باشگاه خبرنگاران جوان: «اگر یک نفر روی کره خاکی دلش بخواهد بدهیهای شرکت نفت پرداخت شود، آن یک نفر بابک زنجانی است.» این اظهارات رسول کوهپایهزاده وکیل 35 ساله میلیادر جوانی است که به ماشین دورزدن تحریمها شهرت داشت،البته کوهپایه زاده معتقد است موکلش در زمان تحریمها در صف مقدم جنگ اقتصادی کشور قرار داشته است. از پابرجا بودن مشکلات سوئیفت در بازگشت پولهای زنجانی به کشور میگوید و اعتقاد دارد در زمان تحریمهای ایران هر دولتی سر کار بود باید فکری برای دور زدن تحریمها میکرد. کوهپایهزاده در دورشته حقوق و علوم سیاسی تحصیل کرده است.به بهانه اتمام بیست و شش جلسه دادگاه میلیادر نفتی با وی در محل باشگاه خبرنگاران جوان به گفتگو نشسته ایم که در ادامه آن را میخوانید. بگذارید سوال اولم را اینطور بپرسم؛ چطور شد که زنجانی برای وکالت پرونده خود به سراغ شما آمد؟ موضوع از این قرار بود که خانواده زنجانی با افراد زیادی برای انتخاب وکیل مشورت داشتند که نهایتا بنده را به خانواده آقای زنجانی معرفی کردند. البته در ابتدا قرار نبود که بنده به عنوان وکیل منفرد کارها را پیش ببرم و قرار بود وکلای دیگری هم در پرونده فعالیت کنند،
اما بعد از اینکه محدودیتهای قانونی برداشته شد و من توانستم با زنجانی ملاقات کنم، بر اثر ملاقاتهایی که انجام شد، اعتماد و اطمینانی بین موکل و وکیل شکل گرفت که نهایتا زنجانی از بنده خواست تا وکالتش را برعهده بگیرم. در ابتدا تردیدی داشتید برای پذیرش وکالت پرونده زنجانی؟ پرونده زنجانی، پرونده خاصی است و چشمان زیادی در سطح ملی به آن دوخته شده است، همچنین حساسیتهای خاص حقوقی ، اجتماعی و عمومی دارد و از طرفی هم شاکی پرونده دولت و شرکت نفت است. البته در ابتدا دوستان بنده برای پذیرش این پرونده به من میگفتند که از این پرونده حذر کنم و از روی دلسوزی درباره آفات و هزینههای پرونده نکاتی را به من گوشزد کردند، اما بنده حتی اگر مجددا به عقب بازگردم بازهم این پرونده را میپذیرم، چرا که عرصه وکالت عرصه تلاش و ریسک است. از روز اول چه برداشتی از پرونده زنجانی داشتید، میتوانستید تخمین بزنید که در این پرونده توفیقی خواهید داشت؟ درباره پروندههای قضایی نمیتوان پیش بینی داشت. به عبارتی دیگر وکیل مامور به وظیفه است، نه نتیجه. چرا که نتیجه هرچه باشد، تحت اختیار و کنترل وکیل نیست و مرجع ذیصلاح دستگاه قضایی و دادگاه است.
البته همین اینکه پرونده خوانده میشود و براساس دادهها تصمیمگیری صورت میگیرد این فرآیند میتواند قوت قلبی باشد که تا حدودی احساس کنیم قدرت دفاع از پرونده را داریم، بنابراین نهایتا باید گفت که پرونده زنجانی پروندهای بود که احتمال پیروزی و شکستش برای من مطرح نبود و بنده از ابتدا به دنبال احقاق حق و کمک به کشف حقیقت در این پرونده بودم. نبوغ زنجانی شما در مصاحبهای عنوان کرده بودید که موکلتان نابغه است، مقداری از نبوغ زنجانی بگویید. اصلا زنجانی از دید وکیلش چه شخصیتی دارد؟ بله، بنده در مصاحبهای عنوان کردم که موکلم یک نابغه در امور تجاری، اقتصادی و علیالخصوص بانکداری بینالمللی است که دلایلی بر ادعای خود دارم. چه دلایلی دارید؟ معتقدم زمانی که تحریمهای ظالمانه علیه نظام مقدس ما اعمال میشد و شرکت ملی نفت قادر نبود به جز چند کشور محدود و مجاز حتی یک بشکه نفت به فروش برساند و یا اینکه حتی اگر نفتی به فروش میرساند نمیتوانست یک دلار آن را به کشور بازگرداند، فردی به نام بابک زنجانی پیدا شد و در دور زدن تحریمها اقدامات موثری انجام داد. زنجانی در آن شرایط نفت را میفروخت و به اذعان و تائید دوستان شرکت نفت
مبلغ 660 میلیون یورو درآمد حاصل از فروش نفت را به پیمانکاران معرفی شده از سوی شرکت نفت پرداخت میکرد. همچنین به بیان و ادعای اتحادیه اروپا و آمریکا، بابک زنجانی مهرهای کلیدی در دور زدن تحریمها و کمک به جمهوری اسلامی ایران شناسایی شد که بر اثر همین اعمال، بانکها و شرکتهای موکل بنده و همه فعالیتهای تجاری و اقتصادیاش در خارج از کشور دچار تحریم شد و از رهگذر این تحریمها موکل بنده میلیاردها دلار خسارت دید. بنابراین بنده معتقدم زنجانی در شرایط خاصی توانایی را داشته که نهادهای دیگر ما از آن عاجز بودند. همچنین باید یادآوری کنم که موکل بنده غیر از همکاری با شرکت نفت، بالغ بر 2 میلیارد یورو در زمان تحریم ها به بانک های ایران کمک میکند تا این بانک ها بتوانند از نتایج همکاری با زنجانی اقدامات مفید و موثری را برای انتقال وجوه انجام دهند که البته همه این موارد به صورت مشخص در پرونده موجود بوده و نمایندگان بانکها در دادگاه در موارد مذکور مورد سوال و جواب قرار گرفتند و بر این واقعیت صحه گذاشتند. جو دهندگان ! بپردازیم به دادگاه زنجانی، ارزیابی شما از 26 جلسه دادگاه زنجانی چیست؟ کوهپایه زاده: این پرونده همانطور
که اشاره شد، پروندهای خاص و سنگین بود و لایههای مختلفی از موضوعات را به همراه داشت. به عنوان وکیل متهم پرونده، برداشتم این است که دستگاه قضا در مجموع نمره قابل قبولی در این پرونده گرفت، علیالخصوص بعد از صدور کیفرخواست و ارجاع پرونده به دادگاه و رفع محدودیتهای قانونی به نظر میرسد نسبت به حقوق دفاعی متهم قوانین و مقررات به خوبی اعمال شد. معتقدم دادگاه زنجانی هرآنچه که برای کشف حقیقت لازم بود انجام داد و نهایتا بنده به صلابت، درایت و تدبیر و از همه مهمتر استقلال دستگاه قضا در این پرونده امیدوار هستم. بنده معتقدم فضا و جو رسانهای سنگینی بر پرونده زنجانی احاطه دارد که این امر میتواند آفت پرونده حقوقی تلقی شود. کارت سیاسی/ چند ده هزار برگ پرونده زنجانی را بخوانید باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر شما چند درصد دادگاه براساس کیفرخواست تنظیم شده پیش رفت؟ برخی معتقدند 90 درصد از اظهارات بابک زنجانی در دادگاه خارج از کیفرخواست مطرح شد؟ کوهپایه زاده: بعضا مطالبی که چه به نفع و علیه موکل بنده در پرونده مطرح شد، از سوی افرادی با اخلاص بود، اما افرادی هم بودند که به دنبال استیفای حقوق بیتالمال نبوده و صرفا به دنبال
مجازات زنجانی بودند. البته برخی از دوستان هم بودند که رسانه داشتند و به نظر میرسید نه دنبال استیفای حقوق بیتالمال، نه دغدغه اجرای عدالت و نه حتی دنبال مجازات زنجانی بودند و فقط می خواستند از کارت پرونده بابک زنجانی در بازی سیاسی خود استفاده کنند، به این معنی که با انتساب زنجانی به یک جریان و جناح خاص به رقیب سیاسی خود بتازند. دور زنها ! / زنجانی انتخاب نشد، انتخابش کردند اینکه میگویند برخی میخواهند زنجانی را به جناح خاصی منتسب کنند، سوالی را ایجاد میکنند که مگر زنجانی از ابتدا بیخبر بوده که قرار است با مسئولین دولتی همکاری کند و یا مگر نمیدانسته که پای خود را در کدام عرصه اقتصادی میگذارد؟ ما باید ببینیم این موضوع در چه بازه زمانی رخ داده است چراکه اگر در آن زمان دولت احمدینژاد بر سر کار نبود و یا حتی تحریمها در زمان دولت اصلاحات، سازندگی یا اعتدال اتفاق میافتاد، دولت وقت چارهای نداشت جز اینکه بخواهد تحریمها را دور بزند؛ یعنی اینکه اگر از بد روزگار تحریمها در زمان احمدینژاد رخ داد، لزوما این موضوع به این معنا نیست که زنجانی منتسب به جناح خاصی بوده است، بنابراین تحریمها اگر در هر دولتی
اتفاق میافتاد، آن دولت باید به دنبال راهکار دور زدن تحریمها بود. البته بنده باید به نکته و یا سوالی مغفول مانده هم اشاره کنم که آیا این بابک زنجانی بود که برای همکاری به سمت شرکت نفت رفت و یا اینکه این شرکت نفت بود که به سراغ زنجانی رفت؟ که در جواب باید بگویم زنجانی انتخاب نشد، بلکه انتخابش کردند، چرا که در آن برهه زمانی هر دولتی به جای دولت احمدینژاد بود، حتما به دنبال راهکاری برای دور زدن تحریمها میگشت. بنابراین بدون در نظر گرفتن اینکه این تصمیم درست باشد یا غلط، باید گفت که این تصمیم تا قبل از لو رفتن همکاری موکلم با شرکت نفت درست پیش رفت، چرا که زنجانی 660 میلیون یورو نفت فروخت و پولش را به کشور بازگرداند، اما از زمانی که تحریم شد، دیگر نتوانست پول نفت را به کشور بازگرداند، بنابراین برداشت من این است که بابک زنجانی نه سیاسی است و نه وابستگی سیاسی دارد چراکه وی تنها یک بیزینس من است. «پشت پردهای» زنجانی در پرونده نبود به نظر شما زنجانی به تنهایی میتوانست در صف جنگ اقتصادی بایستد و یا اینکه چنانچه گفته میشود وی تنها یک ویترین بود؟ آیا در پرونده نشانههایی از این موضوع وجود داشت؟ معتقدم هر فردی
بخواهد درباره پرونده زنجانی نظر دهد زمانی که شائبههایی سیاسی در نظراتش دخیل باشد حقیقت پنهان خواهد ماند. اینکه گفته میشود زنجانی ویترین جناح خاصی بوده و یا نبوده است؟ استنباط من این است؛ این موارد در واقع ممزوج کردن انگیزههای سیاسی است که با یک سری دادههای واقعی و غیر واقعی بیان میشود،البته باید به این نکته هم اشاره کرد که حتی زمانی که بنده پرونده 209 صفحهای زنجانی را مطالعه می کردم، هر چه گشتم ببینم دستهای ادعایی پشت پرده زنجانی کجای پرده هستند آن موارد را پیدا نکردم. بنابراین بنده معتقدم برخی از اظهارات تنها به درد میدان بازی سیاست میخورد. قطعا زنجانی اگر نفت می فروشد قطعا مجوز آن را از افردی دریافت کرده است، این موارد در پرونده چطور دیده شد؟ اوج دستهای پشت پرده زنجانی در پرونده سندی بود که 3 وزیر وقت و رئیس کل بانک مرکزی آن را امضا کرده بودند که به عنوان مطلع احضار شدند و اظهاراتشان اخذ شد و نهایتا هیچ اتهامی از این حیث متوجه آن افراد و موکل من نشد. نظر آقای زنجانی در مورد اتهاماتش چیست؟ زنجانی اتهامات مربوطه را به هیچ وجه قبول ندارد و معتقد است فضا و انگیزههای سیاسی کارش را با مشکل روبرو
کرده است. چرا زنجانی را مفسد فیالارض و اخلالگر اقتصادی نمیدانید؟ در اینکه آقای زنجانی بدهکار است هیچ تردیدی وجود ندارد اما سوال این است که آیا هر بدهکاری مجرم است؟ پاسخ بنده به این سوال منفی است، هرچند که ما قضاوت را به دادگاه واگذار کردهایم، اما مهمترین اتهامی که زنجانی به آن متهم شده اخلالی است که به قصد وعلم ضربه زدن به نظام صورت گرفته است که بنده به دلایلی اتهام اخلال را وارد نمیدانم. بنده در طول 26 جلسه دادگاه به صورت مکرر از نماینده محترم دادستان پرسیدم که بگویند کدام فعل موکلم مصداق اخلال در نظام اقتصادی مندرج در بند(الف) و (ج) ماده یک قانون اخلالگران در نظام اقتصادی مورد استناد در کیفرخواست است. که پاسخی روشن به این سوالم دریافت نکردم و ایشان در مقطعی تنها گفتند که در بند (ج) ماده یک قانون مبارزه با اخلالگران آمده است: رشا و ارتشا کلان و در انتهای ماده آورده شده، امثال آن. ایشان همچنین گفتند چون موکل شما کلاهبرداری کلانی کرده و چون انتهای ماده مذکور عبارت امثال آمده است بنابراین این موضوع اخلال است. نماینده دادستان پس از این صحبتها چه واکنشی داشتند؟ نماینده دادستان پس از این صحبتها ادعای
دیگری را مطرح کردند و گفتند؛ براساس ماده 286 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92 زنجانی مفسد فی الارض است. که ما در جواب به ایشان گفتیم، قانونی که به آن استناد می شود مصوب سال 92 است و اقدامات موکل بنده در سال 91 انجام شده است. در قوانین کیفری همواره اصل بر عطف ماسبق نشدن قوانین کیفری است یعنی ما نمیتوانیم براساس قانون موخر فعل مقدم را مجرمانه تلقی کنیم. بنابراین استدلال نماینده دادستان بسیار سست بوده و نمیتواند با این استدلال جان کسی را بگیرد،الخصوص که در موارد شک و ابهام قاعده مسلم فقهی در احکام است. بابک و بانکها در کیفرخواست چه مواردی واکنش شما را برانگیخت؟ طنز تلخی در کیفرخواست وجود دارد، مبنی بر اینکه چون گفته شده اخلال موکل بنده با انگیزه ویا عتم به ضربه زدن به نظام صورت گرفته ،پس وی مفسد فی الارض است که این موضوع در نوع خود واقعا عجیب است. چرا؟ چون دشمنان قسم خورده نظام بابک زنجانی را به جرم همین اقدامات تحریم میکنند. آنوقت چطور میشوداین فرد به دنبال ضربه زدن به نظام باشد. همچنین وی به غیر از بحث نفت توانسته میلیاردها دلار در انتقال وجوه در زمان تحریمها با بانکها کمک کند که این موضوع در دادگاه
مشخص شده و همچنین بنده از نمایندگان بانکها در دادگاه درباره این موضوع سوالاتی مطرح کردم. چه سوالاتی از نمایندگان بانکها داشتید؟ در سوالی بنده از نمایندگان بانک ها پرسیدم که چرا با بابک زنجانی همکاری کردند؟ که آنها در پاسخ به بنده گفتند: ما راهی جز همکاری با زنجانی نداشتیم. به نظر میرسد، حفرههای فعالیتهای زنجانی همین مواردی است که به آنها اشاره کردید .خاطرم هست زمانی آقای سلطانی در گفتگویی با ما عنوان کردهاندکه زنجانی برای وصول مطالبات و واریز پول به بانکهای ایرانی، از طریق یکی از معاونین بانک مرکزی تاجیکستان فیشی را تهیه میکند و در ازای آن 3 میلیون دلار به آن فرد خارجی رشوه میدهد تا از این طریق اثبات کند که پول به حساب بانک ایرانی واریز شده است البته آقای سلطانی میگفتند ما وقتی از نمایندگان بانکها در جلسه کمیسیون انرژی درباره این موضوع سوال کردیم آنها کمی با تأخیر اعلام نظر کردند و متاسفانه در آن جلسات خیلی شفاف صحبت نمیکردند؛ که از جمله آنها نمایندگان بانک مسکن بود و مابقی هم خیلی با حالت احتیاط و بعضاً جانبدارانه واکنش نشان میدادند. با این حال اصلا می شود این همکاری را تائید کرد؟
دیدگاه تان را بنویسید