سرویس سیاسی فردا: تئوری فتح سنگر به سنگر سعید حجاریان در روزهای حاکمیت اصلاحات سبب شد تا این جریان سیاسی بیش از پیش امید رسیدن به اکثریت کرسی های مجلس شورای اسلامی را پس از انتخابات ریاست جمهوری 76 در سر بپرورانند. در این راستا خرداد سال 79 مجلسی روی کار آمد که شاید نتوان پس از پیروزی انقلاب مجلسی به پرحاشیه ای این دوره یافت.
اتفاقات متعددی در این مجلس رخ داد که نتیجه آن چالش هایی اساسی و تنش های جدی بود. از اعتراض به اعتبارنامه های اصولگرایان که اقلیت این دوره مجلس بودند، گرفته تا جام زهر و تحصن تاریخی همه و همه از اقدامات نابخردانه این جریان در زمان حاکمیتشان بر قوه مقننه بود.
مطبوعات؛ یار نام آشنای اصلاح طلبان
16 مرداد 1379 بود که طرح اصلاح قانون مطبوعات بهعنوان اولين طرح دو فوريتي مجلس ششم که تنها سه ماه از تصويب آن توسط مجلس پنجم نميگذشت! در دستور کار قرار گرفت. این موضوع با هدف کم شدن نظارت و کنترل مطبوعات کشور صورت گرفت؛ زیرا جریان دوم خرداد خود را وامدار مطبوعات و رسانههای مکتوب میدانست؛ به عبارتی مطبوعات در بهقدرترسیدن آنان نقش بی بدیلی ایفا کرد؛ از این رو، آنان تلاش کردند پس از رسیدن به قدرت فرصتهاي جديدي در اختيار مطبوعات قرار دهند؛ ما سرانجام، این موضوع با حکم مقام معظم رهبری مبنی بر کنارگذاشتن این طرح و توجه به مسائل اصلی مردم پایان یافت و افراطیون راه به جایی نبردند.
ما انتخاباتی آزادتر میخواهیم
اما شاهکار! و اوج اقدامات ساختارشکنانه این مجلس را در مسئله اصلاح قانون انتخابات شاهد بودیم! سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور وقت، در نشست خبری که به مناسبت هفته دولت در محل نهاد ریاستجمهوری برگزار شده بود، خبر ارائه دو لایحه به مجلس را رسانهای کرد. وی در این نشست گفت: «به لطف خداوند لایحه اصلاح انتخابات هم به مجلس داده شده است و امیدوارم با طی مراحل بتوانیم در این زمینه هم مدافع مصالح کشور منافع کشور و هم حقوق مردم باشیم. خاتمی بعد از اعلام این خبر، نام لایحه بعدی دولت را نیز لایحه «تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیسجمهور» عنوان میکند.
خاتمی در ادامه و در پاسخ به سؤالی درباره احتمال مخالفت شورای نگهبان با این دو لایحه میگوید: «اینکه ما انتخاباتی میخواهیم آزادتر در عین حالی که اصول و ضوابط در یک نظام اسلامی در آن رعایت بشود و بدبینی و اعمال سلیقه سبب نشود که بخشی از نیروها محروم بشوند از حقوقشان و مردم محروم بشوند از انتخاب خودشان، این ربطی به هیچ مسئله دیگری ندارد و فکر هم نمیکنم که اعضای محترم شورای نگهبان با یک امر منطقی که به نظر من نه خلاف شرع است و نه خلاف قانون اساسی، مخالفتی داشته باشند.»
ارائه لایحه حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان
هفته اول آبان ۱۳۸۱، كليات لايحه تغيير قانون انتخابات در صحن علني مجلس ششم مطرح شد و به تصويب رسيد. اولين بند این لايحه يعني «حذف نظارت استصوابي شوراي نگهبان» به بحث گذاشته و پس از سخنان مخالفان و موافقان، تصويب شد. سه هفته بعد و در آستانه انتخابات شوراها، كار بررسي لايحه تغيير قانون انتخابات مجلس پس گرفته شد و علاوه بر حذف نظارت استصوابي، شرط اعتقاد و التزام كانديداهاي مجلس به اسلام و ولايت فقيه نیز حذف و صرف مسلمان بودن و ابراز وفاداري به قانوناساسي در فرم ثبت نام، جايگزين شد. افراطیون در ادامه نیز با تغيير ۹ ماده از قانون انتخابات، ضمن كاهش نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات مجلس، نظارت رئيسجمهور بر اين انتخابات را تصويب كردند.
اواخر فروردین سال 82 شورای نگهبان نامهای را به مجلس شورای اسلامی می دهد که مضمون آن این بود: «شورای نگهبان پس از بحث و بررسی درباره لایحه اصلاح قانون انتخابات مصوب مجلس شورای اسلامی را در 39 مورد مغایر قانون اساسی و در 7 مورد خلاف شرع تشخیص داد.»
نامه جام زهر مجلس ششمی ها
بعد از انتشار نامه شورای نگهبان، تقریبا واکنش اصلاحطلبان رادیکال و خصوصا اعضای حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی و روزنامههای وابسته به آنان دور از ذهن نیست؛ اما نکته تلخ ماجرا که در آن زمان به سواستفاده وصف نکردنی معاندان و بدخواهان نظام اسلامی منجر شد، نامه130 نفر از نمایندگان مجلس که اکثر آنها عضو فراکسیون مشارکت بودند به رهبر انقلاب بود که بعدها در ادبیات سیاسی کشور به «نامه جام زهر» معروف شد.
اعتراض به اختیارات رهبری
در بخشی از این نامه با حمله به شورای نگهبان آمده بود: «امروز شورای نگهبان بهعنوان بزرگترین مانع فرا راه مجلس با توسل به تفسیرهایی عجیب و احتجاجاتی غریب، متأسفانه موجبات وهن و بیاعتباری شرع و قانون اساسی را فراهم ساخته است. مفسران قانون اساسی چنان بیپروا به تفسیر برخی از اصول قانون اساسی میپردازند (به عنوان نمونه اختیارات بی حد و حصر برای رهبر) گویی همه شرع و قانون اساسی تنها یک اصل است بی تردید اگر در سال پنجاه و هشت در هنگام رفراندوم، چنین تفسیرهایی از قانون اساسی مطرح میشد، سرنوشت نظام ما چیز دیگری بود.»
در بخش دیگر این نامه نیز آمده: «اگر جام زهری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود و بیتردید این برخورد خردمندانه و متواضعانه، از سوی ملت با همان پاداشی مواجه میشود که امام عزیز راحل روبهرو شد.»
مهدی کروبی رئیس مجلس ششم، بعدها در گفتگویی تفصیلی که در ۲۴ دی ۸۶ با روزنامه «اعتماد ملی» انجام داد، در این رابطه گفت: «اگر لوايح دوگانه تصويب (تأييد) ميشد از بزرگترين اشتباهات اين مجلس بود و باعث ميشد كه به بن بست برخورد كنيم؛ بنابراين يكي از مشكلات مجلس ششم همان لوايحي بود كه آقاي خاتمي ارائه كرد.»
مجلس ششم؛ رکورددار تشکیل جلسات
از دیگر ویژگی های مجلس ششم تعداد جلساتی بود که در این دوران برگزار شد. این مجلس رکورددار تشکیل جلسات بود و از لحاظ تعداد جلسات بیشترین آمار را در میان پنج مجلس پیش از خود داشت. مدافعان عملکرد مجلس می گفتند تعداد زیاد جلسات در معیارهای بینالمللی پارلمانی میتواند نقطه عطفی در کار مجلس به حساب بیاید؛ اما منتقدان معتقد بودند لزوما این گونه نیست و معیار اصلی در این زمینه تعداد و کیفیت «مصوبات» است.
از مهمترین مشخصات مجلس ششم نطقهای پیش از دستور آن بود که در بسیاری از موارد لحنی شدیدا انتقادی داشت. موضوعی که در دوره های گذشته باب نبود. نمایندگان مجلس ششم هرجا که نمیتوانستند مقاصد خود را از طریق مصوبات پیش ببرند به نطق پیش از دستور روی میآوردند تا از این طریق دستکم حرف های خود از تریبون مجلس بیان کنند و فضای سیاسی جامعه را تحت تاثیر قرار دهند.
اما طی این دوران نطق پیش از دستور احمد شیرزاد نماینده مردم اصفهان در 3 آذر 1382 از آن جهت که به انرژی هستهای میپرداخت، اهمیت خاصی داشت. پس از آنکه شیرزاد از عملکرد 20 سال اخیر نظام انتقاد کرد و این عملکرد را زمینه ساز فشارهای بینالمللی خواند واکنش وسیعی در میان رئیس و نمایندگان مجلس به دنبال داشت. شیرزاد در بخشی از نطق خود گفت:
«امروز در جهان از ما چهره رژیمی ساختهاند خشن، سرکوبگر که به فکر تهیه سلاحهای مرگبار و ابزار تهدیدکننده بشریت است و منطق گفتگو با جهان را نمیداند و تنها زبان تهدید را میشناسد، با خشنترین و قسیترین گروههای تروریستی در ارتباط است، ردپای او در بسیاری از حوادث تروریستی گوشه و کنار وجود دارد و دین برای او ابزار سرکوب است.. … چند روز پیش تیتر درشت برخی روزنامههای اروپا این بود: "جمهوری اسلامی 19 سال به جهانیان دروغ گفت"….میتوان تمام این تبلیغات را به رسانههای صهیونیستی نسبت داد. میتوان مثل همیشه آنها را توطئههای استکبار جهانی دانست و داد از مظلومیت جمهوری اسلامی زد.»
تلاش برای پهن کردن فرش قرمز در مقابل دشمن!
شیرزاد ادامه داد: «میتوان کماکان خود را محور خوبیهای جهان پنداشت و تمام اتهامات را به دشمنی دشمن منسوب کرد. اما یک نکته بسیار ساده این میان وجود دارد. آنها سرنخها، دمخروسها و مدارک و مستنداتی از ما دارند که آنها را در ادعاهایشان محق جلوه میدهد. آنها امروز حق به جانبتر از همیشه ظاهر شدهاند. این واقعیت تلخی است اما واقعیت است. کاری کردهایم که آمریکاییها سرفرازتر از همیشه بگویند ببینید، آنچه ما درباره رژیم جمهوری اسلامی میگفتیم صحت داشت. آن زمانی که سادهلوحانه سر خود را به زیر برف کردند، پروژههای بلند پروازانه، بی هدف طراحی کردند، نامعقولترین و نامتعارفترین شیوهها را برای دستیابی به فناوری هستهای برگزیدند و فکر نکردند که آنچه میکنند روزی در معرض دید و بررسی متخصصان جهان قرار میگیرد، آن روز که سایت عظیم 50 هزار متری زیرزمینی طراحی کردند تا در چند متر مربع از یک گوشه آن چند دستگاه سانتریفوژ نصب کنند، فکر نکردند که آری در آن زمان باید روزی را میدیدند که علیه ما تیتر شود که جمهوری اسلامی 19 سال به دنیا دروغ گفته است. آیا با فرض هر موفقیتی این ضربه عظیم معنوی و تبلیغاتی قابل توجیه است؟»
هنگامی که نطق شیرزاد تمام شد و وی قصد ترک جایگاه را داشت رئیس مجلس به او گفت: «در جایگاه بایست و درباره اظهارات خود جواب بده…. من در همه مدت مسئولیتم سابقه نداشته به نمایندهای درباره نطقش اعتراض کنم ولی این حرفهایی که شما (شیرزاد) زدید همان حرفهایی است که مرتب رادیو اسرائیل میگوید. با همه احترامی که برای شما قائلم به نظر من سخنان شما به این معنا بود که کل نظام به مردم دروغ میگوید و آمریکا و اسرائیل راست میگویند. اگرچه ممکن است اظهارات من مخالف آییننامه باشد ولی چون موضوع ریشهای است میگویم. سه سال و نیم است که نگفتهام ولی الان میگویم. باید منظورت را شفاف بگویی این مشکل ریشهای است». در این هنگام برخی از نمایندگان با سر دادن شعار مرگ بر منافق از سخنان کروبی حمایت کردند.
تحصن تاریخی
مجلس ششم حتی در پایان دوره خود نیز دست از تنش و جنجالآفرینی برنداشت و حسن ختام این مجلس با تحصن و طرح استعفای دسته جمعی نمایندگان این دوره بود که در تاریخ جمهوری اسلامی نیز بیسابقه است.
با رد صلاحیت۸۰ نفر از نمایندگان مجلس ششم برای انتخابات مجلس هفتم که بیشتر آنان از اعضای حزب مشارکت بودند اعتراضاتی صورت گرفت که منجر به تحصن در مجلس شورای اسلامی شد. در آن تحصن سران جبهه اصلاحات با تأکید بر اینکه وظیفه شورای نگهبان نه احراز صلاحیت، بلکه احراز عدم صلاحیت است، نسبتبه اقدام شورای نگهبان اعتراض کردند.
در ادامه تحصن، «آدام ارلی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم در اظهاراتی مداخلهجویانه از دولت خاتمی خواست تا در مقابل شورای نگهبان بایستد. خاتمی نیز با طرفداری از نمایندگان گفت: «لااقل افراد شاخص را تایید کنید.»
اگر قرار شد برویم همه با هم میرویم
اقدامات نمایندگان در آن روزها شامل تحصن 20 روزه در مجلس، روزه سیاسی، استعفای یکی پس از دیگری و اعلام استعفای استانداران و فرمانداران و بخشداران سراسر کشور بود. وقتی استعفای نمایندگان تأثیری نداشت؛ به ترتیب چند تن از نمایندگان از جمله بهزاد نبوی، نایب رئیس اول مجلس استعفانامه خود را در مجلس قرائت کرد؛ این حرکت تقریبا واکنشی را در جامعه بهدنبال نداشت و استعفای دستهجمعی دولت و استانداران آغاز شد. با اعلام استعفای استانداران، خاتمی گفت: «اگر قرار شد برویم همه با هم میرویم.» وی پس از بازگشت از سفر سوئیس در پاسخ به استعفای معاونان وزراتخانهها اعلام کرد: «هر ادامه خدمت به جمهوری اسلامی و ملت شریف را وظیفه خود میدانیم.»
مجلس ششمی های متواری
فاطمه حقیقتجو، نماینده اصلاحطلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی در جریان استعفای دستهجمعی نمایندگان مجلس پس از عدم موفقیت برای اجرای اصلاحات مورد نظر خود در مجلس، استعفایش توسط اعضای این مجلس در تاریخ 4 اسفند 1382 پذیرفته شد.
وی به بهانه ادامه تحصیلات از کشور خارج شد و ماهیت خود در وابستگی به غرب را در اجرای برنامه های ضد ایرانی، آمریکا و انگلیس نشان داد. او پس از فرار به خارج ابتدا چادر را کنار گذاشت و با توصیه دوستان آمریکایی هایش با کت و دامن در انظار عمومی ظاهر شد.
رجبعلی مزروعی یکی دیگر از نمایندگان مجلس ششم نیز از اوایل سال 84 بنا را بر تخریب ارکان و ماهیت نظام گذاشت. از جمله نکات مطرح شده درباره مزروعی ارتباطات مشکوک او با محافل بیگانه است. وی پس از فتنه 88 متواری و سپس به صورت غیرقانونی از کشور خارج و سر از بلژیک درآورد.
علي اكبر موسوي خوئینی، از نمایندگان مجلس ششم قبل از خروج از كشور به جرم اقدام عليه امنيت ملي و شركت در تجمعات غير قانوني و تحريك اغتشاشگران محكوم شد و مدتي هم در زندان بود.
وی بعد از آزادي، به بهانه تحصيل قصد داشت به آمريكا پناهنده شود؛ اما وقتي به فرودگاه رفت متوجه شد كه به دليل همان جرايمي كه زنداني بوده، ممنوع الخروج شده است و چاره اي نداشت تا به مجلس مراجعه كند.
موسوي خوئینی بعد از مجلس ششم ديگر به مجلس مراجعه نداشت تا در اوايل مجلس هشتم براي رفع ممنوع الخروجش به مجلس آمد و اعلام كرد كه صرفا براي ادامه تحصيل به يكي از كشورهاي اروپايي مي رود و بعد از تحصيل به كشور بر مي گردد تا به نظام و مملكت خدمت كند؛ اما او پس از خروج از کشور در آمريكا پناهنده شد و به بيان مطالب عليه نظام و مجلس پرداخت.
همه آنچه گفتیم عملکرد جناحی و سیاسی مجلس ششم بود که در این دوره چهار ساله جز منافع حزبی و جناحی خود مطالبه دیگری نداشتتند و در حقیقت در این دوره قدمی جدی و درخور برای حل و رفع مشکلات معیشتی مردم و فقر و بیکاری برداشته نشد و تنها جنجالآفرینی و هزینهتراشی و رفتارهای افراطی که این مجلس برای نظام اسلامی به وجود آورد در اذهان همهگان به یادگار ماند.
دیدگاه تان را بنویسید