامی در ایران کرده بودند. آیا رهبران حزب مذکور تبعات و ملزومات راهبرد جدید را با دقت بازبینی کردهاند؟ آیا رهبران حزب از پیامد چنین رویکردی بر دولت اقلیم کردستان عراق آگاهی دارند؟ آیا از نظر انسانی و نظامی و توازن نیروهای منطقهای و بینالمللی شرایط برای حزب دموکرات مهیاست؟ در صورت محاسبات نادرست و خطای محاسباتی و تحلیلی رهبران این حزب، هزینههای انسانی و سیاسی و اقتصادی مترتب بر این راهبرد تازه را فرزندان رهبران حزب پرداخت میکنند یا قاطبه مردم کردستان؟ ٦-استمرار رویکرد حزب دموکرات کردستان ایران برای حضور مسلحانه در نوار مرزی، گذشته از ابعاد فوق دو کارکرد اساسی دارد. الف) اثرات منفی بر روند توسعه مناطق کردنشین؛ ب) تشدید فضای امنیتی در منطقه. امروزه یکی از مطالبات اساسی مردم در کشور و بهویژه کردستان، دستیابی به فرصتهای مطلوب اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. به سخن دیگر توسعه در حوزههای صنعتی، کشاورزی، گردشگری و توریسم، فرهنگ و هنر و سایر سطوح زیست اجتماعی با شاخصه افزایش سرمایهگذاریها، یکی از مهمترین مطالبات اساسی مردم کُرد است. آیا رویکرد تازه حزب دموکرات در مسیر توسعه اشتغالزایی، صنعتیشدن، سرمایهگذاری داخلی و خارجی، رشد تعداد کارخانههای بزرگ و گسترش گردشگری در کردستان و در یک کلام زندگی آبرومندانه و آرام مردم کُرد است؟ یا دقیقا هر نوع بیثباتی و ناامنی به عنوان عاملی منفی در جهت توسعه و در نتیجه فشار بر تودههای محروم جامعه عمل میکند؟ همچنین آیا رویکرد اخیر حزب دموکرات موجب گشودگی بیشتر در فضای سیاسی کردستان میشود یا به امنیتیشدن فضا یاری میرساند؟
دیدگاه تان را بنویسید