حمیدرضا آصفی، سفیر سابق ایران در فرانسه طی یادداشتی در روزنامه جم جم نوشت: با پایان گرفتن گفتوگوهای طولانی ایران و 1+5، جمهوری اسلامی ایران مجددا به کانون رفتوآمدهای دیپلماتیک و حضور گسترده مقامهای سیاسی از نقاط مختلف دنیا تبدیل شده است. در این میان حضور مقامات اروپایی، چشمگیرتر از سایرین است. با اندکی اغماض میتوان گفت اروپا همسایه جمهوری اسلامی ایران است (تنها ترکیه میان ما و اروپا قرار دارد که بخشی از این کشور نیز اروپایی محسوب میشود). نزدیکی جغرافیایی و پیشینه روابط گسترده دو کشور از عوامل بسیار مهم در داشتن روابط گسترده و حسنه میان طرفین است. اروپا همواره دارای رابطه سنتی خوب با ایران، در همه ابعاد بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی و خصومت آمریکا با ایران انتظار میرفت اروپا روابط خود را حتی بیش از گذشته تعمیق و گسترش دهد اما ظاهرا طراحی آمریکا و سیاست کاخ سفید به گونهای اروپا را طعمه خود کرد که بهجز مقاطعی کوتاه، روابط طرفین متناسب با شان و ظرفیتهای یکدیگر نبوده است. حضور بیش از 500 هزار ایرانی در اروپا که بخش وسیعی از آنها اقشار تحصیلکرده، دانشگاهیان، تجار و یا بازرگانان هستند وزنه بسیار
مهمی در فهم اروپا از ایران به شمار میرود. همچنین ظرفیتهای طرفین برای همکاریهای صنعتی، کالاهای غیرنفتی، نفت و انرژی، انتقال تکنولوژی و سرمایهگذاری با توجه به امکانات وسیع طرفین و بازار بسیار جذاب جمهوری اسلامی ایران، روابط تنگاتنگ را به عنوان یک ضرورت مطرح میسازد؛ البته در میان کشورهای اروپایی در گذشته کشورهایی مانند آلمان، ایتالیا، اسپانیا، اتریش، سوئد، یونان و برخی دیگر از کشورها همواره سعی داشتهاند با یک سیاست متوازن و البته محتاطانه و با ترس از برادر بزرگتر (آمریکا)، روابط خود با ایران را دچار آسیب جدی نکنند. اکنون نیز شاهدیم که مسئولان مختلف از میان این کشورها برای سفر به ایران شتاب میکنند. در کنار آن، کشورهایی بودند که نتوانستند از فرصت به وجود آمده، استفاده لازم را به عمل آورند. شاید فرانسه را بتوان بزرگترین زیانکار در این رابطه برشمرد؛ کشوری که با توجه به حضور حضرت امام (ره) پیش از انقلاب میتوانست محبوب قلبهای ایرانیان باشد، همانطور که در چند ماه اول انقلاب اینچنین بود. اما متاسفانه با سیاستهای غلط در حمایت از صدام و منافقین نتوانست شرایط را آنچنان که باید به نفع خود تغییر دهد. در
حالی که این کشور با سابقه و پیشینه عمیق فرهنگی، حضور روشنفکران ایرانی در این کشور که اولین دانشجویان ایرانی به خارج از کشور به پاریس بوده است و نیز ظرفیت و امکانات فراوان در صنعت و انرژی، میتوانست به عنوان شریک اول ایران در جهان مطرح شود. سفر آقای فابیوس به تهران فرصتی است که انتظار میرود فرانسه در جهت ترمیم گذشته از آن استفاده کند. جمهوری اسلامی ایران با دعوت و پذیرش این سفر به صورت سخاوتمندانه آمادگی خود را برای ایجاد فصل نوینی در روابط اعلام کرده است و البته این به عهده طرف فرانسوی است که به چه میزان با نگاه به گذشته و استفاده از تجربیات ناموفق گذشته در جهت ترمیم این روابط برآید. روابطی که میتواند برای طرفین در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همکاریهای بینالمللی که فرانسه همیشه خود را به عنوان رقیبی برای آمریکا پنداشته است متجلی و به منصه ظهور برسد. از دیگر سو خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیروز به تهران آمد. گرچه بخشی از این سفر برای بررسی تفاهم به عمل آمده میان ایران و 1+5 و رایزنی برای چگونگی اجرای این توافقات است، بخش عمده دیگری از این سفر و گفتوگوها در جهت گسترش روابط ایران و
اتحادیه اروپا صورت میگیرد. در سالهای گذشته کشورهای اروپایی، جایگاه تجاری، اقتصادی و صنعتی خود را در روابط با تهران بشدت از دست داده و تنزل کردهاند در حالی که زمانی آلمان به تنهایی شریک اول اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بود. این سفر فرصتی است برای احیای همکاریهای اقتصادی و بازرگانی طرفین. از طرف دیگر تهدیدات و نگرانیهای مشترک، ایران و اتحادیه اروپا را ملزم به همکاریهای تنگاتنگ و عمیق میکند. تروریسم و ترانزیت موادمخدر از نمونههای نگرانیهای مشترک طرفین است. تروریسم که اکنون در منطقه به صورت گروه داعش متبلور شده است دیر یا زود کشورهای اروپایی را تهدید خواهد کرد. از کشورهای اروپایی شهروندان زیادی به این گروه پیوستهاند. آمار دقیقی در دست نیست، اما تعداد شهروندان اروپایی که در داعش حضور دارند به چند هزار نفر میرسد. اروپا باید از ظرفیت و تجربه میدانی جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با این پدیده شوم، نهایت استفاده را به عمل آورد. همچنین موادمخدر که تهدید مشترکی علیه ایران و کشورهای اروپایی است از زمینههای دیگر همکاری جدی میان طرفین است.
دیدگاه تان را بنویسید