فارس: «جامجم» در یادداشتی به قلم مدیر مسئول خود نوشت: خبرهای مربوط به کشته شدن پناهجویان بختبرگشته بر اثر واژگونی قایقهای حمل آنها در آبهای مدیترانه یا خفه شدن دستهجمعی در کامیونهای قاچاقچیان انسان چنان عادی و تکراری شده است که گویی این مغضوبین روی زمین ـ به تعبیر فرانتس فانون که زمانی در وصف مردمان جهان سوم به کار میرفت ـ انگار انسان نیستند. اما آنها انسان هستند حالا چه پناهجو باشند یا مهاجر. هر چند براساس قواعد حقوق بینالملل میان مهاجر با پناهجو فرق است چرا که مهاجر با انتخاب و میل خود اقدام به مهاجرت کرده که ممکن است به دلایل اقتصادی یا ادامه تحصیل باشد اما پناهجویان همانهایی هستند که بنا به تعریف کنوانسیون پناهندگان سازمان ملل در سال 1951 به علت اذیت و آزار ناگزیر به مهاجرت شدهاند. واقعیت این است که خیل عظیم انسانهایی که این روزها در مرزهای اروپا بدون رعایت اصول حقوق بشر مورد بیاحترامی و انواع و اقسام اذیت و آزار قرار میگیرند پناهجو هستند. پناهجویانی که از بیم جنایات تروریستها در سوریه، لیبی، افغانستان، عراق و سومالی دست از خانه و کاشانه خود شسته، سرنوشتشان را به دست قاچاقچیان انسان
سپردهاند تا شاید با ورود به قاره سبز یا استرالیا زندگی تازهای را آغاز کنند، اما نوع برخورد و رفتار ضدبشری قاچاقچیان انسان با این بختبرگشتگان یادآور رفتار دولتهای استعمارگر اروپایی در قرون 17 و 18 در حمل بردگان از آفریقا به اروپا و آمریکاست. تازه اگر پناهجویان خوششانس باشند و از دست قاچاقچیان انسان جان سالم به در برند، در مرزهای اروپا با رفتار خشن گاردهای مرزی کشورهای اتحادیه اروپا مواجه میشوند و ناگزیرند زندگی مشقتباری را در کمپهایی با حداقل استاندارد سپری کنند. در این میان کشورهای اتحادیه اروپا با برگزاری نشستهایی نظیر آنچه در وین برگزار کردند، به دنبال یافتن راهکاری برای حل این مساله هستند که البته در این زمینه اختلافنظر دارند، چنانکه در یکسو مرکل، صدراعظم آلمان قرار دارد که خواستار سختگیری کمتری نسبت به پناهجویان است و در سوی دیگر سایر اعضای اتحادیه اروپا که دنبال قوانین سختگیرانه نسبت به پناهجویان و مهاجران هستند. صرفنظر از این دودستگیها آنچه بیشتر جلب توجه میکند، نوع رفتار غیرانسانی کشورهای اروپایی با پناهجویان است که بهترین سند در اثبات پایبند نبودن آنها به مقررات حقوق بشر بویژه
اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای وین مبنی بر احترام به انسان و کرامت انسانی است. برخی کشورهای اروپایی که بهدلیل منافع خود حاضر به حمایتهای میلیاردی از تروریستها هستند و آموزش و تامین سلاح آنها را دنبال میکنند نسبت به تراژدی گرسنگی و مرگ تدریجی پناهجویان کاملا بیتفاوت بوده یا با اختصاص مبالغ ناچیزی از کنار آن میگذرند. این رفتار ضدانسانی با پناهجویان قربانی سیاستهای اروپا و آمریکا در خاورمیانه و آفریقا در حالی است که برای مثال در جریان تجاوز شوروی سابق به افغانستان و آوارگی میلیونها نفر از مردم افغانستان به ایران و پاکستان، جمهوری اسلامی ایران رفتاری کاملا انساندوستانه با این پناهجویان داشت و از کمکهای بشردوستانه برای رفاه و آسایش آنها دریغ نورزید آن هم، در زمانی که کشورمان خود بر اثر حمله رژیم بعثی صدام گرفتار جنگ و مشکلات ناشی از آن بود.به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت شعار غربیها دردفاع از حقوقبشر و احترام به کرامت انسانها نهتنها اصالت ندارد که مبین تناقض آشکار در رفتار و کردار آنهاست.تا جایی که واکنش بان کیمون دبیرکل سازمان ملل متحد را نیز در پی داشت آنجا که بهدنبال انتشار خبر مرگ
71 پناهجو در مرز اتریش آن را حادثهای هولناک و مایه دلشکستگی خواند و خواستار همبستگی بینالمللی برای پایان دادن به این تراژدی انسانی شد. مراد عنادی
دیدگاه تان را بنویسید