«منصور حقیقتپور» در روزنامه «حمایت» نوشت: پس از پایان مذاکرات هستهای و ارائه جمعبندی آن، آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان نهاد ناظر بر فعالیتهای هستهای کشورمان، از نقشه راه و ساز و کاری خبر داد که به صورت محرمانه با مسئولین ایرانی برای حل ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای منعقد شده است. علیرغم ادّعای محرمانه بودن این توافق از سوی آژانس اما، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد قید «محرمانه» بودن آن نقض شده است. سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا در این باره گفته است مقامات آژانس طی جلساتی توجیهی، اطلاعات این اسناد را در اختیار مقام کاخ سفید قرار دادهاند. وی حتی از ارائه محتوای این جلسات به نمایندگان کنگره طی جلسات غیرعلنی خبر داده است. جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید پردهای دیگر از غیرقابل اطمینان بودن آژانس بینالمللی انرژی اتمی را رونمایی کرد و تصریح نمود مذاکره کنندگان آمریکایی از توافق حاصله بین آژانس و ایران و سفر برخی مقامات بلندپایه این نهاد به ایران برای مذاکره درباره PMD مطلع هستند. دیوید کوهن، معاون سازمان جاسوسی سیا هم در اظهاراتی نگرانکننده گفته
است آمریکا به جز اطلاعات حاصله از طریق بازرسیهای بینالمللی، به اطلاعات دیگری نیز دسترسی دارد که به گفته وی میتواند مفاد توافقات را تضمین کند. ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا در پاسخ به سوال یکی از سناتورها در جلسه استماع که درباره ترکیب بازرسان آژانس سوال کرده بود تاکید کرد علیرغم اینکه هیچکدام از بازرسان آمریکایی نیستند، اما تقریباً همه آنها در ایالات متحده دوره دیدهاند و کاملاً توجیه هستند! جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، به کنگره روابط خارجی مجلس سنا که برای در اختیار داشتن نسخهای از توافق ایران و آژانس پافشاری کردهاند اطمینان داده است که در نشستهای محرمانه، آنان را از مفاد این توافق محرمانه مطلع خواهد کرد. هرچند نماینده دائمی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اظهارات اخیر مقامات کاخ سفید اعتراض نموده و نسبت به افشای اطلاعات محرمانه هشدار داده است، اما اتخاذ چنین رویکردی از سوی این نهاد مسبوق به سابقه است و دور از انتظار نیست. ترتیب زمانی و جمعبندی اظهارات مقامات آمریکایی هر ناظر بیطرفی را به این نتیجه میرساند که این توافق به ظاهر محرمانه،
محرمانه باقی نخواهد ماند و به اطلاع طرف آمریکایی خواهد رسید. انتصاب «دبلیو استرلینگ کول» اولین مدیرکل آمریکایی آژانس، در سال 1957 و پیشنهاد تاسیس آن از سوی آیزنهاور(رئیس جمهور وقت آمریکا) در سال 1953 نشان میدهد که ریشه و پایه آن که برای ترویج استفاده صلحآمیز و جلوگیری از استفاده نظامی از انرژی هستهای تاسیس گردیده بود، وابسته به استکبار و قدرتهای جهانی است. آژانس بین المللی انرژی اتمی در زمان تاسیس، صرفاً نهادی فنی و حقوقی برای واسطهگری در تهیه مواد، خدمات و تبادل اطلاعات به منظور توسعه فناوری انرژی هستهای بود. با گذشت زمان و تشکیل معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی و پروتکل الحاقی، روند آژانس به سمت نظامهای بازرسی جهت عدم اشاعه سلاح اتمی تغییر کرد و عملاً اهداف ظاهری و اولیه تشکیل آن در حاشیه قرار گرفت. با وجود عضویت جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تاسیس آژانس و پرداخت حق عضویت، همچنان از مزایای آن محروم بوده و کارشکنیهای فراوانی در مسیر برنامه صلحآمیز هستهای به وجود آمده است. با عنایت به سابقه نحوه تشکیل آژانس و رویکردهای تاریخی و سیاسی غرب در قبال آن، وظیفه
مهم آن را در دو قالب زیر میتوان تعریف کرد: اول، تبدیل شدن به ابزار حقوقی اصلی برای تحت فشار قرار دادن معارضان و مخالفان سیاستهای بلوک غرب و دوم، انحراف افکار عمومی جهان از خلع سلاح هستهای کشورها که دستمایه اصلی تشکیل این سازمان بوده است. طنز تاریخ اینجاست که تمام دولتهای مذاکره کننده با ایران دارای سلاح اتمی هستند و برنامههایی برای به روزآوری این سلاحهای مرگبار تدوین نمودهاند. بنابراین جای تعجب نیست که بدانیم تمام مدیران کلّ آژانس از جمله «آمانو» با نظر موافق آمریکا تعیین می شوند. قابل اعتماد نبودن آژانس در گذشته بارها به ما ثابت شده است. ترور دانشمندان هستهای کشورمان که داغ آنها هنوز هم تازه است، پس از بازرسیهای آژانس و اعتماد به آن رخ داد. ویروس استاکسنت که برای وقفه و خرابکاری در سانتریفیوژها به کار گرفته شد، پس از بازرسیهای آژانس و اطلاع آنان از نحوه عملکردهای رایانهای تاسیسات هستهای ما به عنوان سلاح نرم منتشر گردید. بازخوانی کارشکنی آژانس در دهه گذشته این حقیقت را یادآور میشود که گزارشات جانبدارانه این نهاد به اصطلاح بینالمللی بود که منجر به
فتح باب پرونده هستهای ایران در شورای امنیت گردید. به عبارت دیگر، ابزار غرب برای توقف و یا حداقل، تاخیر در پیشرفت صنایع هستهای کشور، قضاوتهای غلط و کارشکنیهای ناصحیح آژانس بوده است. در نتیجه از دبیرکل فعلی آژانس که با آمریکا سر و سرّ دارد، انتظاری جز این نیست که هرگونه توافق و تفاهمی را به اطلاع اربابانش برساند. سیاست اصولی ایران بر پایه تعامل تنظیم شده است؛ تعاملی بر پایه اعتماد و صداقت و آژانس نشان داده است که فاقد بنمایه این تعامل است و این نکتهای است که مقام معظم رهبری بر آن تاکید و نسبت به آن هشدار دادند. در پایان مناسب است که بیانات رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام در تیرماه 1394 درباره موضوع هستهای مرور کنیم و از آن عبرت بگیریم: «ما به آژانس بدبینیم، آژانس نشان داده که هم مستقل نیست و هم عادل نیست. مستقل نیست زیرا تحت تاثیر قدرتهاست، عادل نیست (چون) بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. به علاوه، اینکه بگویند آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعالیت هستهای در کشور نیست یک حرف غیرمعقولی است.»
دیدگاه تان را بنویسید