مهر: جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور مهم حاشیه دریای خزر، طی سالیان گذشته همواره فراز و فرودهای زیادی در مناسبات خود با همسایگانش داشته است. این مناسبات و روابط دو جانبه، البته پس از «حیدر علی اف» بیشتر به سمت همگرایی با غرب تمایل پیدا کرد و «الهام علی اف» با توجه به چراغ سبزهای مکرر آمریکا و متحد استراتژیکش در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی، عملا آذربایجان را به حیاط خلوت غرب در منطقه تبدیل کرد. آذربایجان در این دوره به عنوان کشوری مهم و دارای منابع غنی انرژی و موقعیت ژئواستراتژیک در همسایگی ایران، نقش مهمی در سیاستهای ضدایرانی و ضدروسی واشنگتن ایفا کرد، اما به دلایل متعددی که نیاز به تحلیل و بررسی مفصل دارد، مدتی است که جهت گیری خود را در سیاست خارجی تغییر داده است. این همسایه شمال غربی جمهوری اسلامی ایران اکنون رفتهرفته به دوستی نزدیک برای تهران تبدیل میشود که سیاستهای پوتین در مقابله با فشارهای غرب را میستاید و در موضع گیری های خارجی اش دیگر از سردی و عدم رغبت به ایران خبری نیست. این کشور کاملا سکولار، سال های متمادی با ایران بر سر مسایل مذهبی و مرزهای خزر جدل داشت و با پیش کشیدن موضوع تعلق
آذربایجانهای شرقی و غربی ایران به خود، منجر به جنجال بر سر هویت و تمامیت ارضی این مناطق شده بود. به این ترتیب دولت باکو تبدیل به یک بازیگر مشتاق برای اجرای استراتژی غرب در قبال ایران شد، تا جایی که حتی در این مسیر ضمن اتحاد با رژیم صهیونیستی، تبدیل به پایگاه جاسوسیهای غرب در منطقه گردید. نکته دیگری که در این باره می توان بدان اشاره کرد اینکه؛ آذربایجان، دیگر آن کشور جوان نفتی دهه ۲۰۰۰ میلادی نیست و گرچه در سال ۲۰۱۰ به اوج تولید خود رسید، اما حالا با توجه به کاهش بیسابقه قیمت نفت به نازلترین سطح، تولید نفت آن با یک رکود ثابت روبرو شده و با وجود آن که تولید میدان گاز «شاه دنیز دوم» توجه جامعه بینالمللی را به خود جلب کرده است، باز هم این کشور توان جبران رکود تولید نفت و سقوط قیمت آن را نخواهد داشت. بر این اساس، آذربایجان چیزی بیشتر از یک بازیگر کوچک در میان منابع انرژی مورد نیاز اروپا نخواهد بود. از سویی؛ آذربایجان به عنوان یک پایگاه امنیتی علیه ایران و روسیه، هیچگاه شکل واقعی به خود نگرفت. در حالی که برخی تحلیلگران معتقدند اکنون با توجه به رویکرد روسیه نسبت به اوکراین، آذربایجان از حیث ایدئولوژیک به
غرب نزدیکتر خواهد شد، اما به علت حساسیتهای خود این کشور در مورد اشغال تاریخی اراضیاش توسط ارمنستان، روال ماجرا معکوس شده است. آنچه اما این روزها شاهد آنن هستیم اینکه؛ طی یک سال اخیر، گروه زیادی از روحانیون ایرانی که در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ از آذربایجان اخراج شده بودند، به مساجد این کشور بازگشتهاند، به ویژه آنکه حکومت آذربایجان ضمن سرکوب جامعه تندرو اهل سنت خود، توجه روزافزونی به اکثریت شیعه دارد که میتواند پالس مثبتی برای دوستی با ایران باشد. بر این اساس به نظر می رسد که تغییر امروز رویکرد آذربایجان، زاییده عملکرد اشتباه سیاست گذاران غربی و آمریکایی بوده و لابیگران توان درک این تغییرات وارونه را نداشتهاند، اما در هر صورت آنچه که در حال وقوع است می تواند محمل مناسبی برای گسترش روابط میان دو کشور باشد، به ویژه آنکه به احتمال زیاد، غرب حیاط خلوت خود را در این منطقه از دست خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید