فارس: محمدرضا تاجیک رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دولت اصلاحات در گفتوگو با روزنامه «وقایع اتفاقیه» در مورد حزب و تحزب اظهار داشت: احزاب در جامعه ما به صورت غیرپایا و غیرپویا جلوه میکنند و ما به اصطلاح مقدم بر ایجاد یک رسوم فرهنگ سیاسی بالغ تلاش کردیم که بازی سیاسی از نوع حزبی را تجربه کنیم.
وی افزود: جوامع غربی نخست در فرایند پیچیده شدن تکامل و مدرن شدن فرهنگ سیاسی را شکل و این فرهنگ را نشر و رسوب دادند و در لایههای مختلف جامعه نهادینه کردند تا به صورت رفتار اولیه جوامع مدرن درآید و بعد وارد بازی سیاسی شدند.
تاجیک معتقد است که بازی سیاسی حزبی پیچیدهترین بازی است که انسان تاکنون تجربه کرده بنابراین بازی حزبی، خاص انسانهای پیچیده و خاص انسانهای جوامع پیچیده، به بلوغ رسیده و به تعبیر کانت جوامعی از نابالغی خود خارج شدهاند، است.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دولت اصلاحات میگوید که جامعه ما حوصله چنین فرصتی (بازی پیچیده حزبی) را نداشته است و حوصله تاریخی جامعه ما به اصطلاح زود سرمیآید. بنابراین مقدم بر اینکه آهسته و پیوسته شاکله یک فرهنگ سیاسی بالغ و پیچیده را ایجاد کند و آهسته و پیوسته این را در لایههای مختلف جامعه نشر و رسوب دهد به تأسی و تقلید از انسانهای غربی در نسیم مدرنیته که در جامعه ما میوزد به اصطلاح میخواهد بازی حزبی را تجربه کند.
وی اصولاً این نوع بازهای حزبی را جزو طبیعت یک فرد ایرانی نمیداند و معتقد است که این انسان و این آدم برای چنین کنش پیچیدهای تربیت نشده و فرهنگ چنین کنشی را ندارد. میتوانم ادعا کنم، ادب و آداب چنین کنشی را ندارد، تجربه چنین کنشی را ندارد، بازی حزبی نه در زیست جهان او و نه در تجربه زیستی او معنا پیدا میکند. بیتردید نه در تجربه زیستی او چیزی به عنوان بازی حزبی وجود دارد و نه در زیست جهان و نه در نظم نمادین انسان ایرانی. به تعبیر لکام نظم زبانی او چیزی به نام حزب در معنای مدرن وجود دارد.
تاجیک با بیان اینکه انسان ایرانی هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی با بازی حزبی بیگانه است، گفت: دومین مسئلهای که به نظر من اتفاق میافتد، این است که ما مفهوم حزب و بازی حزبی را هم ایدئولوژیک درک میکنیم یعنی؛ بازی حزبی یک بازی دموکراتیک است.
به گفته این فعال سیاسی اصلاحطلب لازمه بازی حزبی احترامگذاشتن و به رسمیت شناختن یکدیگر و به اصطلاح مقدمه آن پذیرش تکثر است، پذیرش صداهای مختلف و پذیرش یک رقابت مسالمتآمیز میان هویتهای متفاوت است، لازمهاش پذیرش چند صدایی است، اما از آنجایی که ما این مفهومها را ایدئولوژیک درک میکنیم، بنابراین بازی حزبی ما هم چهرهای ایدئولوژیک به خود میگیرد.
وی در بخشی از این گفتوگو درابره نواصلاحطلبی که پیشتر به آن اشاره کرده بود نیز ضمن اعلام این خبر که به زودی کتاب مانیفست نواصلاحطلبی منتشر میشود به ارائه توضیحات بیشتر از این ایده پرداخت.
تاجیک گفت: در مانیفست نواصلاحطلبی من تلاش دارم که اصلاحطلبی را در«context» زمینه خودش بگنجانم و به «context» زمینه یا ظرف تاریخی اکنون بیاورم و ببینم میتوانیم تکملهای بزنیم که با نسل کنونی، نیازها و اقتضاهای زمانمان هماهنگ کنیم و بتوانیم مفاهیم جدیدتری را وارد آن کنیم، روح جدیدی به آن بدمیم و آن را به صورت یک فلسفه در عرصه کنونی جامعه خود در بیاوریم.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دولت اصلاحات تصریح کرد: دغدغههای جدید من درباره نو اصلاحطلبی این است که به چه شکلی میتوانیم اصلاحطلبی را تاریخمند کنیم و یا چگونه نونو کنیم و این هم بحث من است که چون تاریخ میرود و هم الزاماتش عوض میشود این گفتمان نمیتواند بماند؛ اگر بماند با تاریخ و زمانه خودش رابطه برقرار نمیکند، گفتمان باید روح زمانه باشد.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه با بیان اینکه حزبی که من پیشنهاد میدهم از نوع تشکیلات خوشهای است، گفت: حزب باید مطالبه محور باشدو میتواند پیرامون یک نیاز شکل بگیرد؛ این مطالبه میتواند ایجابی یا میتواند سلبی باشد.
تاجیک ادامه داد: ما اکنون در این شرایط میخواهیم چیزی را صرف کنیم یعنی ما میخواهیم که در فضای سیاست این گروه خاص وارد فضا نشود. همه ما در این مسئله که این گروه نباشد، مشترک هستیم با تمام تفاوتمان در این فضا مشترک هستیم مانند انقلاب. در انقلاب گروههای مختلف با هم گره میخورند پیرامون یک نقطه سلبی دور یک دیگر جمع میشوند. به نام شاه به نام رژیم پهلوی، ناسیونالیست، سوسیالیست، مارکسیست و مسلمان همه با هم گره میخوردند، چون چیزی برای رسیدن میان همه مشترک است، اما در تحزب پیشنهادی من همه برای رسیدن به یک هدف مشخص متحد میشوند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این پرسش که فکر نمیکنید اصلاحطلبانی که غالباً سوسیال دموکرات هستند با قالب نواصلاحطلبی مخالفت کنند، گفت: من میپذیرم برخی از اصلاحطلبان یک نوع پیشینه سوسیال دموکراسی دارند، اما فضای اصلاحطلبی یک طیف است که به تعبیر اشتاین، بازیهای زبانی گوناگونی درون آن حکمفرما است، بعضی از این بازیهای زبانی کاملاً چهرهای مذهبی دارند و فضای مذهبی آبشخور فکریشان است.
تاجیک ادامه داد: بعضی دیگر نه کاملاً به سمت طیف سکولار کشیده شدهاند و از دین فاصله گرفتهاند و تلاش میکنند عقلانیت محض را جایگزین دین کنند و یک نوع منش لیبرالیستی اتخاذ کردهاند؛ بعضیها مانند چپ دهه اول انقلاب کماکان یک روحیه سوسیالیستی را دارند و این روحیه سوسیالیستی را با نوعی دموکراسی صیقل دادهاند و تلاش میکنند هم گرایشات عدالتمحورانه خود را در سطح اجتماعی داشته باشند و هم نظرات دموکراتیک خودشان را در عرصه سیاست با هم جمع کنند.
به گفته وی بخش اعظمی از اصلاحطلبان میخواهند اقتصاد عادلانه، توزیع ثروت عادلانه را در سطح جامعه با یک نوع دموکراسی و گرایش دینی جمع کنند. این تقسیمبندیهای فکری متفاوت در فضای اصلاحطلبی است و همین امر بازیهای زبانی گوناگون در اصلاحطلبی پدید آورده است. باید ببینیم جریان اصلاحطلبی و چیزی که به نام رهبری فکری اصلاحطلبی مطرح شده بیشتر چه گرایشی دارد. بعید میدانم تمام جریان اصلاحطلبی بخواهد خودش را در قالب سوسیال دموکراسی تعریف کند.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دولت اصلاحات در پایان اظهار کرد: اصلاحطلبان تلاش دارند که تمایلات و گرایشات و اعتقادات دینی و مذهبی خود را پاس بدارند. جامعه ما یک جامعه دینی است و حداقل بخشی از جریان اصلاحطلبی معتقد است که دین از چنان غنایی برخوردار است که از جوشش آن بتوانیم برای نسل کنونی سخن داشته باشیم سبک و راهکار داشته باشیم، سیاست و روابط اجتماعی داشته باشیم و بتوانیم گفتمان جدیدی را در عرصه جامعه کنونی در بیندازیم، بنابراین این فضا نیز وجود دارد و باید ببینیم که در آینده کدام یک از این بازیهای زبانی فضای اصلاحطلبی غالب میشود. آن زمان میتوانیم درباره نو اصلاحطلبی به بحث بنشینیم.
دیدگاه تان را بنویسید