فارس: «زیدون النبهانی» نویسنده و تحلیلگر امور سیاسی عراق طی یادداشتی با عنوان «وقتی مواضع کشورهای منطقه در بازار آل سعود خرید و فروش میشود» به بررسی تناقض رفتاری کشورهای اقمار عربستان سعودی در قبال دو رخ داد آتش زدن سفارت عربستان سعودی در تهران و حمله موشکی جنگندههای عربستان به سفارت ایران در یمن میپردازد.
مشروح این یادداشت در زیر آمده است:
بار دیگر تنش بر روابط تهران و ریاض در اعتراض به اقدام حکومت عربستان سعودی در اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی مبارز شیعی عربستانی حاکم شده است، چراکه جمهوری اسلامی ایران به این موضوع نگاهی عمیقتر از برخی طرفها دارد که به این قضیه به عنوان اقدامی داخلی نگاه میکنند.
جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که اعدام شیخ نمر، بخشی از عملیات هدفمند و برنامه ریزی شدهای است که از سوی حکومت عربستان علیه پیروان و مریدان اهل بیت علیهم السلام در سرزمین آبا و اجدادیشان به اجرا گذاشته میشود.
به محض اعلام خبر آتش سوزی سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد سیل اظهارات تنشزا از سوی هم پیمانان عربستان سعودی ایراد شد که تمام آنها درپی تحقق دو هدف بودند:
یک: فرار از محکومیت افکار عمومی پس از اقدام حکومت عربستان در اعدام شیخ نمر
دو: بحران سازی با جمهوری اسلامی ایران که در انتظار اجرای برجام بر اساس توافقات حاصل شده بین تهران و گروه 1+5 است
واکنش تهران در قبال خبر آتش سوزی سفارت عربستان چه بود؟
معروف است که ایرانیها شفاف و صریح سخن میگویند در حالی آنها همواره به تشدید اوضاع در منطقه متهم میشوند اما تاکنون نشانهای دال بر بحران سازی ایرانیها مشاهده نشده است.
این موضوع در نحوه بیان اعتراض آنها به اعدام شیخ نمر قابل ملاحظه بود، چراکه به اعتراض به شیوه و راههای دیپلماتیک با صادر کردن بیانیههایی در انتقاد و محکومیت این اقدام بسنده کردند.
هنوز حقایق نهفته در پس آتش زدن سفارت و کنسولگری عربستان سعودی برملا نشده است. رسانههای سعودی اینگونه اشاعه دادهاند که این اقدام از سوی معترضین ایرانی بوده، در حالیکه خبرهای درز یافته به بیرون از سوی منابع آگاه ایرانی تاکید میکند که این آتش سوزی از داخل صورت گرفته است.
بین این خبر و آن خبر، واکنش تهران بسیار قاطع و جدی بود. معاون استاندار تهران، مسئول تامین امنیت سفارت عربستان در تهران از سمت خود برکنار شد. به موازات آن دهها مظنون در این حادثه نیز برای بازجویی و تحقیق بازداشت شدند و بالطبع تمام این اقدامات، اقداماتی پیشگیرانه بود که از سرفرود آوردن و احترام گذاشتن تهران به قوانین و عرفهای دیپلماتیک سخن میگفت.
موضوع بسیار شرمآور اقدام عربستان سعودی به فراخواندن کادر دیپلماتیک خود در تهران است که در ادامه کشورهایی مانند ترکیه، اردن، بحرین، جیبوتی و کویت از این کشور تبعیت کردند.
اگر این واکنش وحشیانه عربستان سعودی را به حمله موشکی عربستان به سفارت ایران در صنعا به عنوان واکنش به حادثه آتش زدن سفارت عربستان در تهران ارتباط دهیم، در مییابیم که علیه تهران توطئهای در حال تدارک است، چراکه هیچ کدام از این کشورها در واکنش به حمله ریاض سفرای خود را از ریاض فرا نخواندند.
حتی اگر این پیش فرض را بپذیریم که آنچه در تهران رخ داد، عین واقعیت بوده و این تظاهر کنندگان معترض بودند که سفارت عربستان را آتش زدند، به این نتیجه میرسیم که این اقدام از سوی گروهی از مردم عامی و در اثر جوشش احساسات رخ داده است.
سئوال اینجاست که آیا میتوان چنین نتیجهای را به حمله جنگندههای عربستان که به دستور حکومت خود عمل میکنند، علیه سفارت ایران در صنعا تعمیم داد.
این موضوع بار دیگر نشان داد که اصول و مبادی دیپلماتیک در منطقه تا چه اندازه بیارزش و کم بها هستند. تمام کشورهایی که روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کردند، جزو اقمار عربستان شمرده میشوند که از نفت این کشور جان میگیرند و آل سعود مواضع آنها را نه بر اساس اصول دیپلماتیک که با مال خریداری میکند.
هر قدر هم تلاش شود، برسر اجرای برجام مانع تراشی شود، این توافق و اجرای آن امری قطعی ولایتغیر است، آن هم به یک دلیل بسیار ساده، اینکه کشورهای قدرتمند که به خوبی به اصول و مبادی دیپلماتیک اشراف دارند، پیشاپیش صداقت و درستی تهران را آزمودهاند و جدیت و قاطعیت جمهوری اسلامی ایران را لمس کردهاند، آن هم در برههای که ذهنیت شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس همچنان ذهنیتی عقب مانده و مبتنی بر اصول و مبادی صدها سال گذشته است.
دیدگاه تان را بنویسید