آرمان: نخستين روزنامه چاپي ايران، در دوره سلطنت محمدشاه قاجار به وسيله ميرزا صالح شيرازي كازروني در تهران تاسيس شد. نخستين شماره اين نشريه ماهيانه كه در سال ۱۲۵۳ قمري منتشر شد، فاقد نام خاصی بود و به ترجمه از واژه فرنگي Newspaper، كاغذ اخبار ناميده ميشد. در حال حاضر از اين روزنامه هيچ نسخه اصيلي در دست نيست و مطالبي كه درباره آن نوشته شده، ذكر دقيقي از مدت و دفعات انتشار آن به ميان نميآورد. اروميه نخستين شهرستاني است كه در تاريخ روزنامهنگاري ايران صاحب روزنامه شد. وقايع اتفاقيه كه سومين روزنامه ايران به سبك و شكل امروزي است، از سال سوم پادشاهي ناصرالدينشاه زيرنظر ميرزا تقيخان امير نظام آغاز به انتشار كرد. در سال ۱۲۸۳ هجري قمري روزنامه ديگري به نام روزانه ملتي در تهران انتشار يافت. منظور از واژه ملتي، نشان دادن تمايز آن روزنامه از روزنامه دولتي بود. نخستين نشريه روزانه (يعني روزنامه به معني واقعي كلمه) در ايران به نام خلاصه الحوادث در سال ۱۳۱۶ قمري در تهران منتشر شد اين روزنامه چهار صفحهاي بود و اخبار خبرگزاري رويترز را كه به قصد هندوستان مخابره ميشد بازميتاباند.
نخستین دکه روزنامه
تاريخچه به وجود آمدن دكههاي مطبوعاتي در ايران به ۱۳۰۵ بازمیگردد که فروشندگان جرايد به صورت پياده روزنامهها را زير بغل ميگرفتند و فرياد ميزدند: روزنامه، كيهان، اطلاعات و خبرهاي روز. بعد از گذشت چند سال به علت توسعه مسافت توزيع روزنامه، با دوچرخه اين كار را انجام ميدادند، روزنامهفروشان با ركاب زدن و فرياد «روزنامه خبرهاي روز» تمام سربالاييهاي خيابانها را طي ميكردند تا اينكه موتورهاي ويژه دوچرخه كه در جلوي فرمان موتور نصب ميشد و با كشيدن طنابي كه به جاي استارت يا هندل موتورهاي فعلي عمل ميكرد روشن ميشد و با اهرمي به چرخ جلو متصل بود و در سربالاييها از آن استفاده ميكردند، وارد گود شد و باز فرياد روزنامهفروشان هر روز رأس ساعت ۴ خيابانهاي تهران را پر ميكرد و خوانندگان را فرا ميخواند. در سرما و گرما و برف و باران همچنان ادامه كار ميدادند و حالا فقط روزنامه عصر نبود كه صبحها هم روزنامه چاپ ميشد. نشريات ديگر مانند زن روز، كيهان بچهها، جوانان، خواندنيها و ديگر نشريات كه تعدادشان زياد شد، از آنجا كه برف و باران با حال و جنس نشريات سازگار نبود، ميزها با كمي تغيير، تبديل به كيوسك شدند. در هر
گوشه شهر كيوسكي با ابعاد متفاوت و با شكلهاي مختلف ديده ميشد و فروشندگان مصمم و با عشق و علاقه خاصي ادامه كار ميدادند و رسالت خود را در رساندن نشريات به دست مخاطبان، انجام ميدادند. بعد از انقلاب، عدهاي سودجو در حاشيه خيابانها كيوسكهايي مستقر كردند كه همهچيز به جز وسايل فرهنگي به فروش ميرساندند و شهر با وضع غيرمطلوبي مواجه شده بود. اين بود كه شوراي انقلاب تصميم به جمعآوري آنها گرفت و تمام كيوسكهاي غيرمجاز را كه فروشنده مطبوعات نبودند جمعآوري كرد و تصميم به همگن كردن كيوسكها گرفته شد. شركت ساماندهي در زمان آقاي كرباسيان به نمايندگي شهرداري تهران قراردادي تنظيم كرد كه كيوسكهاي مطبوعاتي ماهيانه بايد اجاره بدهند و ظاهر كيوسكها تغيير كند و هم شكل شود. اما اين كار بدون كارشناسي انجام شد: كيوسك نگهباني را به جاي كيوسك فروش جرايد ارائه كردند و كيوسكداران موظف به خريد اين كيوسكها شدند.
از دوچرخه تا كيوسك
در يكي از معدود نوشتههاي مربوط به تاريخچه كيوسكهاي روزنامهفروشي آمده كه در اين سالها، افراد پياده توزيعكننده روزنامه بودند و بعدها با طولاني شدن مسافتها به دوچرخه مجهز شدند و كمي بعدتر هم دوچرخههاي موتوردار و موتور گازي خريدند تا راحتتر بتوانند در خيابانها گشت بزنند و روزنامهها را به محل كار و منزل مردم برسانند. بعدها ميزهاي كوچكي در برخي معابر گذاشته شد كه نسخهاي از نشريات چاپ شده روي آن قرار ميگرفت. شايد بتوان اين ميزها را نخستين مراكز فروش نشريه دانست. با افزايش تعداد مطبوعات و نيز خطراتي مثل خيس شدن مطبوعات زير برف و باران، روزنامهفروشها كمكم به فكر كيوسك افتادند. اينكه نخستين كيوسك روزنامهفروشي در چه تاريخي تاسيس شده بهدرستي معلوم نيست، اما قرايني براي آن وجود دارد؛ از جمله عبارتي كه يكي از نمايندگان مجلس شانزدهم شوراي ملي (۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰) گفته است: «بهتازگي در تهران تعداد ۱۲۰ دكه چوبي براي فروش برخي روزنامهها تاسيس شده است.» طرح تاريخ شفاهي آقايي به نام حسينيمقدم در مشهد تاريخ نخستين دكه مطبوعات اين شهر را به حدود سال ۱۳۳۲ برميگرداند، اما سند ديگري متعلق به كمي قبلتر از سالهاي
دهه ۳۰ وجود دارد كه بيان ميكند سال ۱۳۲۴ عدهاي از اوباش، به روزنامه فروشيهاي ملاير حمله كردهاند. اين سند نشان ميدهد روزنامهفروشيها قبل از آن مكاني مستقل داشتند گرچه نامي از دكه يا كيوسك برده نشده است.
قوانيني براي روزنامهفروشان
نخستين آييننامه سال ۱۳۲۰ تحت عنوان آييننامه فروش، پخش و انتشار روزنامه و مجله به تصويب رسيد. سال ۱۳۴۴، اين آييننامه دستخوش اصلاح شد. بعد از انقلاب اسلامي، كيوسكها به محلي براي فروش انواع و اقسام كالاهاي مربوط و غيرمربوط تبديل شده بودند. اين مساله باعث شد شوراي انقلاب اسفند ۵۸ آييننامه نمايندگي توزيع و فروش نشريات را به تصويب خود برساند. با همه اين حرف و حديثها براي اتحاديه و قانون روزنامهفروشان، همه ميدانند اگر كيوسكها نبودند چه مشكلي براي نظام توزيع مطبوعات ايران ايجاد ميشد. روزنامهفروشها بخشي از تاريخ و فرهنگ اين كشور هستند.
دیدگاه تان را بنویسید