فارس: خبرگزاری اسپوتنیک نوشت؛ یکی از مشکلاتی که مسبب بلا تکلیفی مذاکرات ایران با 1+5 است بی اختیار بودن نماینده مذاکره کننده ایالات متحده و بی تکلیف بودن دیگر نمایندگان کشورهای غربی در این مذاکرات است. این گزارش افزود: عرف مذاکرات بین المللی اینگونه است که هر کشور یک نماینده تام الاختیار به عنوان نماینده خود برای مذاکرات اعزام کند و آنچه آن نماینده تصمیم می گیرد تعهد آن کشور به حساب میآید. اما در نهایت ناباوری شاهد آن هستیم که کنگره آمریکا اعلام میکند که نتیجه این مذاکرات(مذاکرات ایران و گروه 1+5) مورد قبول آنها نیست و باراک اوباما و دولت وی ایالات متحده را در مذاکرات نمایندگی نمیکنند! و در صورت تغییر رییس جمهوری در این کشور آمریکا به این توافقات پایبند نخواهد بود. این مساله به این معنی است که امضای آقای جان کری بی ارزش است! در مورد فرانسه هم شاهد آن هستیم که وزیر امور خارجه این کشور به جای اینکه به منافع مردم این کشور توجه داشته باشد شبیه یک دلال مزایده عمل می کند که می خواهد ببیند "عرب های حوزه خلیج فارس یا دیگران چه قدر حاضر هستند باج بیشتری به فرانسه پرداخت کنند تا در مذاکرات سنگ اندازی کند یا
نکند"؛ در این مذاکرات آقای فابیوس خود را بیشتر وابسته به اسرائیل میداند تا فرانسه و در عمل نماینده اسرائیل در مذاکرات است و نه نماینده فرانسه. اسپوتنیک در ادامه نوشت؛ در مورد نمایندگان انگلیس و آلمان هم شاهد آن هستیم که در تصمیم گیریهای مربوطه بلا تکلیف هستند و سعی میکنند در همه مذاکرات در سطح بالا مشارکت داشته باشند تا سهم خود را (بیشتر منافع اقتصادی) در نتایج مذاکرات حفظ کنند و نه اینکه به دنبال راهکاری برای حل و فصل و نزدیک کردن نظرات باشند. اختلاف نظرهای مختلف میان اعضای 1+5 از سوی دیگر این مذاکرات را با چالشی جدی مواجه کر استده. در واقع هر کدام از اعضای 1+5 نظراتی دارند که تمایل دارند اعمال گردد و تا به این لحظه که به حساس ترین لحظات مذاکرات رسیدهایم یک نظر واحد در قبال ایران ندارند. امری که خود یک چالش جدی به حساب میآید و ایرانیها به جای اینکه به مسائل خود بپردازند مجبور هستند به چالشهای دیگران بپردازند وتلاش کنند نظرات 6 کشور دیگر را هم به هم نزدیک نمایند، کاری که در واقع به عهده خانم موگرینی است و نه آقای ظریف. اما کلاف آنقدر سردرگم شده که خانم موگرینی نمی تواند از پسش برآید. اسپوتنیک ادامه
داد؛ در حالی که روسیه و چین در موارد زیادی از موضع ایران مخصوصا در زمینه رفع تحریم های شورای امنیت سازمان ملل حمایت می کنند. کشورهای غربی خواهان بازگشت پذیری خودکار تحریم های شورای امنیت بدون رای گیری مجدد برای جلوگیری از حق وتوی روسیه و چین می باشند. از سوی دیگر روسیه و چین از خواستگاه ایران در رفع کامل تحریم ها حمایت می کنند در حالی که غربی ها به دنبال تعلیق تدریجی تحریم ها می باشند. حال بماند که کشورهای غربی هم میان یکدیگر اختلافات زیادی دارند. هیات ایرانی قبل از اینکه در مذاکرات شرکت کند تکلیف خود را در داخل کشور مشخص کرده است. خطوط قرمز مشخصی دارد که نه میخواهد و نه میتواند از آنها عبور کند و بر همین اساس هرگونه تعهدی که به طرف مقابل بدهد از نظر ایران تعهد رسمی به حساب می آید و ایران خود را ملزم به اجرای آن می داند. در مقابل موارد زیادی پیش آمده که در مذاکرات آقای جان کری تعهدات و توافقاتی را با ایرانیها بصورت شفاهی انجام داده و پس از مخالفت آقای اوباما و همکارانش در ایالات متحده نظر خود را تغییر داده است. امری که نشان می دهد وی به عنوان نمایندهای بی اختیار در این مذاکرات شرکت کرده چون نه دولت
وی با نظراتش همراهی می کند و نه کنگره!! با این اوصاف ایرانی ها دو راه بیشتر ندارند یا اینکه هرگونه تعهداتی که می خواهد مکتوب و مفسر در توافقنامه ریز به ریز قید کنند (که البته باز هم بر اساس تجارب تاریخی شانس دبه در آوردن آمریکایی ها زیاد است) یا اینکه رویه جدیدی را در مذاکرات مبنی بر توافق جداگانه با نمایندههای کشورهای مختلف در پیش بگیرد و فعلا به تمدید مذاکرات تا بیرون آمدن از بلا تکلیفی طرف مقابل اکتفا کند.
دیدگاه تان را بنویسید