جوان: هر روز كه به انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان نزديك ميشويم، تلاش امريكاييها براي تأثيرگذاري بر فضاي داخلي ايران افزايش مييابد و سيگنالهاي تازهاي در اين رابطه به داخل فضاي سياسي ايران ارسال ميشود.
شايد جديدترين اظهار نظر در اين رابطه اظهار نظر ديويد ايگناتيوس ستوننويس روزنامه امريكايي واشنگتن پست در اين رابطه جالب باشد كه طي آن در مطلبي براي پايگاه «دِ ليف كرنيكل» با ترسيم فضاي سياسي ايران به دو دسته مورد ادعاي غربيها، ادعاهايي درباره نامزدي نوه امام خميني در انتخابات پيش روي مجلس خبرگان مطرح كرد.
این تحليلگر ارشد امريكايي مدعي شد: «نزاع قدرت در تهران بين ميانهروها و تندروها در انتخابات ماه آينده، ميتواند توازن سياسي در ايران براي سالهاي پيش رو را ترسيم كند.»
ستوننويس واشنگتن پست همچنين نوشت: «۲۶ فوريه (هفتم اسفند) انتخابات براي انتخاب ۲۸۵ عضو پارلمان ايران يا مجلس و ۸۵ عضو مجلس خبرگان كه در نهايت جانشين رهبر عالي را برخواهند گزيد، انجام خواهد شد.»
در مطلب اين روزنامهنگار آمده است: «مقامات امريكايي انتظار دارند اگر تندروها با خارج كردن و كنار زدن نامزدها در نتيجه فريبكاري نكنند، نتيجه انتخابات «مزيت و برتري جزئي» اردوگاه ميانهرو اطراف رئيسجمهور حسن روحاني و «ادامه تحرك و حركت» او در جهت بازگشايي به سمت غرب باشد. اين اظهار نظر شايد لب كلام تمام آرزوهايي باشد كه مقامات سياسي امريكا درباره انتخابات ايران دارند، البته پيش از آن در مقاطع مختلف مقامات امريكايي به اين نكته اشاره كردند كه امريكا به دنبال جهتدهي خاص به فضاي سياسي انتخابات ايران هستند. در اين ميان حتي عجله امريكا براي برداشتن برجام به عنوان تلاشي در اين مسير تفسير شده است.
روزنامه هافينگتن پست نيز طي مطلبي در همين رابطه به اين مسئله اشاره ميكند كه عجله امريكاييها براي اجراي برجام در حقيقت در راستاي ايجاد فضاسازيهاي لازم براي رسيدن به يك نتيجه خاص در انتخابات ايران است اما اين بار اول نيست كه امريكاييها در اين مسير گام برميدارند.
10 سال پيش، در بحبوحه نهمين انتخابات رياستجمهوري، «مايكل لدين» نومحافظهكار ارشد امريكايي و مسئول پرونده سياستداخلي ايران در بنياد دفاع از دموكراسيها، در مقالهاي با عنوان «سريعتر لطفاً» بهصراحت به ايجاد «انقلاب رنگي» در ايران اشاره کرده و گفته بود: «غرب متحد ميتواند كاري را با ايران انجام دهد كه قبلاً براي اوكراين انجام داد؛ همان انقلاب گل سرخ كه در گرجستان راه انداختيم، همان رفراندومي كه در اين تابستان عليه چاوز در ونزوئلا انجام داديم و قبلتر در هائيتي و باز هم قبلتر از آن در نيكاراگوئه و شيلي انجام داده بوديم.»
لدين تأكيد كرده بود: «ميخواهم بيان كنم تغيير رژيم [در ايران] بايد خط مشي ما باشد. ميخواهم از گروههاي طرفدار دموكراسي در جامعه ايراني، حمايت كنم. ميخواهم از آنها حمايت سياسي و مالي كنم. ميخواهم اخبار و تبليغات آنها پخش شود. همانطور كه ما در زمان جنگ سرد با شوروي انجام داديم.» در انتخابات ۸۴ كه با مشاركت بالاي مردم برگزار شد، نقشههاي مايكل لدين و ساير مقامات امريكايي براي «تغيير رژيم» در ايران با شكست مواجه شد اما گويا از همان زمان براي انتخابات چهار سال بعد نقشه كشيدند.
شايد يكي از نشانههاي ديگري كه بتوان به آن استناد كرد مطالبي است در كتاب «سايه عقابها» (طرح سري حمله امريكا به ايران) با استناد به منابع اطلاعاتي مختلف، برآوردي جامع از احتمال حمله امريكا به ايران كه مورد بررسي قرار گرفته است.
در فصل بيستوپنجم اين كتاب، سناتور جان مككين بهوضوح حتي به رنگ انقلاب مخملي بعدي ايران، يعني «رنگ سبز» نيز اشاره كرده بود. فتنه ۸۸ محصول چنين طراحي بود كه گرچه خسارتهاي زيادي به بار آورد، اما با درايت و تدبير رهبر انقلاب و هوشياري و بصيرت مردم، راه به جايي نبرد.
در عوض، دشمن حالا ديگر فهميده بود كه انقلاب اسلامي را بهدليل برخورداري از پايگاه گسترده مردمي نميتواند از طريق «انقلاب رنگي» از پاي دربياورد. پس تاكتيك خود را بايد تغيير ميداد اگرچه هدف همان هدف بود: تغيير نظام.
فشار بر ايران و طرفداري جناح غرب
در اين ميان برجام هم به عنوان يكي از نقاط اميدي است كه امريكاييها براي تغيير در ساختار داخلي نظام به آن دل بستهاند.
توماس فريدمن، تحليلگر مطرح روزنامه نيويوركتايمز، اسفندماه سال گذشته (پيش از توافق ميان ايران و غرب) اذعان كرده بود: «به نظر من با توافقي كه اوباما با ايران بر سر مسئله هستهاي انجام ميدهد امكان اين تغيير در داخل ايران فراهم ميشود.» نشانه اين تغيير تاكتيك امريكاييها نيز همان است كه رهبر انقلاب در ماههاي اخير از آن به «پروژه نفوذ» تعبير كردهاند. هدف از پروژه نفوذ، «استحاله جمهوري اسلامي» و «تغيير باطن و سيرت، با حفظ صورت و ظاهر» آن است اما آنچنانكه آدام ارلي، سفير امريكا در بحرين در جلسهاي كه با برخي مسئولان كشورهاي عربي در منامه در سال ۲۰۰۹ گفته است، هيچ فشاري به دولت ايران بدون تقويت «جريانهاي طرفدار غرب» كارساز نيست.
امريكاييها قاطعانه وارد عمل شدهاند
فضاي انتخابات همواره بهترين فضا براي اجرايي كردن پروژههاي سياسي و اجتماعي است، كمااينكه تجربه ثابت كرده است امريكا هميشه از اين ايام براي عملياتي كردن طرحها و نقشههاي خود استفاده كرده است.
انتخابات اسفند ۹۴ نيز همين ويژگي را دارد و روشن است كه «امريكاييها به اين انتخابات چشم طمع دوختهاند.» «اين خيلي مسئله عجيب و مهمي است. كساني كه در مسائل گوناگون دسترسي به اطلاعات دارند، خوب ميدانند كه چه دامي براي كشور گستردهاند يا ميخواهند بگسترانند براي نفوذ كردن در حصن و حصار اراده و فكر و تصميم ملت ايران، با انحاي مختلفِ تدابير و سياستها و توطئهها، اين الان در جريان است، مردم در باب انتخابات بايد خيلي متوجه اين باشند.»
بر اين نكته بارها و بارها به طرق مختلف از سوي مقامات امريكايي از جمله سناتورهاي امريكايي تأكيد شده است. باب كوركر، سناتور جمهوريخواه صراحتاً اعلام كرد: «هرچه ميگذرد بيشتر مطمئن ميشوم كه عدم انجام اقدام مقتضي از جانب كاخ سفيد عليه فعاليتهاي موشكي ايران فقط يك دليل دارد و آن هم تمركز ما بر انتخابات آتي ايران است.»
فارين پاليسي، مهمترين نشريه امريكا در حوزه سياستخارجي، در تحليل خود از سخنان كوركر نوشت: «بدين ترتيب مشخص است انتخابات آينده ايران تا چه حد براي امريكا حائز اهميت است.»
جي سالمون، خبرنگار متخصص امور ايران در روزنامه وال استريت ژورنال نيز چند روز پيش نوشت كه مقامات امريكايي و اروپايي در محافل خصوصي اعلام كردهاند اميدوارند كاهش تحريمها بتواند سبب حمايت از يك جريان خاص سياسي در انتخابات سراسري اسفندماه بشود؛ انتخاباتي كه به تعبير مؤسسه امريكن اينترپرايز، «تأثير بالقوه عظيمي در جهتگيري آينده اين كشور [ايران] دارد.»
رهبري در رابطه با بحث انتخابات چه ميگويند
اهميت انتخابات پيشرو از آن جهت است كه امريكا درصدد نفوذ به «مراكز تصميمگير و تصميمساز» با تقويت جريانهاي طرفدار غرب در كشور عليه خط انقلاب اسلامي است. شايد از همين رو باشد كه مقام معظم رهبري بر سياست قاطع نظام تأكيد كردهاند.
حال در برابر اين طرح و نقشه دشمن چه بايد كرد؟ نقش مردم و مسئولان در اين برهه چيست؟ با اين مقدمه مفصل ميتوان نگاه روشنتر و دقيقتري به بيانات رهبر انقلاب در ديدار با ائمه جمعه سراسر كشور داشت: [نهادهاي مسئول وظيفه دارند كه اگر نامزد انتخابات] «آدم صالحي است، ما او را رد نكنيم، ميدان بدهيم به اينكه او بيايد. نقطه مقابلش هم همينجور است، اگرچنانچه آدم ناصالحي است، راهش ندهيم، اگر چنانچه در اين مجلس. . . آدمي باشد كه صلاحيت قانوني ورود در اينجا را نداشته باشد و ما از اين اغماض كنيم، صرفنظر كنيم، رعايت نكنيم، دقت نكنيم و او وارد بشود، اين هم باطل كردن حق مردم است، خراب كردن حق مردم است، اين هم ضد حقالناس است.»
نقش مردم نيز بهطور طبيعي مشخص ميشود كه اولا مانند هميشه حضور حداكثري در انتخابات خواهند داشت. ثانياً به ليستهاي انتخاباتي توجه كنند و فقط به آنها كه قابل اعتمادند رأي دهند. ثالثاً اينكه «حركت خود را - چه در اين انتخابات و چه در هر مسئله مهم ديگر اجتماعي- درست ضد خواست دشمن انجام بدهد» و نهايتاً اينكه مراقب ورود عنصر نفوذي به مجلس باشند كه «اگر فرض كنيم عنصر نفوذي به شكلي وارد مجلس شوراي اسلامي بشود يا وارد مجلس خبرگان بشود يا در اركان ديگر نظام نفوذ بكند، مثل موريانه از داخل ميجَود و پايهها را سست ميكند و فرو ميريزد.»
دیدگاه تان را بنویسید