روزنامها کیهان؛ محمد صرفی: براساس اخبار منتشر شده فردا قرار است اولین دور از مذاکرات میان دولت سوریه و شورشیان در شهر ژنو سوئیس برگزار شود. این مذاکرات بخشی از توافق دومین نشست وین 2 میان اعضای کشورهای موسوم به «گروه بینالمللی حمایت از سوریه» است. آن نشست با طرح صلحی که حاوی یک جدول زمانی بود به کار خود پایان داد. این جدول زمانی عبارت بود از؛
1- نشست دیپلماتها برای بررسی پیشرفت طرح پس از یک ماه که در نیویورک برگزار شد.
2- تا اول ژانویه (11 دی) سازمان ملل نشست دولت دمشق و مخالفین سوری را تشکیل دهد.
3- شش ماه آینده (25 اردیبهشت 95) میان دولت و مخالفان آتش بس - با هدف تدوین قانون اساسی جدید- برقرار شود.
4-18 ماه آینده (25 اردیبهشت 96) انتخابات آزاد با نظارت سازمان ملل و در چارچوب قانون اساسی جدید برگزار شود.
مذاکرات فردا در واقع دومین گام از جدول زمانی فوق است که با تاخیر و تعویق چند باره انجام میشود. درباره این مذاکرات چند نکته مهم و قابل توجه وجود دارد؛
1- اوضاع میدانی؛ مهمترین فاکتور در مذاکرات پیش رو، تغییر شدید اوضاع میدانی جنگ است. زمان به هیچ عنوان به نفع شورشیان و متحدان آنها به پیش نمیرود. ورق جنگ در تمام مناطق درگیری به نفع سوریه و پشتیبانان آن برگشته است. این لیست مختصری از اصلیترین تحولات میدانی در فاصله میان نشست وین تا ژنو است؛
19آبان- آزادی فرودگاه کویرس بعد از سه سال محاصره و ادامه پیشرویها به سمت شمال فرودگاه تا دروازههای شهر الباب
19 آبان- آزادسازی فرودگاه مرج السلطان در دمشق
3 آذر- هدف قرار گرفتن جنگنده روسی توسط ترکیه
6 آذر- ژنرال رشید بکتاش از فرماندهان ارشد ارتش آزاد در حما کشته شد.
8 آذر- 94 فرد تحت تعقیب در استانهای دمشق و حلب خود را تسلیم نیروهای دولتی کردند.
12 آذر- روسیه اعلام کرد دومین پایگاه هوایی عملیاتی خود در حمص را به راه میاندازد و 100 جنگنده دیگر به سوریه میفرستد.
5 دی- زهران علوش سرکرده جیش الاسلام در حمله هوایی به غوطه شرقی دمشق کشته شد.
14 دی- ارتش سوریه 60 درصد شهر شیخ مسکین را آزاد کرد.
16 دی- ابوراتب الحمصی فرمانده گروه احرارالشام در حمص ترور شد.
22 دی- شهر سلما در شمال لاذقیه آزاد شد.
4 بهمن- شهر ربیعه آخرین شهر استان لاذقیه به تصرف ارتش سوریه درآمد.
6بهمن- شهر راهبردی شیخ مسکین کاملاً آزاد شد.
و بالاخره آزادسازی بیش از 500 کیلومتر مربع از اراضی جنوب و جنوبغربی حلب طی مراحل مختلف. همانطور که مشخص است، در این مدت حدود دو ماهه، تروریستها هیچ پیروزی قابل ذکری در میدان عمل به دست نیاوردهاند و شکستهای پی در پی آنان را در موضع انفعال و ضعف قرار داده است.
2- شورشیان گله بیصاحب؛ واقعیت آن است که امروز شورشیان در سوریه بیشتر شبیه گلهای بیصاحب هستند. گلهای که البته یکدست هم نیست و به گله شتر گاو پلنگ بیشتر شبیه است. آمریکا، عربستان و ترکیه به عنوان سه کشور اصلی حامی تروریستها، در عین اهداف مشترک، اختلافات فاحشی نیز در این زمینه دارند. عربستان سه هفته پس از نشست وین، حدود 100 تن از سران گروههای شورشی را به ریاض فراخواند تا هماهنگیهای لازم برای حضور آنان در مذاکرات امروز را فراهم کند اما با مرگ زهران علوش فرمانده جیش الاسلام ضربه سختی خورد. ترکیه حضور نیروهای کُرد در مذاکرات را خط قرمز خود اعلام کرده است. اختلافات میان شورشیان چنان عمیق و گسترده است که جان کری مجبور شد آنان را تهدید کند که اگر با یکدیگر برای حضور در ژنو به توافق نرسند، پشتیبانی حامیان خود را از دست خواهند داد. این اختلافات باعث شده است آنان از گفت و گوی رو در رو با نمایندگان دمشق خودداری کنند و مذاکرات ژنو به صورت «مذاکره از نزدیک» و با واسطه نماینده سازمان ملل انجام خواهد شد. با در نظر گرفتن همه این شرایط، بقول روزنامه رای الیوم؛ وقتی طرفهای اصلی معارضان با یکدیگر کنار نمیآیند و
نمیتوانند اعضای خود را مشخص کنند، چگونه خواهند توانست با دولت سوریه مذاکره کرده و به نتیجهای هم برسند؟!
3- هیاهو با دست خالی؛ در حالی که واقعیتهای میدانی در سوریه کاملاً علیه شورشیان در جریان است، آنان برای سرپوش گذاشتن بر اختلافات، ضعفها و شکستهای خود، اکنون به جنجال و هیاهو روی آوردهاند. این جنجال رسانهای عمدتا دو محور دارد؛ اول بزرگنمایی و اغراق درباره تلفات غیرنظامیان در حملات هوایی روسیه و دوم دروغپردازی و مظلومنمایی رسانهای و بینالمللی درباره مناطق اشغالی که توسط ارتش سوریه محاصره شده است.(این در حالی است که شورشیان مناطق مختلفی از جمله نبل، الزهرا، فوعه و کفریا را سالهاست در محاصره دارند و مردم این مناطق علاوه بر محرومیت از غذا و تجهیزات پزشکی، در سایه سکوت مرگبار جامعه جهانی، هر روز با آتشباری شورشیان نیز مواجه هستند.) در همین راستا شورشیان چند روز پیش اعلام کردند شرط موفقیت مذاکرات قطع حملات هوایی روسیه و پایان محاصره مناطق اشغالی است.
4- بازی با مدل برجام؛ یکی از موضوعات به ظاهر فرعی - اما به شدت مهم و قابل تامل- در مذاکرات پیش رو، نقش جمهوری اسلامی ایران در این مذاکرات است. اهمیت این ماجرا از آنجایی دوچندان میشود که با دوره موسوم به پسابرجام مصادف است. آمریکاییها برنامههای خاص خود را در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در این دوره دارند. چندی پیش نشریه آمریکایی نیویورکر در پایان گزارشی مبسوط نوشت؛ «آزمایش بعدی درباره نیات واقعی ایران، مذاکرات صلح سوریه است که قرار است این ماه آغاز شود و هیچ پاداش مالی ندارد! این آزمون بهتری به منظور سنجش آمادگی ایران برای تعامل با بقیه جهان خواهد بود.» معنای واقعی آنچه نیویورکر آمادگی تعامل با جهان میخواند، تسلیم شدن ایران در برابر طرح آمریکا برای آینده سوریه است. روزی که تروریستهای اجارهای آمریکا با دلارهای نفتی آل سعود و حمایت اطلاعاتی و لجستیکی ترکیه سرمست برخی پیروزیهای خود بودند، واشنگتن نتوانست به اهداف خود برسد، امروز که ورق به کلی برگشته است و آمریکاییها بهتر از هرکس دیگری میدانند سرنخ تغییر روند شرایط میدانی درکجاست و نمیتوانند با مدلسازی از برجام، بازی باخته را به برد تبدیل کنند.
5- بازگشت به زمین؛ تقریبا تمام دیپلماتها و تحلیلگران درگیر مسائل سوریه امیدی به مذاکرات پیش رو در ژنو ندارند و معتقدند این مذاکرات به نتیجه خاصی نخواهد رسید. چرا که طرفها، بخصوص شورشیان و حامیان آنها هنوز حاضر به پذیرش واقعیتهای میدانی جنگ نیستند و از لحاظ روانی آمادگی مذاکراتی واقعی و نتیجه بخش را ندارند. شواهد نشان میدهد بازیگران صحنه سوریه ضمن باز گذاشتن کانال دیپلماتیک، دست خالی از ژنو باز خواهند گشت تا باز هم شانس خود را روی زمین امتحان کنند. اخبار منتشر شده مبنی بر فعالیتهای لجستیکی آمریکا در شمالشرق سوریه و راهاندازی یک فرودگاه نظامی و بلوف جان کری مبنی بر اینکه اگر راه حل سیاسی جواب ندهد، آمریکا برای راه حل نظامی آماده است، ناظر به همین روند است.
دیدگاه تان را بنویسید