سرویس سیاسی فردا؛ الیاس نادران: مجلسی که در آن شهرام جزایری کارت 500 (شهرام جزایری از مجلس ششم «کارت ۵۰۰» دریافت کرده بود که مجوز ورود به جلسات مجلس اصلاحطلبان بدون بازرسی به وی داده شد) می گیرد و تا پشت در پارلمان می آید و با هیئت رئیسه مراوده دارد و به اعضای هیئت رئیسه کمک های 500 و 300 میلیون تومانی می کند آن مجلس نه می تواند ادعای مبارزه با فساد داشته باشد و نه حتی در عمل هم نمی تواند قدمی بردارد؛ همان هایی که سنگ بنای اولیه فساد را در دولت آقای هاشمی گذاشتند و آنانی که سیاست گذاری را به نوعی انجام دادند که فضا برای رشد افراد فاسد مانند کرباسچی که از پول های مردم تهران برای انتخابات و به قدرت رسیدن افراد خاصی استفاده کند یا فلان نماینده هزینه کند، باعث می شود که مبارزه با فساد مشکل باشد به همین دلیل وقتی وارد مجلس هفتم شدیم، دریافتیم چقدر مبارزه با مفاسد هزینه دارد. در مجلس هشتم از سویی با فساد معاون اول رئیس جمهور مواجه بودیم و با دست دیگر با آقازاده بزرگوار آقای هاشمی رفسنجانی که در بسیاری از مفاسد مالی نفتی رد پای ایشان به چشم می خورد. من در جمع دوستانی که در گروه رقیب هستند، گفتم که یک نمونه
بیاورید در 37 سال گذشته از یک فرد مفسد منتسب به خودتان که وی را به دادگاه معرفی کرده باشید و از او دفاع نکرده باشید یا برایش پرونده و اسناد تنظیم نکرده باشید که در دادگاه بتواند از خودش حمایت کند مانند آنچه درباره آقای کرباسچی انجام دادید. اگر چنین نمونه ای وجود دارد بیاورید تا ببینیم در مبارزه با فساد چه کردید.
آنهایی که از شهرام جزایری و بابک زنجانی و امثالهم پول و امکانات دریافت کردند، رانت خواری کردند. وزیر 1000 میلیارد تومانی عرق جبین نریخته که این همه پول درآورده است زحمت فردی نبوده و رانت خواری کرده است؛ وزرای 1000 میلیارد تومنی قطعا نمی توانند یک کارگر اخراج شده ای که از فردا امکان تهیه نان خانواده اش را ندارد و شرمنده شان درک کند! می بیند دو سال و نیم از دوران مدیریت آقای روحانی و دولت یازدهم می گذرد؛ اما همچنان مردم دچار کاستی های معیشتی بسیاری هستند. از ابتدای دولت ایشان گفتند رکود و بیکاری جدی است و جوانان مردم مدام در حال اخراج شدن از کارخانجات هستند. آقای روحانی از ابتدا منکر شد و همه جا می گفت براساس نظر کارشناسان ما وارد دوره رونق شده ایم؛ پس چرا مردم آثارش را نمی بینند و چرا جوانان سرکار نمی روند؟ یک بار ایشان آمدند و گفتند دیگر از رکود حرف نزنید! من در جایی گفتم ما دیگر از رکود حرف نمیزنیم؛ اما شما رویتان می شود از رونق حرف بزنید؟ در همین ایام یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار از طریق دولت آمریکا در گونی به صورت نقد تحویل آقای روحانی شده است. آقای روحانی بگوید در این ایام انتخابات با این یک
میلیارد و هفتصد میلیون دلاری که گرفته و در هیچ حساب دولتی هم منعکس نشده؛ چه کرده و این پول ها را کجا برده است؟ کجا هزینه کرده و آثارش بر زندگی مردم کجاست و به دست چه کسانی رسیده است؟ به تولید کننده یا مصرف کننده دادند؟ صرف عامه مردم شده است؟ صرف یارانه ها شده است؟ یا باز به از ما بهتران رسید!
جوان این مملکت معطل 3 میلیون وام برای ازدواج است که خود را از فساد اجتماعی در امان بدارد و زیر بار مسئولیت زندگی برود بعد وام 25 میلیون تومانی که با هرکدام 8 جوان می توانستند سرکار بروند آنها را محروم کنند. عرضه ندارند سرمایه گذاری کنند و مشکل را رفع کنند، کار را متوقف می کند که دود آن به چشم مردم می رود. این بی مسکن هایی که با هزار امید النگو فروختند که پول پیش مسکن مهر 50 یا 60 متری را بدهند و سرپناه داشته باشند همان را هم از آنان گرفتید. اگر دولت آقای روحانی روزی هزار بار ذکر اقتصاد مقاوتی بگیرد و هفته ای 100 بار برای اقتصاد مقاومتی جلسه تشکیل دهد؛ ولی مردم ببینند که برابر آمار رسمی دولت روحانی ماهیانه 5 هزار 352 نفر به بیکاران این کشور به صورت خالص اضافه می شود و این لشکر بیکاران هرروز بیشتر و بزرگتر می شود به این وعده های دولت اعتنا نمی کنند؛ چون آقای روحانی آمده بود که چرخ سانتریفوژها را از کار بیندازد تا چرخ اقتصاد کشور فعال شود. ایشان ظرف 2 سال و نیم گذشته نیمه اول کارش را انجام داد و چرخ سانتریفیوژ های کشور را از کار انداخت؛ ولی چرا چرخ اقتصاد کشور رونق نگرفت؛ زیرا اقتصاد کشور از ناحیه تحریم ها
و فشارهای ناجوانمردانه خارجی حداکثر 20 درصد متاثر است. ریشه رکود در ناکارآمدی مدیریت اقتصادی کشور و بی اعتنایی به اقتصاد مقاومتی بوده که دوسال پیش به دولت ابلاغ شد است و جهت گیری های اقتصادی غلط دولت آقای روحانی، این دولت را به همان خاک سیاهی می نشاند که دولت آقای هاشمی را نشاندند. مجلس باید مجلسی باشد که این ضعف و ناکارمدی دولت را بتواند جبران کند و برای پیشبرد امور کشور همپوشانی ایجاد کند.
لینک دانلود
دیدگاه تان را بنویسید