تسنیم: چندی پیش خبر سفر مهاجران غیرقانونی به اروپا در صدر خبرهای رسانههای شنیداری، دیداری، نوشتاری و صفحات پایگاههای ارتباط اجتماعی قرار گرفت و تمام آنچه درباره این موضوع پخش شد،از آماده سازی گسترده قبلی حکایت میکرد تا خبر مهاجران به مهمترین خبری که رسانهها را به خود مشغول کند، تبدیل شود.
با توجه به این مسئله که موضوع مهاجران غیرقانونی در کشورهای غربی تنها مربوط به چهار پنج سال اخیر نیست،بلکه پدیده آوارگان نتیجه یک برنامه قدیمی استعمار و غارتگری و جنگهایی است که غربیها در وهله اول مسئولیت آن را برعهده دارند، عامل این مهاجرتهاست، البته مسئله آوارگان سوری به طور خاص نتیجه سیاستهای غربیها و رژیمهای مزدور آنها در منطقه در تشکیل گروههای تروریستی و حمایتهای گسترده از آنها برای براندازی نظام مقاوم سوریه است.
بشار اسد رئیس جمهوری سوریه و دیگر مقامهای این کشور هم بارها غربیها و رژیمهای مرتجع عرب مزدور آنها را مقصر و مسئول اصلی بحران آوارگان سوری و تشدید رنج و مصایب آنها به سبب اقدامات جنایتکارانه گروههای تروریستی دانستهاند.
همچنین خطراتی که مهاجران با آن روبرو هستند و در راس آن مرگ را تمام کاروانها به ویژه کسانی که از دریاها با قایقهای مرگ در دریای مدیترانه و اقیانوسها عبور میکنند،تجربه کرده اند، با این حال موج رسانهای هدفمند و گستردهای که اخیرا شاهد به راه افتادن آن از سوی رسانههای غربی و تمرکز ویژه آنها بر مهاجران سوری بودیم،در گذشته و درباره مهاجران کشورهای دیگر شاهد نبودیم، این در حالی است که کاروانهای مهاجرانی که به سمت غرب در حرکت هستند، شامل افرادی از تمام مناطق خاورمیانه، آفریقا و حتی خاور دور هستند.
این سئوال مطرح است: چرا رسانههای غربی بر مهاجرانی تمرکز کرده اند که به خاطر جنگ تروریستی علیه سوریه دست به مهاجرت زده اند، جنگی که مورد حمایت غرب است، در حالی که باید این مسئله را در نظر گرفت که سوریها طی پنج دهه گذشته، در میان ملتهایی قرار داشتهاند که کمترین مهاجر را داشتهاند و این در حالی بود که در آن زمان سوریه از نعمت ثبات و امنیت اجتماعی بهره مند بود.
مقدمه سازی رسانهای برای برنامههایی که سیاستمداران غرب برای طرح مسئله مهاجران سوری مطرح کرده اند، در صدر قرار داشته که در کنار آن باید به اظهارنظرهای غربیها علیه دولت سوریه اشاره کرد که به دروغ، دولت سوریه را مسئول پدیده مهاجران سوری معرفی کرده اند، مسئله ای که نشان دهنده طرح و برنامه ای است که غرب از پس مطرح کردن مسئله مهاجران به ویژه از ناحیه انسانی به دنبال اجرای آن است.
در طول جنگ تروریستی علیه سوریه، کشورهایی که هیچ گاه حمایت مالی و تسلیحاتی از گروههای تروریستی را متوقف نکرده اند و همین کشورها مسئول اصلی و تنها مسئول مهاجرت ملت سوریه هستند، از هیچ پرونده ای برای بهره برداری از آن با هدف ویران کردن سوریه چشم پوشی نکرده اند و در راس این پرونده ها، پرونده انسانی بوده است.
اما به نظر میرسد در سایه شکست مزدوران تروریستی غرب در محقق کردن اهداف آن از طریق تروریسم،ویرانگری،جنایات و محاصره اقتصادی،مدعیان بار دیگر درب پرونده انسانی را کوبیده و در حال حاضر برای طرح این مسئله زمینهسازی میکنند و از وضع انسانی دشواری که برای مهاجران ایجاد کرده است با هدف رسیدن به مقاصد سیاسیاش سوء استفاده میکنند تا سناریوی جدیدی را علیه سوریه به اجرا درآورند که البته تا کنون در این راه هم ناکام مانده اند.
کسانی که رسانههای کشورهای حامی جنگ تروریستی علیه سوریه را دنبال میکنند،کار سختی برای فهم مقاصد و اهداف شوم غرب از تکیه بر مسئله مهاجران سوری و تلاش برای انداختن توپ مسئولیت مهاجرت آنها به زمین دولت سوریه ندارند.
آنچه نیتهای شوم غرب از مطرح کردن پرونده مهاجران سوری را نشان میدهد، مشکلات و موانع جدیدی است که برخی کشورهای غربی به جای کمک به مهاجران سوری و کاهش رنج آنها در برابرشان قرار داده است که البته رسانههای غربی عمدا این اقدامات غربی در افزایش رنج و مشکلات مهاجران سوری را نادیده گرفته و تنها بر مسئله رنج و سختی و موارد خاص تمرکز میکنند، همانند مورد غرق شدن "آیلان الکردی" کودک بیگناه سوری، بدون اینکه به نقش غربیها در رنج مهاجران به ویژه سوریها اشاره کنند.
روزنامه الثوره در این زمینه نوشت به نظر میرسد برخی کشورهای غربی میخواهند از آخرین برگ برنده خود در حمایت از جنگ تروریستی علیه سوریه استفاده کنند، ولی همانطور که تمام تلاشهایشان در گذشته در بهره گیری از بعد انسانی با شکست روبرو شد، این بار هم هجمه رسانهای هدفمندی که نیتهای سیاسی شومی به همراه دارد، سرنوشتی جز شکست نخواهد داشت، زیرا شرایط تغییر کرده و حرف آخر را ارتش و ملت سوریه خواهند زد و آنها هستند که جنگ را به نفع خود یکسره خواهند کرد.
از سوی دیگر روزنامه تشرین در مطلبی با عنوان"آیا غرب دورو در پرونده انسانی شرم نمیکند" نوشته بود نه یک بار بلکه بارها، شورای امنیت و سازمان ملل متحد در نشستهای متعددی موضوعی را که نام بررسی وضع انسانی در سوریه گذاشته اند،بررسی کرده اند و در هر بار نتیجه این نشستها، کوبیدن بر طبل "گذرگاههای انسانی" بود که دهها کشوری بر این مسئله پافشاری میکردند که در حقیقت از عاملان اصلی ریخته شدن خون سوریها بوده اند.هدف مدعیان حمایت از ملت سوریه از طرح مسئله گذرگاههای انسانی،بشردوستی نیست، بلکه هدف آنها فراتر از این عناوین و نامگذاریهای فریبکارانه است که در پوشش حقوق بشر در سایه جنگ تروریستی سرسختانه علیه سوریه مطرح میشود .
این جنگ اگر زیر ذره بین قرار گیرد و به طور دقیق و از زوایا بررسی شود،هزاران حکایت و داستان میتوان از وحشیگری مدعیان دلسوزی و ترحم بر ملت سوریه به رشته تحریر درآورد، مدعیانی که سنگ مردم سوریه را به سینه میزنند، در حالی که همینها، پیام آوران مرگ،گازهای سمی، تکفیر وهابی و ویرانگری را برای سوریها به ارمغان آورده اند که تا کنون دهها هزار نفر از آنها را به کام مرگ برده است و البته برای آنها فرقی نمیکند که قربانی، کودک باشد یا زن و مرد، جوان باشد یا سالخورده، مرگ برای همه در راه رسیدن به اهدافشان.
کسانی که برای مردم سوریه و آوارگان سوری اشک تمساح میریزند، در جنایت انسانی بزرگی دست دارند که خود در به وجود آمدن آن نقش داشته اند، آنها مرگ را به سوریه صادر کرده اند، آنها هستند که طرح مهاجرت غیر قانونی هدفمند را ترسیم کرده اند، آنها هستند که برای مردم، زندگی در کشورهای استعمارگر غرب را به منزله زندگی رویارویی ترسیم کرده تا بعد آنها را در ساحل مرگ و بدبختی رها کنند، هدف آنها اجرای طرح ویرانگری است که صاحبان طرحهای تجزیه برای تحقق اهداف و برنامههایشان در تلاش برای فشار بر دولت و ملت سوریه و خط مقاومت پولادین، بر روی آن حساب باز کرده اند و سئوالی که برای همه روشن است، اینکه چگونه این مسئله رخ داد و چرا؟
خالی کردن سوریه از مردم خود به بهانه فرار جوانان از جنگی که علیه این کشور به راه افتاده است،هدف مهمتری است که کشورهای مجری طرح تجزیه برای آن تلاش میکنند و هنوز فراموش نکرده ایم که چگونه ترکیه چادرهای پناهندگی برای سوریها را در اقدامی فریبکارانه و در راستای اهداف شوم خود برپا کرده بود و کشورهای مجری طرح تجزیه هم، اجرای تمام ابتکارات و طرحهاهایش را بر اساس این اقدام ترکیه برای تصویب قطعنامه ای در شورای امنیت علیه سوریه آغاز کردند که این اقدامات در حقیقت تکمیل کننده اهداف استعماری در منطقه و به طور خاص در سوریه است.
چقدر طی چهار سال و نیمی که سوریه گذرانده است،آنها(مدعیان حمایت از ملت سوریه) بر این پرونده های انسانی تکیه کردند در حالی که اهدافشان واضح و روشن بود و منادیان این پروندهها، ذره ای وجدان ندارند و این در حالی است که سوریه از درد جنگ و وحشیگری و قساوت بی حد گروههای تروریستی و جنایات هولناکی مانند سربریدن، مثله کردن و آواره کردن اجباری بیگناهان و ... رنج میبرد که این جنایات نظر و توجه مدعیان تمدن و دفاع از حقوق بشر در جامعه به اصطلاح بین المللی را به خود جلب نکرده است، این در حالی است که آنها با تسلیح و حمایت بیشتر تروریستها و وارد کردن آنها به داخل سوریه و تسهیل فعالیت گروههای تروریستی که اسامی مختلفی همچون داعش دارند، به بحران سوریه و عراق و کشتار بیگناهان دامن میزدند و آن را تشدید میکنند و آنگاه برای مردمی که در معرض جنایات مزدورانشان قرار میگیرند، اشک تمساح میریزند .
مدعیان در مقابل هزاران نامه ارسال شده از سوی دولت سوریه به شورای امنیت و سازمان ملل متحد و همچنین هزاران نامه به جامعه بین المللی و انواع سازمانهای بین المللی رسمی و در مقابل تروریسم جهانی در خاک سوریه که جهان تاکنون نظیر آن را به خود ندیده است،چه اقداماتی انجام داده اند؟
رغداء ماردینی تحلیلگر سوری ابراز عقیده کرده است غربیهایی که امروز برای سیل مهاجرتی که مملو از خطرات و مرگ است و برای آن اشک تمساح میریزند، چه پاسخها و راه حلهایی دارند؟ آیا جامعه غربی، جنایات هولناک داعش علیه کودکانی را که در آتش میسوزاند؟ کودکانی را که مورد هتک حرمت قرار میدهد و کودکانی را که شیوه سربریدن خانوادهها و برادرانشان را آموزش میدهد، مشاهده نکرده است؟آیا کوچ و مهاجرت اجباری مردم به سبب خشون خونین تروریستها را ندیده است؟
کجاست صدای وجدان جهانی و چرا خاموش است؟چرا جامعه بین المللی غربی در برابر این همه جنایت که رخ میدهد، سکوت کرده است؟چرا امروز از کودکی که دریا او را به کام مرگ کشاند، سخن میگویند و پیش از وی صدها بلکه هزاران نفر در نتیجه جنایات و توحش داعشی که آنها به وجود آورده اند، جان خود را از دست دادند،خجالت نمیکشند،آیا این غرب دورو و فریبکار و حیلهگر حداقل در برابر بیگناهی کودک جان باخته،شرم نمیکند؟باید گفت غرب مسئول بحران آوارگان و تروریسمی است که سوریه را فراگرفته است.
شکی نیست که غربیها مسئول مستقیم بحران آوارگان و سرازیر شدن آنها به اروپا هستند، مسئلهای که مورد تاکید یکی از نمایندگان پارلمان جمهوری چک قرار میگیرد.
به گفته وی، مشکل آوارگان سوری نتیجه سیاستهای استعماری قدرتهای غربی و غارت ثروتهای کشورهای توسعه نیافته است.
وی تصریح کرده است این بحران به سبب سیاستهای غیرانسانی ناتو و آمریکا به وجود آمده است، زیرا آنها ثبات بخش مهمی از جهان عرب را برهم زده اند و عملا اجازه شکلگیری گروه تروریستی داعش را داده اند.
موضوع حقوق بشر همواره از سوی مدعیان غربی در راستای منافع و اهداف سلطه طلبانهشان مورد سوءاستفاده قرار گرفته است که این موضوع در بحران آوارگان سوری نمود بیشتری یافت. اشک تمساح ریختن غربیها برای آوارگان سوری در حالی است که آنها از هیچ تلاش و اقدامی برای تشدید ویرانی و کشتار در سوریه توسط تروریستهای اجارهای مزدورشان دریغ نکرده اند.
هزاران مهاجر تلاش میکنند از طریق دریای مدیترانه خود را به سواحل اروپا برسانند که تا کنون شمار زیادی از آنها بر اثر غرق شدن، جان باختهاند، بیشتر آنها را آوارگان تشکیل میدهند که از ترس تروریسمی، انواع خطرات را در مسیر رسیدن به اروپا به جان میخرند که نتیجه دخالتهای قدرتهای غربی در امور کشورهای منطقه و حمایت آنها از گروههای تروریستی تکفیری و استفاده از آنها به عنوان ابزاری برای منافعشان بوده است.
کشورهایی برای آوارگان سوری اشک تمساح میریزند که خود آتش تروریسم در سوریه را شعله ور کردند. روزنامه الشروق تونس با ابراز شگفتی از مواضع اخیر غربیها در قبال آوارگان سوری تاکید کرده است آنچه در سوریه رخ میدهد، جنایت جنگی است که غربیها با آوردن تروریستها و تجهیز آنها به پیشرفتهترین سلاحها، آن را ایجاد کردهاند و شگفت آور آنکه همین کشورها که آتش جنگ و تروریسم را در سوریه شعلهور کرده اند، برای آوارگان سوری اشک تمساح میریزند.
غربیهای مدعی باید به جای ریختن اشک تمساح برای آوارگان سوری، به گناه و مسئولیت خود در به وجود آوردن فضای رعب و وحشت در سوریه و کشتار غیرنظامیان و درنتیجه فرار بخش قابل توجهی از مردم سوریه از ترس جنایات وحشتناک مزدوران خارجی اعتراف و سیاستهای مخرب و مداخلهجویانه خود را فورا متوقف کرده و به حمایتهایشان از گروههای تروریستی پایان دهند.
غربیها که بحران ناشی از هجوم آوارگان سوری، سبب بروز اختلافات و بحران در کشورهای مختلف اروپایی شده است، در حقیقت بهای سیاستهای اشتباه خود در خاورمیانه را میپردازند.
رومان میخالکو تحلیلگر سیاسی اهل اسلواکی اخیرا گفته بود اوضاع کنونی سوریه و عراق نتیجه سیاستهای اشتباه قدرتهای غربی است.
به گفته وی، بحران مهاجران غیرقانونی که اروپا در حال حاضر با آن روبرو است،ناشی از شکست کامل و اشتباهات در سیاست خارجی آمریکا و کشورهای غربی در خاورمیانه و شمال آفریقا طی سالهای گذشته و نیز به درنتیجه شکلگیری گروه تروریستی داعش است.
این تحلیلگر اروپایی تاکید میکند اروپا در حال حاضر بهای تصمیمات سیاسی اشتباه خود را نه فقط در خاورمیانه بلکه در بخشهایی از اروپا همچون کوزوو را میپردازد.
کشورهای غربی طی پنج سال اخیر با همدستی برخی رژیمهای مرتجع عرب به ویژه عربستان، قطر و امارات و گسیل داشتن گروههای تروریستی تکفیری به منطقه از جمله سوریه و عراق در تخریب کشورهای منطقه و کشتار غیرنظامیان سهم زیادی داشتهاند.
علاوه بر آواره شدن شمار قابل توجهی از مردم سوریه و عراق در نتیجه تجاوزات گروههای تروریستی مورد حمایت غرب و متحدان مزدورشان و جان باختن تعداد زیادی از آنها در مسیر حرکت به اروپا بر اثر غرق شدن یا مرگ در اردوگاههای پناهندگی روزی نیست که خبری از حملات خمپارهای تروریستها به مناطق مسکونی شهرهای سوریه و کشته شدن غیرنظامیان در نتیجه انفجار خودروهای بمبگذاری شده منتشر نشود، با این حال مدعیان غربی که موج تبلیغاتی گستردهای در مسئله جان باختن آیلان سوری در راستای منافع خود به راه انداخته بودند و در موضعی فریبکارانه از آمادگی خود برای پذیرش هزاران آواره سوری حرف میزدند، در عمل موانع زیادی در برابر ورود آوارگان سوری ایجاد کردهاند، کسانی که از جهنمی فرار کردهاند که آتش آن را همین مدعیان در سوریه، عراق، یمن و لیبی شعلهور کردهاند.
ایمن سوسان معاون وزیر خارجه سوریه اخیر در دیدار هیئتی از روسیه با وی تاکید کرده بود افزایش خطر تروریسم نتیجه سیاستهای غلط کشورهایی است که در تجاوز به سوریه دست دارند و آشکارا در امور داخلی این کشور در راستای طمع ورزی توسعه طلبانه و تحمیل سلطه خود بر منطقه و غارت ثروتهای آن دخالت میکنند و در نتیجه این کشورها مسئولیت سیاسی و اخلاقی رنج و مشکلات سوریها را برعهده دارند.
این مقام سوری بر عزم ملت سوریه و نیروهای مسلح آن به رهبری بشار اسد رئیس جمهوری سوریه برای شکست توطئهای که کشورشان را هدف قرار داده است، تاکید کرده بود.
میشل عون از رهبران مسیحیان لبنان که شامگاه یکشنبه بیست و نهم شهریور، ریاست جریان ملی آزاد را به جبران باسیل جوان تحویل داد تا خون تازهای در رگهای این تشکل سیاسی مهم مسیحی و همپیمان مقاومت لبنان جاری شود، غربیها را در به وجود آمدن بحران آوارگان سوری مقصر و مسئول دانسته است.
محیالدین محمد از تحلیلگران عرب تاکید کرده است سیاستهای حکومتهای عربی حاشیه خلیج فارس در حمایت از گروههای تروریستی در سوریه منجر به آواره شدن هزاران شهروند سوری شده است و این رژیمها مسئولیت اخلاقی و قانونی مصایب آوارگان سوری را برعهده دارند.
رژیمهای عربی و در راس آنها عربستان و قطر به سبب ادامه حمایتهای تسلیحاتی و مالی از گروههای تروریستی تکفیری در عراق و سوریه، بیشترین نقش را در افزایش آوارگان این کشورها به ویژه آوارگان سوری داشتهاند، با این حال این رژیمها با تکیه بر ماشین رسانهای قدرتمند خود و رسانههای مزدورشان همچنان تلاش میکنند چهرهای مثبت از خود ترسیم کرده و به دروغ خود را مدافع ملت سوریه معرفی میکنند، البته این دروغ آنها بار دیگر در مسئله آوارگان سوری بر ملا شد، چرا که حاضر نشدند درهای کشورهای خود را به روی همین افرادی باز کنند که بیش از چهار سال است با سرازیر کردن تروریستهای اجارهای از یک سو به کشتار غیرنظامیان و ویران کردن کشورشان دست میزنند و از سوی دیگر در موضعی فریبکارانه برای آنها اشک تمساح میریزند. این رژیمها تا کنون میلیاردها دلار از پول نفت مردم کشورهای خود را با هدف براندازی نظام مقاوم سوریه در اختیار گروههای تروریستی تکفیری قرار دادهاند.
دیدگاه تان را بنویسید